تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۱۰/۰۱ - ۲۳:۳۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 75556
جواد طوسی در روزنامه اعتماد نوشت :

زلزله ٢/۵ ریشتری چهارشنبه‌شب در تهران و ملارد کرج، یک فرصت استثنایی و تمرین به موقع برای آگاهی از میزان قابلیت‌های جامعه ما در جهت ساخت و تولید یک فیلم «آخرالزمانی» بود. تجسم مرگ و زندگی، نمایش متناقض اضطراب و هول و وَلا و فانتزی، همرنگ جماعت شدن و در یک ترافیک بدقواره احساس امنیت و آرامش کردن، شلوغی یکباره پارک‌ها و صف طویل پمپ‌بنزین‌ها، تلاوت آیه «اذا زلزلت الارض زلزالها…» از سوی گوینده زن شبکه دوم تلویزیون در خلال میزگرد راجع به آلودگی هوا تا کلاژ «عزیزم کجایی، دقیقا کجایی؟» محسن چاوشی و «چرا رفتی، چرا من بی‌قرارم…» همایون شجریان و… از پخش اتومبیل‌ها در ساعت ٢ نیمه‌شب… این مجموعه پلان‌ها وصداهای سرصحنه، می‌تواند خوراک مناسبی برای یک فیلم مستند به‌روز باشد که از تو دلش به یک «تریلر آخرالزمانی» از نوع ایرانی‌اش برسیم که اگر «ریدلی اسکات» ببیند، حسابی برای ما لُنگ می‌اندازد و می‌گوید «بلیدرانر» چیه؟!  تصور کنید آلودگی هوا در این چند روز به وضعیتی بحرانی رسیده و تلویزیون در برنامه زنده‌اش این موضوع را بررسی می‌کرد، ولی با اعلام یک زلزله ٢/۵ ریشتری در تهران و حومه و احتمال پس‌لرزه‌های بعدی، همه با اتومبیل‌های‌شان بیرون می‌ریزند و این آلودگی هوا را به نقطه انفجاری‌اش می‌رسانند و طوری در سطح شهر و جاده‌ها و پارک‌ها ازدحام می‌کنند که تو خیال می‌کنی نصف‌شبی آمده‌اند سیزده‌بدر! البته در این اوضاع و احوال باحال، داشتیم افرادی را که از داخل خانه‌های‌شان جُم نخوردند و در اوج استیصال و بی‌دل و دماغی با لحن شاکی می‌گفتند: «همچین بیاد که کُن فیکون بکنه، مگه الانش چه عشق و حالی داریم می‌کنیم؟ این زندگیه؟ جون کندنه…» در کنار این گوشه‌نشینان آلتونا، افراد امیدواری هم بودند که توصیه‌های ایمنی گویندگان فضاهای مجازی و حقیقی و رسانه‌ای را گوش می‌کردند و مدارک و لوازم مورد نیازشان را دم دست گذاشته بودند و خلاصه «حالا حالاها آرزو دارند…». زلزله ٢/۵ ریشتری این متروپلیس غریب را به خاطر بسپاریم و پرواز را بی‌خیال شویم. اینجا تنها جامعه بی‌طبقه توحیدی است که در دل سنتش، می‌شود «پست‌مدرنیسم» را  با گوشت و پوست و استخوان لمس کرد. کجایید فردید و مددپور؟ دقیقا کجایید؟ کجایی اخوان عزیز که در دمای ١٨ درجه بالای صفر، خواب درختان بلورآجین را ببینی! اما نه، هنوز سرها در گریبان است و سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت… دل زمستانی‌مان، هوای بهار کرده است.

برچسب‌ها:

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها