تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۱۱/۱۷ - ۲۱:۰۳ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 79720

سینماسینما، فرهاد خالدی نیک:
تازه ترین ساخته ابراهیم حاتمی کیا یک اکشن خوش ساخت است. این نخستین نکته ای است که در خصوص “به وقت شام” به ذهن می رسد و باید آن را به فال نیک گرفت. همین که فیلمساز کارکشته سینمای ما،تصمیم گرفته به جای تاکید مضاعف بر پیام های گل درشت و بیانیه های ایدئولوژیک،اعتقادات قلبی اش را با توسل به زبان تصویر بیان و منتقل کند،قدمی رو به جلو محسوب می شود. بهره جستن از جلوه های ویژه میدانی و کامپیوتری نیز به خوبی و درستی به مدد فیلمساز آمده تا بسیاری از صحنه ها و سکانس های پرکشمکش و هیجان انگیز فیلم،جالب توجه از آب درآمده و مخاطب علاقه مند به این جنس از سینما را به نوعی مجذوب و مرعوب نماید. با این وجود بهتر است که در دنیای تازه ساخته حاتمی کیا که بیشتر به آخرالزمان شبیه است،به دنبال عمق و ریشه ی اعتقادات و باورهای شخصیت ها نباشید. شخصیت هایی در دو طیف سیاه و سفید که در طول فیلم هر بار یکی بر دیگری تفوق می یابد تا ریتم تند وقایع ریز و درشت فیلم،جز در یک لحظه خاص ،ذره ای فروکش نکند. لحظه گفت و گوی پدر (هادی حجازی فر) و پسر (بابک حمیدیان) که از جمله لحظات آشنای سینمای حاتمی کیا است. همچوم همیشه پدر معرف نسلی است که خود را فدای آرمان هایش کرده و پسر نمایندگی نسلی را یدک می کشد که خود را بابت همه ی کمبودها و نداشته هایش طلبکار و محق می داند. این بار اما تقابل این دو نسل نیست که مورد توجه قرار می گیرد،بلکه همراهی و همدلی آن ها در برابر دشمنی که هیچ بویی از شفقت نبرده است،اهمیت یافته و قصه فیلم را به پیش می برد. تصاویر موجود از فیلم های متعلق به گروه داعش و جنایات بیرحمانه آنان،مواد اولیه مناسبی در اختیار گروه “به وقت شام” قرار داده تا بازسازی واقعی تری از فجایع رخ داده را به تصویر بکشند. با این حال کاش حاتمی کیا در مقام فیلمنامه نویس اثر سعی می کرد نگاهی ریشه ای تر به چرایی بروز داعش و تفکر واپس گرایانه آنان داشته باشد و از سطح نمایش لایه های فوقانی خشونت های این گروه به عمق علل پیوستن افراد از کشورهای مختلف به داعش و دامنه روابط میان آن ها نفوذ می کرد. در چنین شرایطی شاید فیلم برای بیننده آگاه و اهل مطالعه ایرانی منطقی و جالب توجه بنماید ولی برای مخاطب خارجی که شاید کوچکترین دانش و شناختی از تفکرات و خواسته های طرفین درگیری نداشته باشد،بسان تخته سیاهی پر ازعلامت سؤال می ماند. علامت سؤال هایی که پاسخ بسیاری از آن ها در فیلم یافت نمی شود و برای دستیابی به پاسخ های آن ها،رجوع به منابع دیگر لازم است. آن هم در دوره ای که مخاطب عام سینما در پی راحت الحلقوم است و حوصله و وقت چندانی برای کنکاش های بیرونی و فرامتنی ندارد.

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها