گفتمان سنت و مدرنیته/ نگاهی به فیلم «باران آهسته می بارد»

سینماسینما، رویا فتح الله زاده:

 

فیلم کوتاه «باران آهسته می بارد» در پوسته ظاهری داستان تلاش های دانش آموزان مدرسه ای در ترکیه را بازگو می کند که به دلیل علاقه به معلمشان می کوشند او را در مدرسه نگه دارند. اما فیلم در لایه زیرین روایت گر جامعه ای در شرایط خفقان و ظلم است و هریک از عناصر داستان به نمادی از مفهومی دیگر بَدل می شود. میتوان از دو دیدگاه میان نگر و کلان نگر به ساختار نمادین فیلم توجه کرد. از منظر میان نگر فیلم گفتمان سنت/مدرنیته را در نظام آموزشی بازنمایی می کند. بدین صورت که نظام آموزشی سنتی که در آن فرایند اجبار و تنبیه غالب بوده است، در برابر گفتمان نوگرا در سیستم آموزشی مقاومت می کند که معلم مدرسه ترویج دهنده آن است. آشکارترین نمودِ این تناقض در سکانس ابتدایی فیلم نمایش داده می شود. در ابتدای فیلم می بینیم که مدیر مدرسه با چوب در حال تنبیه یکی از دانش آموزان به نام اِفه است. اما معلم از راه می رسد و با حالتی اعتراضی از مدیر می پرسد: «آقای مدیر چی کار می کنید؟» سپس از اِفه می خواهد به کلاس بازگردد. از همین سکانس رویارویی دو نگرش سنتی و مدرن در سیستم آموزشی بازنمایی می شود.

از دیدگاه کلان نگر ساختار کلی فیلم مَجازی از یک جامعه در حال مبارزه با نظامی دیکتاتورمآب است. مطابق با چنین تفسیری میتوان گفت که عناصرِ مدرسه، مدیر، معلم و دانش آموزان هریک به ترتیب نمادی از ساختار جامعه، حاکم ظالم، رهبر فکری و مردم جامعه به شمار می آیند. علاوه بر این، در میان دانش آموزان نیز میتوان تیپ های شخصیتی افراد جامعه را پیدا کرد. عده ای با حاکم ظالم و نظامِ فاسد تبانی می کنند، یک یا چند نفر از آنها (در فیلم، اِفه) پیشرو حرکت اعتراضی علیه دستگاه حاکم است و آموزه ها و ایدئولوژی رهبر فکری(معلم) را یاد می گیرد و با همراهی بقیه افراد اجرایی می کند. پرواضح است که نظام مبتنی بر دیکتاتوری هرصدای مخالف و هر کُنشی را که با نظم تعریف شده متمایز باشد، تحمل نمیکند و سخت ترین مجازات ها را برای عدم رعایت دیکته گون نظم اجتماعی درنظر می گیرد. به همین دلیل یکی از مهمترین دیالوگ های فیلم را که می تواند معنادار باشد، از مدیر مدرسه می شنویم. او پس از رفتن معلم به دانش آموزان می گوید: «درس هاتون رو خوب بخونین، سر و وضعتون مرتب باشه، دفترتون، کتابتون همراهتون باشه. کم و کسری نداشته باشین. تمیز باشین، ناخون ها و موهاتون…» او از دانش آموزان می خواهد که نظم مورد نظر او را کاملا رعایت کنند. ولی درواقع مفهوم نظم برای او و هرنوع دیدگاه دیکتاتورمآبانه ای ابزاری برای سلطه بیشتر بر دیگران است و بدین صورت او زبانِ گویای نوعی از دیکتاتوری است که به زودی (توسط کودتای ژنرال کنعان اورن) در جایگاه قدرت قرار خواهد گرفت. یکی از سکانس های هدفمند فیلم نیز در ارتباط با این وضعیت قابل تاویل است. زمانی که صدای رادیو در پس زمینه شنیده می شود و مدیر و معلم رودرروی هم گفت و گو می کنند. سرانجام معلم می گوید که به دلیل برخی از مسائل باید مدرسه را تَرک کند و به آنکارا برود و در همین لحظه فیلم توسط صدای رادیو به تاریخ پیوند می خورد و بیانیه کودتای ۱۹۸۰ توسط ژنرال اورن خوانده می شود. اما فیلم از تاریخ دست نمی کشد و می کوشد دوباره لحظه حال را به گذشته وصل کند. معلم به کلاس می آید و درباره قیام یکی از قهرمان های ترکیه در قرن پانزدهم با دانش آموزان صحبت می کند و از آنها می خواهد در برابر ظلم و ستم سَر خم نکنند.

فیلم «باران آهسته می بارد» به لحاظ معناگرا بودن، شخصیت پردازی، دیالوگ های هدفمند، زیبایی شناسی بصری، لانگ شات های زیبا، ریتم مناسب با تِم داستان و مهارت کارگردان در بازی گرفتن از کودکان با زبانی بیگانه قابل ستایش است.

منبع: ماهنامه هنروتجربه

 

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 99477 و در روز سه شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۲۳:۰۴
2024 copyright.