تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۳/۲۰ - ۰۰:۳۲ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 89001

حمیدرضا محمدی درروزنامه ایران نوشت :
این روزها مردی در بستر بیماری است که تئاتر ایران بسیار به او مدیون است. کسی که اگرچه رشته دانشگاهی اش، چیزی جز تئاتر بود اما عشق به صحنه سبب شد تا گام در عرصه نمایش گذارد و بدرخشد. «حسینعلی طباطبایی» از پیشکسوتان تئاتر ایران که اکنون در ۸۶ سالگی بسر می برد و پدر ناهید طباطبایی (نویسنده و مترجم) است، زاده محله دروازه شمیران است. در دبیرستان های علمیه و دارالفنون درس خواند و در سال ۱۳۳۰ به دانشگاه تهران رفت تا زبان و ادبیات فرانسه بخواند اما برحسب علاقه و چون این امکان فراهم بود، یک سال بعد، باز هم در کنکور شرکت کرد و در رشته دندانپزشکی برگزیده شد. او که در همین زمان در اداره هنرهای دراماتیک – که ازجمله ادارات تابعه وزارت فرهنگ و هنر بود – فعالیت می کرد، به ترجمه نمایشنامه هایی از ادبیات فرانسه نیز اشتغال داشت و حدود ۴۰ نمایشنامه تک پرده ای را از فرانسوی به فارسی ترجمه کرد و برخی از آنها چون «مکتب بیوه ها» نوشته ژان کوکتو، در دی ۱۳۴۰، به کارگردانی عزت الله انتظامی و بازی فخری خوروش، نصرت پرتوی، جمیله شیخی، حسن زندی و خودِ انتظامی در تئاتر زنده تلویزیونی اجرا شد.
در سال ۱۳۴۳ بورس آموزشی کارگردانی تئاتر به او تعلق گرفت و راهی فرانسه شد. او در این سفرِ یک ساله، افزون بر کسب آموختنی ها، هر روز به تماشای تئاتر می نشست و سبب شد تا بسیار بر او تاثیر بگذارد و حتی شاید بتوان گفت ذهنش را سامان داد. پس از بازگشت، در ۱۸ مهر ۱۳۴۴، با گشایش تماشاخانه سنگلج که آن زمان، ۲۵ شهریور نام داشت، به عنوان نخستین مدیر این مجموعه فرهنگی مشغول شد. تماشاخانه ای که جایی برای به روی صحنه رفتن نمایش های ایرانی بود. سه سال بعد، به خوزستان رفت تا در دزفول و اهواز، ماموریت خارج از مرکز برای پزشکان بگذراند؛ اما چون هنوز دل در گرو تئاتر داشت، اداره کلاس های تئاتر در اداره فرهنگ و هنر اهواز را به او سپردند و بدین ترتیب توانست نقشی برجسته در تئاتر خوزستان ایفا کند. رضا فیاضی در جایی، درباره او گفته است: « ایشان به یک باره سطح کاری ما را ارتقا داد و ما را با نمایش های خوب دنیا آشنا کرد. قبل از اخذ مدرک دیپلم، تئاترهای خیلی زیادی کار کردم که در این بین نقش آقای طباطبایی قابل توجه بود. به همراه آقایان حمید لبخنده، رضا خندان، سعید صدیقیان و ارژنگ فرخ پیکر از شاگردهای آقای طباطبایی بودیم. ایشان زحمت فراوانی برای ارتقای سطح تئاتر استان خوزستان کشید». حضور طباطبایی در خوزستان، تا سال ۱۳۵۴ تداوم یافت. در این زمان، به دعوت بهرام بیضایی که در آن زمان، مدیر گروه تئاتر دانشکده هنرهای زیبا بود، تدریس را آغاز کرد.
فعالیت های اجرایی در عرصه تئاتر، هیچ گاه عاملی نشد تا قلم از دستش رها شود که محصول آن، تالیف «نقش مراکز آموزش تئاتر در تحول و گسترش هنر نمایش ایران» و ترجمه آثاری چون «تئاتر و مسائل اساسی آن» اثر میشل ویینی، «خاموشی دریا» اثر ژان برولر(ورکور)، «فراموش شدگان» اثر لوئیس بونوئل، «بازی کشتار» اثر اوژن یونسکو (ترجمه مشترک با داوود رشیدی) شد.
شاید ذکر این نکته بد نباشد که او «در گوش سالمم زمزمه کن» نوشته ویلیام هَنلی را هم به فارسی برگرداند که قرار بود به کارگردانی جعفر والی و بازی ایرج راد و داریوش مودبیان به روی صحنه برود، اما عمر والی به دنیا نماند. او که البته بالاخره در ۱۲ بهمن ۱۳۹۳، در اختتامیه سی و سومین جشنواره بین المللی تئاتر فجر، به همراه جعفر والی، بدرالسادات برنجانی و احمد سپاسدار مورد تجلیل قرار گرفت و قدرش در جایی دانسته شد، آخرین کاری که در جایگاه کارگردان، به روی صحنه برد، «اتاق خصوصی» در بهمن ۱۳۷۹ بود که البته طراحی نور آن را هم مرتضی ممیز برعهده داشت و تندیس جشنواره نوزدهم تئاتر فجر را هم به ارمغان آورد.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها