تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۹/۲۷ - ۱۶:۰۹ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 7625

سردر سینماسینماسینما، علی نعیمی ـ معیارهای فروش در سینمای ایران از جمله موضوعاتی است که هیچ‌گاه بطور علمی و کارشناسی به آن پرداخته نشده و دلایل افت‌وخیز آن همواره در سطح تجربیات فیلمسازان یا مراکز پخش فیلم خلاصه شده است.

اگر بخواهیم فروش بالا را به عنوان معیاری استاندارد برای استقبال مخاطب در نظر بگیریم، سوالی مطرح می‌شود که آیا همه فیلم‌های پرفروش سینمای ایران جزو شاخص‌ترین فیلم‌ها هم بوده‌اند؟ بسیاری از سینماداران این روزها نگران فروش فیلم​های روی پرده و تعطیلی سینمایشان هستند. هزینه​های سرپا نگه داشتن یک سینما بسیار است و بسیاری از سینماها درآمد چندانی ندارند.

سینماهایی مانند ملت، آزادی، اریکه ایرانیان و زندگی به دلیل امکانات بیشتری که برای مخاطبان خود فراهم دیده​اند و کیفیت نمایش بهتر از فروش بالاتری بهره می‌برند و تماشاگران ترجیح می​دهند در این سینماها فیلم مورد دلخواه خود را تماشا کنند. در حالی که سالن​هایی مانند سپیده، شکوفه، مرکزی، عصر جدید و ایران از فروش کمی برخوردارند و به سختی درآمدی برای اداره سینمای خود کسب می​کنند.

آنچه در این میان می‌تواند از تعطیلی سینماها جلوگیری کند و رونق‌بخش سینماهای کم مخاطب باشد، اکران فیلم​های با کیفیت است. فیلم​هایی که مشخصات پرفروش بودن را دارند و می‌توانند نقدینگی برای سینماها به همراه بیاورند. با بررسی آمار فروش بنیاد سینمایی فارابی می‌توان پی برد فیلم‌هایی که در نیمه اول سال۹۴ اکران شده‌اند از فروش بالایی برخوردار بودند اما به گفته کارشناسان برای اکران در نیمه دوم سال درفهرست فیلم‌های اکران نشده به سختی می‌توان فیلمی پیدا کرد که بتواند علاقه مخاطبان را جلب کند. شاید تنها راه نجات سینماهای ایران، اکران فیلم‌های توقیف شده دوره‌های گذشته است.

آنچه مسلم است مردم علاقه زیادی به سینما رفتن برای خلق لحظات خوش دارند و این با انتخاب فیلم در ژانر کمدی امکان‌پذیر است. حال اگر این فیلم از خطوط قرمز عبور کند و به «لیلی با من است» هم شباهت و نوستالژی داشته باشد! با استقبال بیشتری مواجه خواهد شد، همانطور که «ضد گلوله» مصطفی کیایی هم از این نمونه‌هاست. اما نمونه‌های ناموفقی هم در این زمینه داشتیم مانند «پیک نیک در میدان جنگ» که به دلیل خوش ساخت نبودنش نتوانست در این راه کلیشه‌وار پررنگ جلوه کند.

شاید هم دلیل آن این است که ژانر کمدی از اواسط دهه ۸۰ در سینمای ایران به تکرار زیاد افتاد، بطوری که اکثر فیلمسازان که در این ژانر ورود نکرده بودند به دلیل استقبال مخاطب و فروش بهتر، در سینمای کمدی وارد شدند که البته آثار آنان در بسیاری از مواقع به فیلم‌های کمدی سخیف تبدیل شدند و آفتی را به جان سینمای ایران انداختند که موجب قهر مخاطب با سینما شد.

وجود یک تهیه‌کننده حرفه‌ای که شناخت کاملی از جامعه و تسلط بر مسائل تولید، اکران و نیاز مخاطب داشته باشد از شاخصه‌های مهم در دیده شدن یک فیلم است چرا که اگر دغدغه و نگران بازگشت سود سرمایه نباشد، سینما به ورشکستگی خواهد رفت، حال می‌خواهد بودجه ساخت با بخش خصوصی باشد یا با بخش دولتی که در هر دو صورت فیلمساز باید برای فروش فیلمش بجنگد.

 

فیلمساز قدرت انتخاب داشته باشد

تهیه‌کنندگانی چون سید جمال ساداتیان معتقدند که امسال را هم می‌توان با فراز و نشیب طی کرد اما باید دست فیلمسازان را باز گذاشت تا اعتماد مخاطبان را جذب کنند. اگر ما در تمام طول یک سال، سینمایی پر رونق داشته باشیم از آن جایی که مردم به سینما به عنوان تفریحی همیشگی نیاز دارند مخاطبان با سینماها آشتی خواهند کرد.

ساداتیان می​گوید: روند تولید کیفی فیلم‌ها در این سال‌ها کاهش یافت. آثار زیادی ساخته شدند که کیفیت خوبی نداشتند. مخاطب سینما چرخه‌ای از عرضه و تقاضا است. اگر فیلمی را دوست داشته باشد از سینما استقبال می‌کند. مردم از فیلم‌هایی که به تازگی روی پرده رفتند استقبال کردند اما ظرفیت سالن‌ها محدود است و همین به فیلم‌ها لطمه می‌زند. مسئولان باید با افزایش سالن‌های سینما این ظرفیت را در اختیار مردم قرار دهند.

تهیه‌کننده «برف روی کاج ها» سینما را تفریحی برای همه فصول می‌داند و می‌افزاید: بعد از انتخابات روحیه امید و شادابی به جامعه تزریق شد و مردم از رخوت خارج شده‌اند و با انگیزه بیشتری به برنامه‌های روزمره می‌پردازند که در این برنامه روزمره قسمتی هم برای سینما وجود دارد. تجربه نشان داده که مخاطب از فیلم‌هایی با موضوع اجتماعی استقبال بیشتری دارد. فیلم‌های فرهنگی و آثار صرفا سرگرم‌کننده هم مخاطبان خاص خود را دارند.

 

سینماداری یک شغل ورشکسته است

از سوی دیگر سینماداران مانند رضا سعیدی پور معتقدند که آنچه در سبد اکران داشتیم در ۶ ماه اول خرج کردیم و در ۶ ماه دوم به این تعداد فیلم خوب نداریم.

رضا سعیدی پور؛ مدیر سینما آزادی می​گوید: سینماداری یک شغل ورشکسته است. پیش از انقلاب بیشتر از ۵۰۰ سینما در کشور وجود داشت اما حالا با وجود افزایش جمعیت، تعداد سینماها به کمتر از ۲۵۰ رسیده است که همین تعداد هم درآمد چندانی ندارند. در گذشته سینماداری شغل پر سودی بود اما امروزه برای بخش خصوصی سرمایه‌گذاری در این بخش جذاب نیست و سینماداران با سیلی صورت خود را سرخ نگه می‌دارند.

 

توجه به کیفیت فیلم‌ها

در سوی دیگر، محمد قاصد اشرفی؛ رئیس انجمن سینماداران چندی پیش وضعیت استقبال مخاطب در نیمه دوم سال را نگران‌کننده دانست و از مسئولان جدید درخواست کرد که به جای توجه به تعداد فیلم‌های تولیدی به کیفیت آنها توجه کنند: وضعیت سالن‌های سینما در حال حاضر نگران‌‌کننده است، ما در نیمه دوم سال تنها یکی، دو فیلم داریم که شاید بتوانند قدری مخاطب را جذب کنند، البته خیلی هم نمی‌توان به پرمخاطب‌ بودن آنها امیدوار بود. هر فیلمی که فکر می‌شد با مخاطب ارتباط خوبی برقرار می‌کند در نیمه اول سال اکران شد و الان طبق هر سال دیگر در نیمه دوم با مشکل مواجهیم.

اشرفی با تاکید بر اینکه تنها راهکار حل مشکل نیمه دوم سال سالن‌های سینما توجه بیشتر به کیفیت فیلم‌ها است، می​گوید: متاسفانه از بین ۷۰‌، ۸۰ فیلمی که در سال ساخته می‌شود، تنها ۵ یا ۶ فیلم هستند که می‌توانند اقتصاد سالن‌های سینما را پوشش دهند. باعث تاسف است که بگوییم اکثر فیلم‌هایی که در طول سال اکران می‌شوند، باعث ضرر سینماداران هستند چرا که مخاطب سینمارو را به دلیل نداشتن جذابیت و پیام به سینما رفتن ترغیب نمی‌کند. ما در نیمه دوم هر سال با این مشکل مواجهیم. اگر می‌خواهیم برنامه‌ریزی دقیقی برای یک سال سینمای ایران داشته باشیم، باید فیلم‌ها حداقل از استاندارد متوسط کیفی برخوردار باشند. من از مسئولین جدید سازمان سینمایی تقاضا دارم که به جای توجه به تعداد فیلم‌های تولیدی در یک سال به کیفیت فیلم‌ها توجه کنند، چرا که همین فیلم‌های زیاد و بی‌کیفیت تولید شده باعث رویگردانی مخاطب از سینمای ایران است.

از میان فیلم‌های جشنواره سی و سوم که تاحدودی مورد توجه منتقدان بودند تقریبا همگی به اکران عمومی درآمده‌اند و برخی با استقبال مخاطبان و برخی دیگر با شکست در گیشه مواجه شدند. بسیاری از فیلم‌هایی هم که از قبل ساخته شده یا می‌شوند تا زمانی که در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر اکران نشوند علاقه‌ای به نمایش عمومی ندارند. از سوی دیگر مدت‌هاست که فیلم‌هایی چون «پاداش»، «گزارش یک جشن»، «خیابان‌های آرام»، «آسمان محبوب»، «خانه پدری»، «زادبوم» و «صد سال به این سال‌ها» و «خرس» در صف اکران مانده‌اند و اگر در دولت یازدهم مجوز اکران به آنها داده شود شاید بتوانند رونقی اندک به سینماهای کشور ببخشند.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها