تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۳/۰۳ - ۱۶:۱۸ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 87586

عباس عبدی در اعتماد نوشت : بدون تردید اعدد و ارقام نقش مهمی در بازتاب زوایای آشکار و پنهان واقعیت دارند و فهم ما از واقعیت پیچیده را به نسبت ساده می کنند ولی استفاده و کاربرد عدد و رقم به این سادگی ها که گمان می رود نیست، به همین دلیل عدد و رقم همان قدر که می تواند بازتاب دهنده واقعیت باشد، ممکن است موجب انحراف شود و تصویری مخدوش از واقعیت را نشان دهند. در نتیجه باید دقت کرد که فریب آمار را نخورد و حتی المقدور از کسانی که با موضوع آشنا هستند پرس وجو کرد که واقعیت چیست؟ قضیه تلگرام و فیلترینگ آن، مثال جالبی است از این نوع فریب آماری که به جای دیگران به خودفریبی منجر می شود. پس از فیلتر تلگرام اکنون پرسش اصلی پیش روی سیاستگذاران این است که آیا این اقدام موثر و مفید بوده است یا خیر؟ به ظاهر بهترین راه برای سنجش این موفقیت استناد به آمار است. تغییرات تعداد کانال های فعال تلگرامی، تعداد مطالب تولیدی و رد و بدل شده و بالاخره تعداد بازدیدها: اینها سه مولفه اصلی و البته ظاهری برای قضاوت درباره میزان موفقیت آمیز بودن فیلترینگ است. یکشنبه شب در برنامه خبری تلویزیون در این باره توضیح دادند که هر سه شاخص افت کرده است و این نشانه موفقیت فیلترینگ است. در اثبات آن مدعی شدند که تعداد بازدیدها از ٢ میلیارد و ۴۰۰ میلیون مورد به حدود یک سوم یعنی ٨۵٠ میلیون بازدید کاهش یافته است. کانال های فعال و پست های گذاشته شده نیز کم وبیش به همین ترتیب کاهش یافته است. طبیعی است که قصد گوینده اثبات موفقیت آمیز بودن سیاست فیلترینگ است. ولی این آمار بر فرض درست بودن نه تنها نمی تواند این ادعا را اثبات کند، بلکه چه بسا به معنای شکست کامل آن تلقی شود. چرا؟ در درجه اول هنگامی که فیلترینگ گسترده رخ می دهد و حتی فیلترشکن ها نیز مشمول فیلترینگ می شوند، طبیعی است که افت شدید اولیه ای در استفاده از پیام رسان فیلتر شده رخ دهد. ولی این افت پس از مدتی جبران می شود. زیرا افراد کم کم شیوه های عبور از آن را یاد می گیرند. به همین دلیل کسی که این آمار را ارایه داد، اصلا به این مساله نپرداخت که رقم ٨۵٠، کمترین تعداد بازدیدکنندگان در پی آن افت بوده که پس از چند روز جبران و دو برابر شده و به رقم یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون بازدید رسیده است. اگر فیلترینگ موفق بود، روند کاهشی باید مستمر می بود نه آنکه با یک روند افزایشی و حتی جهشی دوباره مواجه شود. درباره کاهش تعداد کانال ها و گروه ها و پست ها نیز باید گفت، این کاهش مربوط به حضور دستوری است. به عبارت دیگر کانال های دولتی و رسمی و وابسته به نهادهای رسمی فعالیت کانال خود را متوقف کرده اند. این کار نیازمند به فیلترینگ نبود، کافی بود دستور رسمی داده می شد تا این اتفاق بیفتد. به علاوه بیشتر آنها به امید بازگشت هستند و هنوز کانال خود را حذف نکرده اند فقط پست جدید در آن نمی گذارند. تمامی یا حداقل بخش اصلی از کاهش آمار مذکور، مربوط به توقف فعالیت همین کانال ها است که حضور آنها در تلگرام به نفع سیاست های رسمی بود. آخرین پست های یکی از خبرگزاری های بزرگ کشور در تلگرام به طور متوسط بالای صد هزار بیننده داشت. اکنون و بالاجبار که به سروش تبعید شده اند، حدود ٢ درصد آن بازدیدها را دارند و اعضای کانال آنها نیز به کمتر از ١٠ درصد رسیده است. طبیعی است تعداد زیادی از پست های تولیدی مربوط به همین کانال های رسمی بود که اکنون از تلگرام خارج شده اند و همه آنها نیز پشیمان هستند زیرا مخاطبان و اثرگذاری خود را از دست داده اند. تلگرام برای چه فیلتر شد؟ آیا برای جلوگیری از حضور فارس، تسنیم، ایرنا و ایسنا بود؟ آیا هدف حذف پست های تولیدی این خبرگزاری ها و نمونه های مشابه بود؟ آیا می خواستند خوانندگان آنها را از این فضا بیرون کنند؟ اگر اینها هدف اصلی بوده به طور قطع موفقیت داشته است! ولی اگر هدف جلوگیری از فعالیت کانال ها و گروه هایی بوده که به لحاظ سیاسی مطلوب فیلترکنندگان نیستند، در این صورت چیزی جز شکست برای آن نمی توان گفت، فقط بازار فروشندگان VPN را داغ کرده اند که باید مورد مطالعه جداگانه ای قرار گیرد. نکته دیگر اینکه فیلترینگ اثرات منفی و مغایر با خواست فیلترکنندگان نیز گذاشته است. برای نمونه پیش از این خودم چندین کانال خبرگزاری ها را می دیدم. حالا که از تلگرام رفته اند، دیگر امکان استفاده از آن را ندارم. مگر اینکه برحسب مورد به سایت آنها مراجعه کنم که بسیار کم اتفاق می افتد. بنابر این حضور این شبکه های خبری و دیگر کسانی که به علت دستور رسمی از تلگرام بیرون رفتند، تلگرام را تبدیل به فضای یکدستی می کند که فاقد رقابت خبررسانی و تحلیل است و این وضع برای آنچه فیلترکنندگان نگرانش بودند، خطرناک تر است. به نظر می رسد که در جریان فیلترینگ تلگرام، حتی به اندازه غیرقانونی کردن استفاده از ماهواره تامل و برنامه ریزی و اندیشه نشده است. هرچند اکنون مساله ماهواره به کلی منتفی شده است، ولی همچنان قانون آن در کتاب ها وجود دارد و دیش های ماهواره و فیلترشکن های موجود، تبدیل به نمادی شده اند که بی ارتباطی قانون و مقررات با نیازها و خواست های مردم را نشان می دهد. همه عوارض این اقدامات یک طرف، اینکه مردم به راحتی هرچه تمام تر مجبور به نادیده گرفتن این احکام شوند و اعتبار مقررات و قانون زیر سوال برود،

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها