تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۱۱/۱۸ - ۰۰:۳۴ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 11661
سام بهشتی

 رضا درمیشیان یک همکار مطبوعاتی است که امروز به یکی از فیلمسازهای شناخته شده در سینمای ایران بدل شده است.
او که این روزها به فیلمساز پرحاشیه ای تبدیل شده  و هر فیلمی که می سازد حواشی فراوان به همراه دارد، او که خود را فیلمساز اجتماعی می داند در تازه ترین ساخته اش با عنوان “لانتوری” به سراغ یک موضوع ملتهب اجتماعی رفته است، اسید پاشی یکی از بحران های اجتماعی معاصر است و وقتی کارگردانی می خواهد به سراغ معضل همانند اسید پاشی برود باید با دانش کافی به سراغ این موضوع برود اما “لانتوری” در سطح حرکت می کند و بیانگر آسیب های این معضل در عمق ماجرا نیست.
“لانتوری” ضعیف ترینفیلم در کارنامه  سه فیلمی  او محسوب می شود، کاراکترهای قصه کاریکاتوری از شخصیت های اجتماعی هستند و مصداق واقعی ندارند.
او که در فیلم توقیف شده “عصبانی نیستم” درباره یکی از بزنگاه های حساس تاریخی معضلات اجتماعی را به تصویر کشید در تازه ترین ساخته اش  می خواهد بیانیه سیاسی صادر کند و در این مسیر هم موفق نیست.
فیلمساز باید در اثر سینمایی اش آینه تمام نمای جامعه باشد و پٌز روشنفکری ندهد و خود را تافته جدا بافته ای از اجتماع نداند که متاسفانه این اتفاق برای این فیلمساز جوان افتاده است.
سینما این نیست که دوربین را روشن کنید و تعدادی بازیگر را مقابل دوربین قرار دهید تا شعارهای نخ نمای سیاسی بدهند و مونولوگ های خسته کننده و زجر آور بگویند.
مریم پالیزبان که ایفاگر نقش مریم است  انتخاب درستی برای این کاراکتر نیست و هیچ حسی را به مخاطب القا نمی کند. معصومیت ندارد و چهره زیبایی نیست که بخواهد همزمان دو مرد قصه را در گیر کند و در نهایت به ماجرای اسید پاشی ختم شود، “لانتوری” قصه ندارد و همین مخاطب را زجر می دهد، کاراکترها بسیار سطحی هستند و اصلا قابل باور نیستند، فیلم قهرمان ندارد و ادای قهرمان ها را در می آورد.
از سوی دیگر نوید محمد زاده یک استعداد در بازیگری است و همان بازیگری است که در فیلم “ابد و یک روز” به شدت درخشان است ولی در این فیلم کارگردان بازی متفاوتی از او نمی گیرد و او را رها می کند، هیچ نقطه اوجی در بازی این بازیگر در این فیلم نمی بینیم و ناخواسته این بازیگر توانا به استعداد تلف شده ای تبدیل می شود.
ریتم فیلم کند نیست بلکه زجر آور است و مخاطب خاص و عام را اذیت می کند و هیچ حسی را در مخاطب بر نمی انگیزد.
“لانتوری” در بیان روایت قصه اش لکنت دارد و فیلمی است که شاید برای جشنواره های خارجی ساخته شده و آنور آبی ها آن را تحسین کنند ولی مخاطبان داخلی آن را پس می زنند، شاید این تبلیغات جشنواره ای و تشکیل سانس فوق العاده، هیاهویی را در کوتاه مدت ایجاد کند، اما در گذر زمان مخاطب عام هم آن را پس می زند، چون تمامی کاراکترها از دل اجتماع بیرون نیامدند.
همه بر این مساله واقف هستیم که درمیشیان برای فیلم “عصبانی نیستم” رنج های زیادی را متحمل شد ولی حمله نسبت به دولت های قبلی دیگر کافی است.
در دوره پس از تحریم هستیم و نباید خود زنی کنیم. همه ما روزهای سختی را گذراندیم، سخت است که فیلمساز فرزند زمان خودش باشد ولی باید به این سمت و سو حرکت کرد.
انتظار این بود که رضا درمیشیان در فیلم جدیدش یک شاهکار خلق کند و ماندگار شود اما این اتفاق نیفتاد به زعم من تنها نکته مثبت فیلم بازی مهدی کوشکی یکی از لانتوری ها است که او هم از خانواده تئاتر آمده است.”لانتوری” هیاهویی است برای هیچ.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها