تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۷/۳۰ - ۱۲:۴۳ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 98662

سینماسینما، کیوان کثیریان

۱. رویداد اول:
مدیر جوان شبکه سوم-بخوانید تلویزیون- قصد دارد عادل فردوسی‌پور را بعداز ۲۰ سال حذف کند یا در خوشبینانه‌ترین حالت زهرچشم بگیرد و رویش را کم‌کند. چرا؟ ساده‌ست.
یک مَثَل بی مناقشه: چندسال پیش یک کارگردان جوان که یک فیلم ساخته بود، کتابی داده بود به جایی برای چاپ با عنوان “چگونه کارگردانی کنیم”. به من ارجاع دادند برای خواندن و تایید آن. نوشته بود: “سر صحنه، به دستیارتان یا بازیگران اجازه هیچ اظهارنظری ندهید. اگر پیشنهادی هم دادند حتی اگر کاملا درست بود و حتی اگر مطمئن شدید که شما اشتباه می‌کنید، به هیچ وجه نپذیرید. با آنها برخورد کنید. آنها باید بفهمند شما رئیس هستید.”

توصیه: پیشنهاد می‌کنم مدیر شبکه نسیم هم یک برخورد جانانه و مشابه با رامبدجوان بکند. واقعا چه معنی دارد دوسه نفر پیدا شوند، بیخود و بی‌جهت چهارنفر را بنشانند پای این تلویزیون بی‌رونق؟ اصلا سرمایه رسانه‌ای، هزینه‌ای که پای چهره‌های تلویزیونی شده، ظرایف مدیریت رسانه، اقتضائات مدیریت رسانه عمومی متعلق به بیت‌المال و خواست مخاطبان علاقمند به برنامه‌ها و چهره‌های تلویزیونی، همگی حرف مفت است. مهم این است که بدانیم رئیس چه کسی است. یک کتابِ “چگونه مدیر شبکه باشیم” هم چاپ کنند بد نیست.

۲. رویداد دوم:
مدیرکل نظارت و ارزشیابی اعلام کرده که اکران فیلم “کاناپه” کیانوش عیاری برای همیشه منتفی است. ایشان تکلیف فیلم را “برای همیشه” یکسره کردند. چرا؟ ساده‌ست.

یک مَثَل بی مناقشه: استاد از شاگردی پرسید: «رفت» چه کلمه‌ای است؟ شاگرد گفت: مصدر است.
استاد بعدها از او پرسید: این چه جور درس خواندن بود که فرق فعل و مصدر را نمی‌دانستی؟ شاگرد گفت: از اول هم می‌دانستم که «رفت» فعل است، اما اگر راستش را می‌گفتم، می‌افتادم توی دردسر بعدی، چون آن‌وقت شما می‌گفتید «صرفش کن» و من حالش را نداشتم، این بود که گفتم مصدر است و خیال خودم را راحت کردم. صورت مساله را پاک کردم و خلاص.

توصیه: پیشنهاد می‌کنم مدیرکل محترم نظارت از همین الان خبر توقیف دائم و ابدی بقیه فیلمهای بلاتکلیف را اعلام رسمی کند و تمام. به هرحال چانه‌زنی و حل مشکل این فیلمها ، هم حال و حوصله می‌خواهد، هم دردسر دارد، هم شجاعت لازم دارد، که احتمالا هیچکدامش موجود نیست پس بهتر است آب پاکی را روی دست همه بریزند و توقیف همیشگی آشغالهای دوست داشتنی، خانه پدری، صدسال به این سالها، وقت داریم حالا، شیفتگی، رستاخیز، خرس، ارادتمند نازنین… و بقیه را اعلام کنند و صورت مساله کلا پاک شود و خلاص.

۳. رویداد سوم
فیلم “لس آنجلس تهران” اکران شده و پرویز پرستویی و مهناز افشار و ماهایا پطروسیان و گوهر خیراندیش هم در آن بازی می‌کنند. یک‌ فیلم کمدی که فیلمنامه‌اش خوب نیست و شوخی‌های درنیامده و موقعیت‌های حرام شده، کم ندارد، متوسط است و پیشرفتی در کارنامه کارگردان و بازیگرانش به حساب نمی‌آید. همه اینها قبول ولی فیلم از جنس کمدی‌های سبک روی پرده نیست، از خیلی از آنها هم بهتر است.
اما این روزها حملات عجیب و غریبی علیه این فیلم می‌شود که بودار به نظر می‌رسد. فیلم اصلا آنقدر فاجعه‌بار نیست که درباره‌اش بشود اینطور فضاسازی گسترده کرد. کارنامه بازیگران بزرگ و مشهورش، با وجود آنکه بسیار پربار و قابل توجه است، از بازی متوسط و حتی زیر متوسط خالی نبوده و این اصلا چیز عجیبی نیست. گرچه همینکه پرستویی دوباره نقش کمدی پذیرفته، یک امتیاز است. حتی بازی سه، چهار بازیگر اصلی دیگر -جز ژوبین رهبر- هم نسبتا قابل قبول از آب درآمده گرچه کاملا از ضعف فیلمنامه و شخصیت پردازی لطمه دیده‌اند.
فیلم‌های دم دستی و بی‌کیفیت، این روزها روی پرده کم نیستند، اما اینکه نظر برخی همکاران رسانه تنها به این فیلم‌جلب شده و انتقادهای تند برخی منتقدان در میان اینهمه فیلم بی‌کیفیت تنها شامل همین یکی شده، کمی عجیب به نظر می‌رسد. کاش این فضاسازی‌ها و حمله‌های تند، به ماجرای بازیگر اول مرد فیلم و فیلم قبلی او و حواشی به وجود آمده پیرامون آن فیلم ربطی نداشته باشد و پای “انتقام شخصی” را از فیلم‌ها به عالم واقع نکشانده باشند.
همچنین امیدوارم این پیشامد یک گروکشی رسانه‌ای نباشد و به دادن و ندادن آگهی به رسانه‌های خاص مرتبط نباشد.

توصیه: تلافی غوره را سر کوره درنیاوریم.

روزنامه اعتماد ۳۰ مهر ۹۷

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها