سینماسینما، حسین آریانی:
موفقیت و جذابیت نمایش «بولشویک» پیش از هر چیزی به متن خوب و تاثیرگذار آن بر می گردد. متنی دراماتیک و چند وجهی، که لایه های مختلفی به نمایش بخشیده است؛ به گونه ای که مخاطب از هر قشر و طبقه و با هر بضاعتی از نظر فکری می تواند با نمایش ارتباط برقرار کند. تماشاگر عام تر جذب صحنه های طنزآمیز و شخصیت های کاریکاتور گونه نمایش می شود و تماشاگر اندیشمندتر درکنار لذت بردن از ویژگی های طنازانه نمایش، در ظرافت های اندیشه ورزانه و عمیق تر این گروتسک دیدنی تعمق می کند.
یک طنز خالص(Gag) صرفا برای خنداندن مخاطب ساخته میشود ولی یک طنز سیاه معمولا موجب خنده، دستکم در وجه معمول و فرخبخش خنده نمیشود و اغلب وحشت، و تلخکامی و اندوه را برمیانگیزاند. «گروتسک» اما مخاطب را میان این دو حالت معلق میگذارد. تردیدی است بین خندیدن و وحشت کردن؛ و کیفیتی است میان مضحک بودن محتوا و سیاه بودن آن.
یکی از عناصر مهم در گروتسک، عنصر «ناهمگونی» است . این ناهمگونی می تواند از برخورد و درآمیختگی پدیده ها و عناصری ناهماهنگ و متفاوت ایجاد شود.«بولشویک» هم گروتسکی است که با قرار دادنِ عنصری ناهمگون در مرکز تناقضات و با انتقال حس عدم تطابق، موقعیت های کمیک بسیاری به وجود می آورد.
«کبدی»(شهرام قائدی) شخصیت اصلی نمایش«بولشویک» تصادفا سر از مکانی درمی آورد که با او هیچ سنخیتی ندارد. به این ترتیب آدمی ساده و زودباور با بلاهتی شیرین در متن فعالیت های یک گروه سیاسی با اندیشه هایی ایدئولوژیکِ تمامیت خواه و مشی مبارزه مسلحانه قرار می گیرد.
پس از اینکه کبدی به عضویت حزب درمی آید؛ با وجود اینکه درک واضح و مشخصی از حزب و اهدافش ندارد، در میان شگفتی تماشاگر عملکردی بسیار صادقانه تر، وفادارانه تر و شجاعانه تر از اعضای کهنه کار حزب دارد. در این گیر و دار است که هم حزبی های کبدی که دم از عدالت خواهی و دفاع از حقوق محرومان و کارگران می زنند، می خواهند او که خود یکی از همان افراد محروم است را قربانی اهداف و منافع خود سازند.
در گروتسک با شکننده بودن مفاهیم و باورها و با برانگیختن حسِ عبث بودن رو به رو هستیم. در «بولشویک» با افرادی رو به رو می شویم که دَم از آزادیخواهی می زنند و برای براندازی دیکتاتوری مبارزه می کنند، اما در حقیقت خودشان دیکتاتورهایی هستند که در ورطه عمل، و در چهارچوب کوچک و محدود فعالیت های حزبی هم نمی توانند به این شعارهای آزادی خواهانه پایبند باشند و تمنیاتِ دیکتاتور مآبانه و تمامیت خواهانه خود را لحظه ای کنار بگذارند. آیا چنین تناقض هایی در بطن خود مضحک، کمیک و همچنین هراس آور نیستند؟
«اسلحه» یکی از عناصرِ کلیدی نمایش«بولشویک» است. اسلحه ای که گاه و بی گاه به سمتِ غریبه یا آشنایی یا حتی به سوی هم حزبی ها نشانه می رود. چریک کهنه کاری که پس از مدتها سرگردانی از ماموریتی حزبی بازگشته(سید علی موسویان) حرفِ دلِ هم حزبی هایش یعنی تحقق آرمان ها با بهره گرفتن از خشونت و زور اسلحه؛ را به صراحت و با صدای بلند به زبان می آورد: «ابزار اصلی مبارزه «اسلحه» است.» به این ترتیب افرادی که از لزومِ متوقف کردنِ ظلم و تبعیض و گذار به جامعه ای بدون طبقه و پایان دادن به استثمار انسان ها و آزادی بخشیدن به آنها سخن می گویند، کلید واژه شان در مبارزه «اسلحه» است و این با چیز دیگری به جز سرکوب آزادی، گسترش ظلم و بی عدالتی، تبعیض میان طبقات و برپایی مجدد دیکتاتوری نمی تواند مترادف باشد. یعنی در واقع دوباره برمی گردیم به همان نقطه آغاز نمایش و به نقطه مقابل همه اهداف و آرمان هایی که این به اصطلاح آزادی خواهان از ابتدا ادعایش را می کردند.
چنین شیوه ای از خلقِ موقعیت های مضحک و هراس آور است که در گروتسک می تواند منشاء ایجاد خنده شود؛ خنده ای دراماتیک که مخاطب را به تفکر وا می دارد.
دیالوگی تاثیرگذار در «بولشویک» همواره در یادِ نگارنده باقی می ماند. در اواخر نمایش «حمید»(ایوب آقا خانی) می گوید که تا زمانی که هر کدام از ما از درون یک دیکتاتوریم، رهایی از دیکتاتوری ناممکن است. با تعمق در این دیالوگ می توانیم به لایه درونی تر نمایش برسیم؛ و دریابیم نقطه تاریک و نقصان برملا شده در «بولشویک» و ریشخندی که به دنبال آن شکل می گیرد تنها به گروه های چپ یا حتی در یک نگاه کلی تر به گروه های سیاسی هم معطوف نیست یک ناهنجاری فکری و فرهنگی نهادینه شده در وجود بسیاری از ما است.
چرا بسیاری از ما، تنها به منافع خود می اندیشیم و برایمان مهم نیست که برای رسیدن به این منافع چه کسانی متضرر می شوند یا آسیب می بینند؟ چرا هر مخالفت یا انتقادی ما را از کوره در می برد و با هر تعریف و تاییدی غرقِ لذت می شویم؟ این ها نشانه چیست؟ آیا این ها خود، مصادیقِ آشکاری از خصوصیات یک دیکتاتور و خودکامه نیستند؟
اینجاست که گروتسک می تواند مثل یک نیشتر، دمل و زخم را بشکافد و چرک و عفونت را بیرون بریزد؛ نقاب های انسانیت را فرو بریزد و تاریکی های درون و نقصان های اخلاقی، فکری و فرهنگی را برملا سازد.
کارگردانیِ نمایشی چون «بولشویک» با متنی لایه لایه و با وجوه معنایی متکثر کار دشواری بوده است. ناگفته پیداست که با یک کارگردانی باری به هر جهت و استفاده از میزانسن هایی دم دستی و تکراری و بهره بردن از بازیگرانی که می خواهند با چند حرکت یا تکیه کلامی که شگرد دارند تماشاگر را به هر قیمتی بخندانند نمی توان حتی به سایه و شبحی از یک گروتسک رسید.
خوشبختانه عباس اکرمی با کارگردانیِ خوب و خلاقانه اش تجسمِ مناسب و درستی از متن را بر روی صحنه به اجرا درآورده است. کارگردانی ای که در عین تاثیرگذار بودن انگار نامرئی است. میزانسن های درست و سنجیده نمایش در نهایت ظرافت تماشاگر را با درام درگیر می کنند، ولی دیده نمی شوند و خود را به رخ نمی کشند. به همین دلیل است که مخاطب نمایش دو ساعته «بولشویک» گذر زمان را حس نمی کند و خود را ناگهان در نقطه پایانی نمایش می بیند.
گروه بازیگرانِ«بولشویک» در مجموع بازیهای قابل قبول، یکدست و خوبی ارائه کرده اند. البته باز در این میان از نقش مهمِ کارگردان نباید غافل شد که نقش آفرینی بازیگرانی با خاستگاه های متفاوت تئاتری، تلویزیونی و رادیویی را با هم هماهنگ کرده و یکدستی و انسجام خوبی را بر مجموعه بازیهای نمایش حکمفرما کرده است.
«کبدی» از آن نقش هایی است که اگر درست اجرا نمی شد کل نمایش فرو می ریخت و از دست می رفت. خوشبختانه شهرام قائدی بازی خوبی در این نقش دارد. او موفق شده از بازی و کاراکترهای معمول خود در تلویزیون و سینما فراتر برود و بازی دیدنی و متفاوتی را ارائه کند. قائدی نه یک سادگی لوده وار و کلیشه ای بلکه سادگی و بلاهتی قابل باور، ملموس و البته گروتسک را روی صحنه به خوبی اجرا می کند.
بازی ایوب آقاخانی هم مثل همیشه خوب وحرفه ای است و حکایت از تجربیات عمیق، مستمر و طولانی او در عرصه نمایش دارد؛ سروش طاهری هم، بازی بسیار تاثیرگذار و عینا از جنس خود نقش دارد؛ و بازی خوب و فراتر از انتظار سولماز غنی هم به نقش سارا طراوت و شور و حال خاصی بخشیده است و نمایانگر ویژگی های کشف نشده این بازیگرِ خوب و قدرنادیده است؛ بازیِ قابل توجه و برون گرایانه سید علی موسویان اگرچه گاهی از نقش بیرون می زند اما با اغراقی در مجموع مناسب و متناسب با ویژگی های گروتسک نقش همراه است؛ نقش آفرینی حسین پورکریمی در عین رئالیستی و تاثیرگذار بودن، طنازانه است و …
در این میان حتی بازیگران نقش های فرعی و کوچک تر مثل رویا فلاح(در نقش عفت) و عباس وزیری(در نقش واکسی) هم بازی قابل قبول و استانداردی دارند.
یکی از مهم ترین اهداف گروتسک به هم ریختن نظم موجود و به دنبال آن به وجود آوردن انگیزه برای حرکت و تلاش مضاعف برای برقراری نظمی نوین و ترمیم و اصلاح نقصان ها و کاستی ها است. «بولشویک» هم موفق شده با برهم زدن نظم موجود، تاریکی ها و پلشتی های هراس آور درون انسان را برملا سازد و مخاطب را گاه با خودِ ناپیدا و پنهان در ناخودآگاهش رو در رو کند.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «بازنمایش قصه ترانههای ماندگار» با حضور بازیگران جدید در تالار وحدت/ آغاز بلیتفروشی از امروز + تیزر
- انتشار فراخوان سومین مسابقه ملی نمایشنامهنویسی «چهارراه»
- «شمعدانیها» به سنگلج میروند
- چهلمین کتاب ایوب آقاخانی منتشر شد
- تلهتئاتر «شام یکشنبه» به مراحل فنی رسید
- تصویربرداری تلهتئاتری با بازی الناز حبیبی و ایوب آقاخانی آغاز شد
- تمدید مهلت اولیه ارسال آثار چهارفصل تئاتر ایران
- توضیح مدیر جدید اداره کل هنرهای نمایشی درباره ممنوعیت طراحی حرکت
- اعلام جزئیات اختتامیه دومین مسابقه نمایشنامهنویسی «چهارراه»
- اعلام نامزدهای دومین مسابقه نمایشنامهنویسی «چهارراه»
- آیین اختتامیه «چهار راه» نیمه اسفند برگزار میشود
- نگاهی به نمایش «ماه بر ترک اسب پیر»/ نخهای اتصال
- نمایش «ماه بر تَرکِ اسبِ پیر» در خانه نمایش مهرگان روی صحنه میرود
- یک روز مانده به اجرا؛ دو پوستر نمایش «سهگانه پاریسی» منتشر شد
- روایت و نقد «ستارخان» در بیست و هفتمین قسمت پادکست «سینما، خاطره»
نظر شما
پربازدیدترین ها
- محمد رسولاف با «دانه انجیر مقدس» به کن باز میگردد
- تحلیل رسانههای فرانسوی از حضور فیلم رسولاف در بخش مسابقه کن/ یک انتخاب سیاسی
- سینماسینما/ گفتوگو با کن لوچ درباره «بلوط پیر» و دیگر چیزها/ امید، فعالیتی سیاسی است
- فیلم ترنس مالیک به جشنواره کن نرسید/ لیلا حاتمی با مریم مجدلیه به ونیز میرود؟
- شمشیرها برق میزنند/ نگاهی به فیلم «شوگان»
آخرین ها
- فوت کارگردان فرانسوی برنده نخل طلا و سزار/ لوران کانته درگذشت
- نسخهی آزادیِ لانتیموس/ نگاهی به فیلم «بیچارگان»
- نکوداشت اکبر زنجانپور در نوزدهمین «شب کارگردان»
- حضور همراه اول در بزرگترین نمایشگاه فناوری ترکیه
- معرفی همراه اول بهعنوان کارفرمای برتر سلامتمحور
- «در سایه سرو» از جشنواره ایتالیایی جایزه گرفت
- فیلم ایرانی نامزد قدیمیترین جایزه سینمایی اروپا شد
- کیوسکهای دیجیتال نخستین اپراتور سلامت کشور رونمایی و نصب شد
- تحلیل رسانههای فرانسوی از حضور فیلم رسولاف در بخش مسابقه کن/ یک انتخاب سیاسی
- فیلمهای «رکوردزن» و زنگ خطر برای آینده این سینمای محترم!
- «هواخوری» روی صحنه میرود
- تمدید مهلت شرکت در جشنواره «خیمه شب بازی»
- سینماسینما/ گفتوگو با کن لوچ درباره «بلوط پیر» و دیگر چیزها/ امید، فعالیتی سیاسی است
- نسخه ویژه نابینایان «همسر» با صدای مسعود فروتن منتشر میشود
- نمایش «شیرین» کیارستمی در جادوی سینما بنیاد حریری
- آغاز ثبتنام دهمین دوره کارآموزی همراه اول
- تتلو در دادگاه: عذرخواهی میکنم
- مستانه مهاجر داور جشنواره الجزایر شد
- فیلم ترنس مالیک به جشنواره کن نرسید/ لیلا حاتمی با مریم مجدلیه به ونیز میرود؟
- «آقای قاضی» به شبکه دو میآید
- واکنشها به گفتگوی عضو هیئت مدیره نماوا/ شورای صیانت خانه سینمای ایران بررسی میکند
- محمد رسولاف با «دانه انجیر مقدس» به کن باز میگردد
- بستههای همراه اول ویژه حج ۱۴۰۳ اعلام شد
- چرا «سرزمین مادری» فعلا متوقف است؟
- اکران «همسایه شما، زهره» در هنر و تجربه/ پوستر فیلم رونمایی شد
- کمال تبریزی به دبیری جشنواره فیلم اقوام ایرانی نرسید
- معرفی نامزدهای دومین جشنواره «عروسکخونه»
- «ایستاده با گرگ» نامزد دریافت جایزه از جشنواره دهلی نو شد
- کیلین مورفی، بهترین بازیگر مرد آکادمی فیلم و تلویزیون ایرلند/ پیروزی «اوپنهایمر» کامل شد
- شمشیرها برق میزنند/ نگاهی به فیلم «شوگان»