تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۲/۲۹ - ۱۴:۰۳ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 86893

سینماسینما، حسین آریانی:

یکی از بخش های جذاب و قابل توجه دوره های اخیر جشنواره جهانی فیلم فجر بخش نمایش فیلم های مرمت شده تحت عنوان«بازسازی کلاسیک‌ها» است. این بخش به فیلم‌های کلاسیک و شناخته شده تاریخ سینما می‌پردازد که افتخارات جهانی نیز کسب کرده‌اند و پس از سال‌ها بازسازی شده‌اند. در دوره سی و ششم جشنواره جهانی فیلم فجر ۷ فیلم مرمت شده از کشورهای مختلف به نمایش در‌آمد. شاخص ترین فیلم در میان آنها بی گمان «دروازه جهنم»GATE OF HELL))(تینوسوکه کینوگاسا، ۱۹۵۳) بود.

«دروازه جهنم»(تینوسوکه کینوگاسا، ۱۹۵۳) که بر اساس یک داستان واقعی مربوط به قرن دوازدهم میلادی ساخته شده است، یکی از نخستین فیلم های رنگی سینمای ژاپن و نخستین فیلم رنگی ژاپنی است که در خارج از این کشور به نمایش درآمد؛ نمایش موفقیت آمیزی که به دریافت جایزه بزرگ جشنواره کن و اسکار بهترین فیلم خارجی زبان انجامید.

«دروازه جهنم» فیلمی در ژانر «جیدای جکی» است. «جیدای جکی» در سینمای ژاپن به فیلم های تاریخی اطلاق می شود که به سال‌های پیش از ۱۸۶۸ (یعنی دوران پیش از آغاز اصلاحات و لغو فئودالیسم در ژاپن) می‌پردازند.

کینوگاسا که فیلمسازی از نسل فیلمسازان بزرگ سینمای ژاپن مانند کوروساوا، میزوگوچی و ازو است، به خوبی توانسته این دوران هرج و مرجِ سال‌های پیش از اصلاحات را در «دروازه جهنم» به تصویر بکشد.

در فیلم سامورایی ها به دو گروه طرفدار امپراتور و شورشی ها تقسیم شده اند. که این باز منطبق بر مستندات تاریخی است. چرا که در نظام فئودالی ژاپن پیش از سال ۱۸۶۸ ، سامورایی ها ناگزیر بودند یا پسر بعد از پدر، برده وار در خدمت ارباب خود باشند، یا جزو گروهی برگزیده باشند و به خدمت امپراتور دربیایند. «دروازه جهنم» در واقع تقابل این دو دسته از سامورایی ها را به تصویر می کشد.

«دروازه جهنم» که بر اساس همان مضمون ابدی و ازلی عشق و وفاداری ساخته شده است، پس از گذر سالها، به لحاظ روایت پردازی(و نه از نظر شخصیت پردازی)، نکته خاص و قابل اعتنایی ندارد. البته این شکل از روایت حتما برای تماشاگر دهه ۵۰ میلادی جذابیت های فراوانی داشته، ولی برای تماشاگر معاصر، این روایت بیش از حد کُند، سر راست، فاقد پیچیدگی و پیش بینی پذیر است.

فیلمبرداری درخشان کوهی سیگویاما اما، بعد از گذر سال ها، هنوز قابل توجه و دیدنی است. سیگویاما که اولین بار در سال ۱۹۲۶ در فیلم تجربی صامت و مشهور «برگی از جنون» همکاری اش را با کینوگاسا آغاز نمود، برای فیلمبرداری «دروازه جهنم» از فیلم «ایستمن کالر» استفاده کرد. نوعی از فیلم رنگی که در آن سال ها به فیلمسازها این امکان را می داد که علاوه بر بهره بردن از رنگ هایی با کیفیت و وضوح بالاتر، از هزینه گزاف، فیلمبرداری تکنی کالر هم رهایی پیدا کنند.

سیگویاما با تاثیر پذیرفتن از مولفه های نقاشی سنتی ژاپن و سبکِ کاربرد رنگ در آن، «دروازه جهنم» را به شکلی پُرظرافت و چشمگیر، فیلمبرداری کرد. در آغاز فیلم در فصل حمله شورشیان به قصر، رنگ های قرمز و نارنجی بر تصویر غالب هستند و بر التهاب این صحنه های پُر تنش افزوده اند. صحنه ای که موریتو به قصد کشتن رقیب به خانه معشوق می رود تا فاجعه را رقم بزند، رنگ آبی حاکم بر تصویر، گویی فضای پیرامون مرد سامورایی را به حال انجماد درآورده است.

در مورد میزان اهمیت و نقش تاثیرگذار فیلمبرداری رنگی «دروازه جهنم» در سیر تکاملی تاریخ سینما همین بس که وقتی «دروازه جهنم» برای اولین بار به نمایش در آمد. استفاده پُر ظرافت و تاثیر گذار از رنگ ها در تصاویر چنان کارشناسان کمپانی ایستمن کالر را شگفت زده کرد که بلافاصله نسخه ای از فیلم را برای آرشیو تحقیقاتی خود سفارش دادند.

علاوه بر فیلمبرداری چشم نواز «دروازه جهنم» سیر تحول شخصیت موریتو در فیلم هم، قابل تامل و دیدنی است. اینکه چگونه عشقی جنون آمیز، قهرمانی را به تدریج از اوج به حضیض می کشاند و در عین شگفتی بدل به آنتاگونیست درام می کند.

موریتو در ابتدای فیلم یک سامورایی شرافتمند، و قهرمانی است که وفاداری اش به امپراتور را در جنگ با شورشیان به خوبی به اثبات رسانده و حضور برادر شورشی او، و وسوسه ها و تهدیدهایش نتوانسته حتی برای لحظه ای، عزم راسخ او را خدشه دار کند؛ اما عشق دیوانه وار موریتو به یک زن او را به تدریج به جایگاهی از رذالت و تباهی می رساند که او می خواهد شوهرِ زن را نه مانند یک سامورایی شرافتمند در نبردی رو در رو، بلکه ناجوانمردانه در بستر و ناغافل به قتل برساند؛ و زن او را به زور تصاحب کند.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها