تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۸/۱۷ - ۰۰:۳۶ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 31941

 

آنتونیا شرکاآنتونیا شرکا

بعد از سبکی که در دهه شصت همزمان با موج نو سینما شکل گرفت، ناگهان سینمای ایران به نوعی سفیر فرهنگی ایران شد. آن هم در سال هایی که ایران از نظر سیاسی در شرایط سختی به سر می برد. بعد از درخشش های دهه شصت سینمای ایران به خاطر فیلمسازان قدیمی که قبل از انقلاب  فیلم می ساختند مانند آقای کیمیایی، تقوایی و هم فیلمسازان جوان بعد از انقلاب،  سینمای ایران دچار یک افت نسبی در دهه هفتاد و هشتاد شد که فضا را برای فیلم های غیر ایرانی بازتر کرد. ولی در سال های اخیر دهه نود با توجه به شرایط سیاسی که بر ایران حاکم بود و آن ابعادی که رسانه های خارجی در رابطه با وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران به آنها می پرداختند، شرایط واقعی حاکم بر جامعه ایران را در هاله ایی از ابهام قرار گرفت.

به نظر من  همین موضوع یکی از فاکتورها و دلایل مهمی که باعث شد دوباره فیلمسازان نسل جدیدتر سینمای ایران، که به هر حال در رابطه با ایران امروز فیلم می سازند فیلم هایشان در محافل جشنواره ای و جهانی دیده شود. چرا که با یک بررسی اجمالی متوجه می شویم فیلم هایی از سینمای ایران در سطح جشنواره های بزرگ جهانی دیده و تقدیر شده اند که گرایش به موضوعات اجتماعی مردم و جامعه ایران داشته اند زیرا فیلم های اجتماعی فیلمسازان ما این امکان را برای خارجی ها ایجاد کرد تا با دیدن آنها نسبت به تفکر حاکم بر مردم و فضای ایران شناخت بهتر و بیشتری پیدا کنند.

من هم معتقد هستم موفقیت های جهانی به دست آمده تا حدود زیادی حاصل تلاش فردی خود فیلمسازان است و البته این را به عنوان یک نکته منفی نمی بینم به دلیل اینکه اگر در دهه های هفتاد و هشتاد بنیاد فارابی تنها ارگانی بود که این امکان و اجازه را داشت که فیلم های ایران را به مجامع بین المللی معرفی کند و چون سینما در آن دوران در انحصار دولت بود و طبیعی است که به غیر از این کانال دیگری وجود نداشت. ولی در دوران اخیر بخصوص با امکانات تکنولوژی که بوجود آمده است و دسترسی راحتتری که به امکانات سینمایی وجود دارد و دیگر یک ارگان یا سازمان نمی تواند انحصار همه چیز را به دست بگیرد و طبیعی است که نقش فیلمسازان، تهیه کنندگان و بخصوص پخش کننده ها خیلی مهم هست تا ببینند یک فیلم را در چه سطحی می توانند در سینمای خارج از کشور معرفی کنند. حتی به نظر من یک دلیل و فاکتور مهم و موثر در انتخاب اخیر فیلم فروشنده برای بهترین فیلم بخش خارجی اسکار جای پای محکمی است که این فیلم در اروپا دارد. به طور مثال یک قسمتی از سرمایه گذاری این فیلم خارجی هست،  پخش کننده  قدرتمندی دارد و همچنین چهره بین المللی  آقای اصغر فرهادی و در واقع همین شبکه ارتباطی ایجاد شده در خارج از کشور برای این فیلم نقش موثری در انتخاب فیلم فروشنده در رقابت با فیلم های دیگر با سطح کیفیتی مشابه داشته است و این موفقیت ها جز با تلاش تهیه کننده و فیلمساز و پخش کننده حاصل نمی شود.

فکر می کنم که دولت هر چقدر بیشتر خودش را با این جریان قدرتمند خوبی که سینمای ایران را دارد در سطح بین المللی رو به جلو می برد همراه بکند و جلوی یک سری سود جویی ها، سنگ اندازی های مغرضانه یا غیر مغرضانه و ناآگاهانه را بگیرد به ما کمک می کند که هر چه بهتر و بیشتر بتوانیم فیلم ها و سینمای ایران را در سطح بین المللی آن هم نه فقط در جشنواره ها و محافل خاص بلکه حتی در سطح گسترده تری معرفی کرده و بشناسانیم و به طور مثال بتوانیم پخش کننده بین المللی برای فیلمهایمان پیدا کنیم و با تفکر درست مصلحت سینمای ایران را در نظر بگیریم و باید از فیلمسازانی مثل اصغر فرهادی که تلاش می کنند پیوندشان را با ایران از دست ندهند و  با رعایت قوانین و موازین جمهوری اسلامی ایران فیلم می سازند به آنها بهاء بدهیم حمایت کنیم تا مانند فیلمسازان معروف دیگرمان که جذب آن طرف شدند و هم سینمای ما آنها را از دست داد و هم خودشان آنقدر که اینجا می توانستند در صدر باشند دیگر نیستند نشوند و حداقل با حمایت معنوی می توانیم کمک کنیم که فیلمسازان ما هم رشد بین المللی پیدا کنند و هم ریشه های خود را با ایران حفظ کنند.

منبع: سایت ICN

 

برچسب‌ها:

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها