تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۷/۱۳ - ۰۷:۰۱ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 28617

فروشنده شهاب حسینیعلی جعفری فوتمی
درباره فیلم فروشنده اصغر فرهادی در این مدت حرف های زیادی زده شده است؛ موافقان و مخالفان از فروشنده تمجید کرده اند یا به بی رحمانه ترین شکل به آن تاخته اند . شاید حالا که پس از گذشت مدتی از اکران عمومی فیلم و معرفی آن به عنوان نماینده ایران در اسکار ۲۰۱۶ ؛ موافقان و مخالفان کمی از تب وتاب افتاده اند ذکر چند نکته درباره فیلم خالی از لطف نباشد.
۱- برای خیلی از تماشاگران؛ مرگ فروشنده آرتور میلر وصله ی لایتچسبکی بود که به زعم آنها به ضرب و زور و برای پر کردن فضای خالی قصه؛ به فروشنده الصاق شده بود ؛ اما به زعم من فروشنده ی فرهادی ؛ بازتعریف مرگ فروشنده میلر است ؛ فیلم به درستی اقتباس هوشمندانه ای از این نمایشنامه ماندگار آرتور میلر است و عماد تصویر به روز شده ویلی لومان است. فروشنده داستان روزگار به سر آمده قهرمان را روایت می کند .همانگونه که روزگار ویلی به سر آمده ، دوران عماد هم به پایان رسیده است. بی دلیل نیست که واپسین لحظات فیلم تصویر در تابوت قرار گرفته  عماد-ویلی است.
۲- آیا به رعنا تجاوز شد؟ برای خیلی از تماشاگران فیلم ؛ این مهم ترین نقطه ی ابهام فیلم محسوب می شود. اما به راستی آیا مسئله ی فیلم وقوع یا عدم وقوع تجاوز است؟ پاسخ فرهادی به این سوال ؛ پاسخی ماندگار وتاریخی است: “نمی دانم؛ من داخل حمام نبودم. ” به گمان من این پاسخ انقدر سرراست و صریح است که مارا از هرگونه توضیح  و تفسیر بی نیاز می کند. مسئله ی فیلم وقوع تجاوز جنسی نیست. .مسئله فیلم تجاوز به حریم شخصی ادم هاست. این تجاوز ؛ قطعن اتفاق افتاده است. اما اگر به دنبال این هستید که ببنید دخول صورت گرفته یا نه؛ متاسفانه  یا خوشبختانه ؛ نه اصغر فرهادی ونه هیچ کدام از ما در آن لحظه در حمام نبوده ایم.
۳- فروشنده را نمونه ۱۳۹۴ ی قیصر می بینم. به گمان من اصغر فرهادی ؛ در ساخت فروشنده لحظه به لحظه قیصر مسعود کیمیایی را مد نظر داشته است. حالا زمانه عوض شده و اینبار قیصر (عماد) در مسیر دیگری قرار می گیرد. فکر می کنم فرهادی با بلند پروازی کوشیده است فروشنده را  در برابر قیصر کیمیایی قرار دهد.
۴- اگر به معما گویی های پیاپی فرهادی در فیلم های “درباره الی” و ” جدایی نادر از سیمین ” عادت کرده اید و این شیوه قصه گویی را برای فرهادی می پسندید و آن را در “فروشنده” نمی یابید ؛ این مشکل شماست. فرهادی در مسیری درست قرار گرفته است ؛ حالا معمای قصه ی اصغر فرهادی نه در ظواهر فیلمنامه که در لابه لای فحوای آن طرح می شود. دست اصغر فرهادی در فیلمنامه ی فروشنده  خالی نیست. او برای هر پلان؛ برای هر سکانس و برای هر دیالوگ فروشنده برنامه ریزی دقیقی دارد. نگران این نباشید که فرار مردی  میانسال با ناراحتی قلبی چرا به سکته و مرگ منتهی نمی شود . همه ی ما بارها شنیده ایم که آدم ها در موقعیت های خطیر و هیجانی گاه چنان نیرو وانرژی از خود به نمایش می گذارند که تعجب برانگیز است. به یاد داشته باشید که پیرمرد  به خاطر سیلی عماد به حال مرگ نمی افتد.آنچه به نابودی پیرمرد می انجامد بار استرس ؛ شرم و خوردشدن اوست.
۵- فیلمنامه فرهادی در کن جایزه گرفته است. همین هم به گمان من حاوی پیام مهمی است. فیلمنامه آنقدر دقیق و موشکافانه نوشته است که بی شک چندین گام از فیلم جلوتر است. آنها در کن؛ فیلمنامه را فهمیده اند و شاید ما هنوز انطور که باید نه فروشنده را فهمیده ایم ونه مرگ فروشنده را.
* روزنامه نگار و منتقد تئاتر و سینما

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها