تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۱/۱۹ - ۱۳:۱۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 44516
جشنواره فجرسینماسینما، میثم محمدی
عدد ٣۵ برای ما در جشنواره به تاریخ پیوست و آن را از ذهن پاک خواهیم کرد. ترجیح می‌دهم در همان دوره ٣۴ باقی بمانم و این دوره را در آرشیو کابوس سینما ثبت کنم، چرا که از همان انتخاب‌ها مشخص بود که چه رویداد شگفت انگیزی در پیش داریم و حدسمان به یقین تبدیل شد و روز به روز از لابلای آثاری که بسیاری از آنها فقط تصاویر متحرک کنار هم چیده شده‌ای بودند، به این فکر کردیم که آیا بضاعت سینمای ایران همین است؟ اغماض کردیم و در این بازار درهم فیلم‌های سینمایی، تعدادی را سوا کردیم که کمتر کرم سهل انگاری یا بی سوادی و بی هنری آنها را خورده بود و تعداد انگشت‌شماری هم فیلم خوب وجود داشت. گذشتیم و در ذهن خودمان به یک جمع بندی رسیدیم که امسال به راحتی سره از ناسره شناخته خواهد شد و داوران کار سختی در پیش ندارند، چون پیدا کردن جنس خوب در میان این حجم از بدها کار سختی نبود. اما گمانمان نبود که داوران ما مجاهدت کردند و تمام توان خود را گذاشتند تا بدترین لیست و متفاوت ترین آرا را نسبت به نظر صاحبان فن در کاخ اهالی رسانه و در میان منتقدان ارائه دهند. فقط ماندیم که چطور این اتفاق ممکن است! کاندید شدن یک فیلم در ۱۳بخش که بیشترین انتقادها را در روزهای ابتدایی در برج میلاد متوجه خود کرده بود را چطور باید هضم کرد؟! ای کاش سینما هم مانند فوتبال بود تا اشتباهات داوری را جزئی از سینما بدانیم. اما در سینما اشتباه داوری را نمی‌توان مانند فوتبال تلقی کرد، چون برخلاف داوری فوتبال که در لحظه است و ضریب خطا را برای داور بالا می برد، در سینما نتایج براساس سواد و متر و معیار مشخص و موجود در هنر هفتم و البته کمی هم سلیقه و در یک مدت زمان مشخص برای داوران حاصل می‌شود. تبدیل کردن عدد ۱۳ به یک عدد درخشان برای اثری که حداقل کاندیداتوری هم برای آن تصور نمیشد و ندیدن کارگردانی حمیدنعمت‌الله در «رگ خواب»، بی توجهی به فیلمبرداری مسعود سلامی در «خفگی» و ندیدن کار فرشاد محمدی در «قاتل اهلی»، چشم پوشیدن از بازی حامد بهداد در «سدمعبر» و بازی بهرام افشاری در «کارگر ساده نیازمندیم»، فقط بخشی از گل به خودی‌های گل‌درشت داوران بود. این دوره از جشنواره خیلی شبیه به شهرآوردهای مساله‌دار پایتخت بود. شاید بین نیمه کسی وارد رختکن داوران شده و خواسته که بازی را مساوی هم نه، بلکه با یک نتیجه بد واگذار کنند! ای کاش سینما هم مانند فوتبال بود و می‌شد داغ داغ فیلمها را در یک برنامه و در حضور دیگر کارشناسان بررسی کرد، شاید آنوقت به این نتیجه می‌رسیدیم که مانند شهرآورد قرمز و آبی در سالهای نه چندان دور، داور از خارج می‌آوردیم تا خیالمان راحت باشد که فارغ از اینکه سواد آنها از داوران ما بیشتر است، کسی نفوذ نمی‌کند و فشار نمی‌آورد تا یک فیلم کم قابلیت تبدیل به یک شگفتی دوست نداشتنی شود و این حجم و چگالی از نارضایتی را در سالن برج میلاد و در میان مخاطبان حرفه‌ای سینما بوجود آورد. شک ندارم که سیمرغ امسال هم پس از دیدن بسیاری از اسامی در فهرست کاندیداها حال خوشی ندارد و با دیدن بسیاری از کاندیداهایی که قرار است در روز اختتامیه روی شانه‌های آنها بنشیند، بال و پرش ریخته است! حالا با این شرایط بیشتر باید تامل و تحمل کرد و در آینده فیلمهایی را که پشت در ماندند به تماشا نشست، هر چند که باز هم تاکید می‌کنم که دوره ۳۵ جشنواره را باید از ذهن‌ها پاک کرد.

 

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها