تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۵ - ۱۲:۱۷ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 101129

سینماسینما، حسین سلطان محمدی

آنچه در روزها و هفته ها و ماه های اخیر در سیمای جمهوری اسلامی از جهت تنش ها و گفتارها و برنامه های بحث برانگیز و واکنش مدیران و جامعه پیش آمده، نشان می دهد که ما با مجمع الجزایری رو به رو هستیم که حتی به قاعده یک دولت فدرال هم رفتار نمی کند. اما این برای یک رسانه صد در صد انحصاری همچون سیما، پسندیده نیست.

رفتارهای درون سازمانی نظیر برخورد با برنامه هفت و ورود معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما به حاشیه این رویداد و دفاع از ساعت ثابت پخش خبر و طعنه ها و پرخاش های مختلف برنامه ها و مجریان مختلف به این رویداد که واکنش رئیس سازمان صدا و سیما را به دنبال داشت؛ مباحث مختلفی که بعضا در برنامه های نگاه یک و بیست و سی نسبت به حوادث متنوع اجتماعی و شتاب در موضعگیری و سپس حاشیه سازی اجتماعی پیش آورده است؛ ماجراهای برنامه اخیر من و شما در شبکه شما و نحوه برخورد با منتقدی همچون مسعود فراستی با سابقه روشن در گفتار و نوشتار و تلاش برای منکوب کردن وی به گونه ای که خروج این منتقد از برنامه را در پی داشت و حواشی بسیاری که هنوز گرفتار آنیم و البته مشابه این خروج مهمان از برنامه را در برنامه ای با حضور خانم تهمینه میلانی از رادیو و البته یکی از کارشناسان محیط زیست از برنامه ای دیگر به یاد داریم؛ برخورد سال های دور با فرزاد حسنی و خروج او از دایره مجریان سیما پیرو مباحثه ای که با مسئولی رده بالا از نیروی انتظامی داشت و موجب واکنش های اجتماعی گوناگونی شد؛ و امثال اینها که بسیار می توان برای صدا و سیما با شبکه های گوناگون و برنامه های متنوعش برشمرد؛ همه و همه بیانگر آن است که یا سازمان صدا و سیما برای پیشبرد برنامه هایش واجد هیچ پروتکل اداری و اجرایی درون سازمانی نیست یا اگر هست، از نظر نظارت، آنچنان آشفتگی بر آن در حال گسترش است که به جای ایجاد اتحاد و انسجام جمعی با استفاده از پتانسیل انحصاری، در حال توسعه تنش و هیجان افکنی بی مورد در جامعه است. اگر تصور می شود با این تجربه ها و رها کردن ساختارهای سازمان صدا و سیما در برنامه سازی، می توان اذهان متغیر و هیجانی جامعه را به سمت خود کشاند و بظاهر پیشگام رسانه ای بود، قطعا در اشتباهی راهبردی بسر می بریم.

تجربه ساختارهای رسانه ای بزرگ همانند آنچه در دنیای غرب می بینیم، بیانگر آن است که پیروی درست از مجموعه ای از استاندارد های اداری و برنامه سازی – فارغ از اینکه این قواعد در نگاه ما درست است یا نه -، به آنها در پیشبرد سیاست های کلان رسانه ای کمک کرده است. صدا و سیمای ما قطعا در داخل خود آیین نامه ها و دستورالعمل هایی دارد که برای ساخت برنامه ها حتی در اندازه نوع واژه ها، اعلام می کند چگونه باید نوشت و گفت و اجرا کرد و حتی نشست و برخاست و قاب دوربین و … چگونه باشد. صاحب این نوشتار، مدتها پیش تجربه بررسی و بازبینی یکی از این دستورالعمل ها را داشتم که برای استفاده از نوع واژگان در اخبار و امثال آن بود که مثلا اسرائیل نگوییم و بنویسیم و بگوییم رژیم صهیونیستی یا رژیم اشغالگر قدس. بر همین مبنا، متصورم که با وجود چنین دستورالعمل هایی، خروجی هایی که الان مشاهده می کنیم، نشانه نظارت نداشتن بر اجرای این گونه قواعد رسانه ای است و رها کردن اجرا کنندگان این دستورات برای خودمختار رفتار کردن؛ حتی اینکه مثلا در همه خبرها، اسامی مجریان و کارشناسان، به صورت زیرنویس می آید اما در شبکه یک و در اخبار ساعت ۲۱، یکی از اعضای تحریریه وقتی ظاهر می شود می گوید من … هستم و ادامه می دهد، در صورتی که سایر مجریان در جایگاه مشابه ایشان، چنین کلامی در ابتدا ندارند.

صدا و سیما برای پرهیز از برخوردهای لحظه ای و توبیخ های موردی و عذرخواهی های پراکنده در موضوعات مختلف، بهتر است سامان درستی به این گونه استانداردهای رسانه ای بدهد و بر اجرای آنها نیز فارغ از سلیقه، دقت کند تا متوجه شویم که واقعا با کشوری واحد در عرف رسانه ای رویارو هستیم تا یک مجمع الجزایر!

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها