تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۱۱/۱۴ - ۲۱:۵۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 79357

سینماسینما، علی نعیمی:

«بمب، یک عاشقانه» همانطور که از اسمش معلوم است قرار است درامی عاشقانه بر بستر جنگ باشد. یک زندگی شهری در اتمسفر التهاب روزهای جنگ ایران و عراق که به موضوعی فراتر از یک اتفاق اجتماعی اشاره دارد. پیمان معادی در فیلم متاخر خود تلاش می کند از فرصت بازسازی دهه شصت به مجموعه ای از تصاویر و موقعیت هایی برسد که بیشتر شبیه آلبوم عکسی است که صرفا برای ثبت در تاریخ ساخته شده است. فیلمساز آنقدر درگیر ارائه ظریف جزئیات در مقطع سال های جنگ است که درام اصلی قصه نمی تواند به پختگی و قوام درستی دست پیدا کند. باید درباره فیلم بمب با احتیاط صحبت کرد. احتیاط از این جهت که مخاطب احساس می کند همه چیز درون ساختار فیلم دقیق است اما همه این قطعات پازل در مجموع نمی تواند تماشاگر را نسبت به پیرنگ اصلی قصه ترغیب کند.

قرار است با این فیلم مخاطب عشق را در یک بازه زمانی و مقطع تاریخی تجربه کند. اما لحن فیلم پیش از آنکه به فضای عاشقانه کمک کند از آن فضا دورتر می شود. تلاش برای نزدیکی به رابطه ای از جنس زوج معادی و حاتمی به ضد خود تبدیل شده است. نمی توان با قطعیت گفت که فیلم معادی به آن چیزی که مدنظر فیلمساز است رسیده یا نه. این سردرگمی در تمام اجزاء قصه و حضور متکثر تیپ های حاضر در فیلم نیز متبلور است و از این نظر با یک فیلم شلوغ روبرو هستیم که از ذوق زدگی فیلمساز برای تصویرهای بسته از نوستالژی های کودکانه نسل خود به چیزی فراتر از سوزاندن پوست نارنگی روی بخاری و یا توپ دو لایه پلاستیکی و گل کوچیک نمی رسد.

از طرفی چیدمان قصه و شخصیت پردازی درون آن آنقدر دم دستی و قابل حدس است که سکانس پایانی فیلم که قرار است تبدیل به برگ برنده آن باشد به یک رخداد خنثی تقلیل پیدا می کند.

گفتم باید با احتیاط راجع به فیلم صحبت کنم. «بمب، یک عاشقانه» فیلم شریفی است که فرصت دیده شدنش در نمایش عمومی برای مخاطب با تمام فراز و فرودهایش باید ایجاد شود. به شرط آنکه در یک بازبینی دوباره نقص های عمده فیلم که به درام قصه ضربه زده است برطرف شود.

امتیاز:

۲ از ۵

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها