تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۲۰ - ۰۹:۴۷ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 101333

سینماسینما، محسن جعفری راد: 

 

زمان (ساخته مریم ماوتی)/ غافلگیر کننده و تماشایی

یک مستند مشاهده گرانه با کیفیتی خلاقانه. برگ برنده اش شیوه نزدیک شدن به سوژه است که سعی کرده نه زیاد نزدیک شود که موضع کارگردان یک سویه و مطلق نگر تلقی شود و نه زیاد دور که جزئیات دراماتیزه واقعیت را از دست دهد. از شروع غافلگیر کننده اش که به عنوان یک «کاشت» استفاده دراماتیکی در پایان فیلم از آن می کند و «برداشت» استادانه ای رخ می دهد تا تصویرپردازی هایی که به شکل غیر مستقیم مفاهیم مورد نظرش را انتقال می دهد از جمله نمای ساختمان رو به رو و بچه هایی که بازی می کنند که در ذهنیت قهرمان داستان،جای خالی زندگی و فرزندان را تشدید می کند. اما مهمترین امتیاز مثبت فیلم تشکیل زیر ساخت  برای معنازایی و تاویل پذیری است. معضلاتی مثل طلاق،مهاجرت و فقر فرهنگی نه به شکل مستقیم بلکه در زیر ساخت تشکیل می شوند و در انتها مخاطب مثلا  چه در رو به رو شدن با زنی که به کانادا مهاجرات کرده و چه در مواجهه با  مادر زمان (قهرمان داستان ) برداشت های مختلفی می کند و شاید به زعم کارگردان هر دو تحت تاثیر یک جامعه مردسالار هستند  و جالب اینکه کارگردان زن است و به هیچ وجه نگاه فمینستی و شعاری در فیلم دیده نمی شود که همین دستاورد مهمی است. اینکه سوژه قابلیت شعار دهی و صدور کردن بیانیه داشته باشد اما فیلمساز با روایتی حد نگه دار و به اندازه، شعور مخاطبش را دست بالا فرض کند و به این ترتیب امکان تاویل پذیری را برای او فراهم کند. مستند زمان تا پایان روز دوم جشنواره، به زعم نگارنده بهترین مستند است – در هر سه بخش جشنواره-  و امیدوارم که تا پایان هم جزو بهترین ها باشد چرا که کارگردان خوش آتیه ای دارد. (امتیاز : ۹ از ۱۰)

 

فقدان (ساخته فاطمه ذوالفقاری)/ زندگی و دیگر هیچ

یک نگاه تازه نسبت به زلزله کرمانشاه؛ یک زن و شهر که اعضای خانواده خود را از دست داده اند ،زیر  آوار دنبال وسایل خانه خود می گردند و به تدریج همه را پیدا می کنند و در این میان،  با شوخی و لبخند همه چیز را برگزار می کنند. فیلم  ابتدا با احساسات گرایی شروع می شود ولی به مرور موضع فیلمساز تاکید بر ادامه زندگی و ایجاد شادی و امید حتی از  دل آوار و عواقب آن یعنی یاس و تلخی و نا امیدی است. تنها نقطه ضعف فیلم اینجاست که فیلمساز مبهوت سوژه اش شده،مبهوت گفت و گوهای زن و شوهر جلوی دوربین و در این میان نگاه فیلمساز قابل شناسایی نیست. در واقع دخل و تصرفی در واقعیت نکرده و بیشتر خواسته یک گزارش تلوزیونی ارائه کند اما به خاطر ایده بکرش،تماشای آن قابل توصیه است ( امتیاز ۶ از ۱۰)

اسرار دریاچه (ساخته آرمین ایثاریان )/ پیدا و پنهان

نگاه کاوشگرانه فیلمساز قابل تحسین است،«تخت سلیمان» از مناطق باستانی با اهمیت در تاریخ کشور ماست. ویژگی اصلی این منطقه، دریاچه‌ی اسرارآمیزی است که در میان که  طبق روایت‌ها و افسانه‌ها، مدفن گنج‌های حضرت سلیمان و گنجینه‌های حکوت‌های هخامنشی و ساسانی است. به خاطر عمق زیاد و آغشته بودن به سم آرسنیک، این دریاچه دست‌یافتنی نیست و تاکنون بشر به ژرفای آن نرسیده است. حالا کارگردان سعی می کند با تمهیداتی مثل هلی شات و حضور میدانی پر خطر به این اسرار دست پیدا کند که تا جایی موفق است اما بعد از یک سوم ابتدای فیلم،عملا ریتم و ضرباهنگ، کند شده و دیگر اشتیاق و کنجکاوی لازم برای پیگیری ماجرا را نداریم چرا که استفاده از بیش از حد لزوم کارگردان از هلی شات، فیلم را به یکنواختی رسانده است. فیلمی که می شد با یک تدوین بی رحمانه جزو کارهای خوب تلقی شود،نمی تواند فراتر از یک فیلم متوسط ظاهر شود چرا که برای فیلمساز دغدغه «گفتن از دریاچه»  مهم بوده و نه چگونگی گفتن . تفاوتی که میان گفتن یعنی محتوا و چگونگی گفتن یعنی فرم و ساختار موجود است از نظر کارگردان به درستی تعریف نشده و صرفا با یک فیلم خوش رنگ و لعاب و کنجکاوبرانگیز رو به رو هستیم که در نهایت تاریخ مصرف دار است و بعد از اتمام فیلم،در ذهن ما هم تمام می شود. ( امتیاز : ۵ از ۱۰ )

لسک (ساخته محمد رضا وطن دوست)/ زوایای تازه

محمدرضا وطن دوست همواره نشان داده که اهل تجربه گرایی است. از کارهای اولش گرفته تا مستندهای چند سال اخیرش مثل ننا و لوتوس که امسال با مستند کوتاه لسک در جشنواره حضور دارد. مستندی که از لحاظ ترکیب بندی های تصاویر  و دقت بر تاثیر نقاط طلایی کادر ، توجه به اعجاز در روایت مستند و از همه مهمتر بازنمایی هوشمندانه ای  که از واقعیت زندگی روزمره یک زوج میانسال شده، جزو کارهای خوب جشنواره است. زنی روایت می کند که بعد از عقد، شوهرش به جبهه رفته و اسیر شده و بعد از ده سال  به وطن بازگشته و عروسی گفته اند. از معدود دفعاتی که به زندگی زنان رزمنده ها و شهدا پرداخته می شود و این به خودی خود قابل تحسین است.  و حالا لرزش بی امان دستان شوهر که در کنار همسرش از مادر کهنسالشان نگهداری می کنند، حاصل این زندگی است. هوش فیلمسازی وطن دوست، زمانی عینیت پیدا می کند که از برنج کاری- از کاشت تا برداشت-  به موازات روایت انتظار طولانی عروس از بازگشت داماد استفاده کرده و یکی از بهترین قاب های فیلم را رقم می زند؛ زمانی که دوربین از بالا،مزرعه را نشانه گرفته و در یک قاب بندی دراماتیزه ، درو برنج نشان داده می شود و نماهای عکاسیک دیگر که ثابت می کند با چنین روایت هایی می توان همچنان به روزهای جنگ هشت ساله از زاویه های تازه نور تاباند. تنها نقطه ضعف فیلم اینجاست که روایت، بیشتر شعور دارد تا شور، بیشتر به یک فیلم داستانی شبیه است تا مستندی که باید طراوت و تازگی داشته باشد و مبتنی بر کشف و شهود. (امتیاز : ۷ از ۱۰)

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها