تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۵/۲۶ - ۱۱:۲۳ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 24258

حسین رفیعیحسین رفیعی با بیان اینکه هنرهای تجسمی به یک مادر نیاز دارد نه نامادری گفت: حال هنر خصوصا هنرهای تجسمی در کشور ما خوب نیست و نیازمند یک رنسانس در زمینه هنرهای تجسمی هستیم.

به گزارش سینماسینما، حسین رفیعی (مجری موفق برنامه‌های تلویزیونی) در سال‌های دور و بازیگری که عمدهٔ شهرتش را به علت بازی در نقش «ف ف» در برنامهٔ تلویزیونی «نیمرخ» کسب کرده، عاشق نقاشی است. این هنرمند احساس می‌کند نقاشی به او تکلیف شده و باید نقاش باشد.

رفیعی با بیان اینکه وقتی در دنیای هنر زندگی می‌کنید و در این فضا می‌اندیشید تفکیک و مرزبندی برای هنر کار درستی نیست، اظهار کرد: هنرمندانی مانند چارلی‌چاپلین هم در حیطه نویسندگی فعال بودند و هم بازیگری، کارگردانی و حتی نقاشی. در حقیقت خلق یک اثر یا اتفاق هنری می‌تواند در آشپزی، حجاری،‌ مجسمه‌سازی و … باشد. هنرمند وقتی موضوعی در ذهن و تفکراتش دارد می‌خواهد آن را خلق کند و آن را با واقعیت نزدیک کند تا دیگران هم در آن شریک باشند.

او با اشاره به اینکه از دوره دبیرستان وارد هنرستان هنرهای زیبا شده و تحصیلات تکمیلی خود را در این رشته ادامه داده است،‌ ادامه داد: همه زندگی، عشق و آرامش من نقاشی است و همچنان این عشق ادامه دارد. گرایش و دغدغه‌ اصلی‌ام نقاشی‌ است و خودم را علاقه‌مند به نقاشی می‌دانم. در بدترین شرایط روحی نقاشی می‌کشم و این نقاشی به نوعی برایم مانند نیشتر می‌ماند که همه فشارهای فکری، روحی و همه هجمه‌‌هایی که از اطراف به من وارد می شود، با نقاشی مرتفع می‌شود و آرامش پیدا می‌کنم.

این هنرمند با بیان اینکه به تازگی وارد سبک قهوه‌خانه شده، تصریح کرد: بعضی‌ می‌گویند سبک من بازاری است که  معتقدم این‌طور نیست چراکه نقاشی‌های بازاری نقاشی‌هایی هستند که سری کاری می‌شوند درحالی‌که در سبک قهوه‌خانه‌ای هنرمندانی مانند گل‌علی آغاسی، اسماعیل‌زاده داشتیم که مصورکننده داستان‌های شاهنامه و راویان مذهبی ما بودند و این نقاشی را به عنوان پرده‌کشی انجام می‌دادند.

رفیعی با بیان اینکه درباره نقاشی قهوه‌خانه تحقیقات گسترده‌ای انجام داده و علاقه‌مند است این هنر را احیا کند، ادامه داد: پرده‌های نقاشی در قهوه‌خانه‌ها یا همان فرهنگسراهای امروزی به نمایش درمی‌آمدند و یک‌سری افراد نیز مخاطب پرده‌‌های نقاشی و نقالی‌ها و داستان‌های شاهنامه بودند.

او با اشاره به اینکه یک نقاش وقتی آثارش را در یک گالری ارائه می‌دهد بازار فروش آن را نیز درنظر می‌گیرد، ادامه داد: برخی از نقاشی‌ها مانند نقاشی‌های باب راس که سری کاری است را می‌توان در یک زمان اندک به تولید انبوه رساند اگرچه بعضی از این نقاشی‌ها اندیشه و تفکر را به همراه دارد اما بیشتر شبیه عکس است و همانطور که هنرمندان اکسپرسیونیست یا امپرسیونیست پس از اختراع دوربین عکاسی معتقدند بودند وقتی دوربین همان تصاویر را می‌گیرد نقاشی کردن کار بیهوده‌ای است به نظر من این نقاشی‌ها آثار هنری نیستند.

این بازیگر درباره نقاشی قهوه‌خانه‌ای توضیح داد: نقاش قهوه‌خانه‌‌ای احساس و برداشت خود را از آن قصه می‌کشد و نوع فیگور، ممیک، آناتومی‌های کار شده همه به نوعی است که خود نقاش به آن‌ها رسیده نه براساس یک سری قواعد. در حقیقت در نقاشی قهوه‌خانه‌ای کمپوزسیون، گردش رنگ و پالت رعایت شده و معتقدم این سبک از نقاشی باید مورد پژوهش واقع شود و حتی می‌تواند به عنوان یک سبک آموزش داده شود.

رفیعی درباره آخرین کار خود در زمینه نقاشی توضیح داد: در حال حاضر مشغول طراحی یک تابلو در ابعاد ۲٫۵ * ۱٫۷۰ متر هستم. این طراحی بسیار قدیمی است و اکثر نقاشان چه کسانی که در زمینه قهوه‌خانه کار می‌کردند و چه هنرمندان که نقاشی قاجاری را انجام می‌دادند در آثارشان این طراحی دیده می‌شود. این تابلو؛ داستان کشته شدن سهراب به دست رستم است.

او ادامه داد: این طراحی برگردانی است از نسخه اصلی البته با رنگ‌ها، تم و پالت شخصی‌‌ام کار می‌کنم و سعی کردم ترکیبی باشد از کارهای قاجار و قهوه‌خانه‌ای. یعنی در برخی موارد وفادار مانده‌ام به طرح اصلی و آناتومی که آن‌ها کار کرده‌اند و در برخی موارد تعمدا زوایای دست یا پا را تغییر داده و در آن‌ها غلو کرده‌ام و تلاش می‌کنم این طراحی یک کار آکادمی نباشد و بیشتر می‌خواهم این طراحی به نوعی دل‌کشیده‌ام باشد.

این هنرمند با اشاره به اینکه تابلوی “رستم و دیو سپید” را به پایان رسانده، گفت: دقیقا نمی‌دانم تاریخ امضای تابلوی “کشته‌ شدن سهراب به دست رستم” چه زمانی خواهد بود. معتقدم نقاشی مانند یک نوجوان است و نشان می‌دهد که چه زمانی به بلوغ می‌رسد. درحقیقت نقاشی مانند یک میوه درخت است و خود زمان رسیدن را تعیین می‌کند. وقتی زمان و تایم برای یک اثر در نظر گرفته می‌شود کار سفارشی و بازاری است. درحالی‌که من ترجیح می‌دهم از این روش استفاده نکنم و هیچ زمانی را برای اتمام یک تابلو تعیین نکنم.

رفیعی در پاسخ به این سوال که در نقاشی از چه سبک و نقاشی پیروی می‌کنید، خاطرنشان کرد: هانیبال الخاص در دوره دانشکده استاد من بود پس طبیعی است که من به آثار او وفادار باشم اما آثارم به هیچ‌کدام از این‌ها نزدیک نیست. در سبک قهوه‌خانه آثار اسماعیل‌زاده را بسیار می‌پسندم. به عقیده من تنها جایی که نمی‌شود یکی را برتر از دیگری دانست در عالم نقاشی است چراکه خوب یا بد بودن یک اثر نقاشی را سلیقه مردم و روحی که در آن اثر وجود دارد، تعیین می‌کند و همه آثاری که خلق می‌شود قابل ستایش و ارزشمند است.

این بازیگر با بیان اینکه احساس می‌کنم نقاشی کردن به من تکلیف شده‌، تصریح کرد: آرزوی قلبی‌ام این است که هنرجویان و کسانی که قصد دارند در این رشته ادامه تحصیل دهند به بازار کار فکر نکنند چراکه ما در کشوری زندگی می‌کنیم که ترجیح می‌دهند فرش زیر پایشان را از جنس مرغوب خریداری کرده تا یک اثر نقاشی را تهیه کنند و در حقیقت فرهنگ دیوار در کشور ما وجود ندارد.

او به تکیه کلام همیشگی‌اش گفت: معتقدم کلاغ هم زیباست به این شرط که با طاووس مقایسه نشود، اگر همه آدم‌ها به این نکته توجه داشته باشند که باید کار خودشان را انجام بدهند و در هر زمینه‌ای که فعالیت دارند؛ تلاش کنند من هم بر همین اساس کار خود را ادامه می‌دهم و آرزو می‌کنم آثارم ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کند. ممکن است مانند پیکاسو در دوره حیاتم مطرح شوم یا اینکه مانند ونگوک، سهراب و خیلی بزرگان دیگر بعد از مرگم،‌ آثارم مطرح شود.

رفیعی با بیان اینکه سال‌هاست که به گالری می‌رود و با گالری‌داران در ارتباط است، از عملکرد برخی از آن‌ها انتقاد کرده و توضیح داد: گالری‌داری امروز نوعی تجارت محسوب می‌شود. درست است که گالری‌دار باید باتوجه به هزینه‌های خود به فکر درآمدزایی نیز باشد اما به عقیده من این ظلم است که وقتی یک اثری به فروش می‌رسد درصد بیشتری از فروش اثر به گالری‌دار تعلق می‌گیرد و هنرمند مجبور است این شرایط را بپذیرد.

رفیعی با بیان اینکه متاسفانه شاهد این هستیم که افراد دلال و معرفان هنری برای بازار هنر تصمیم می‌گیرند، خاطرنشان کرد: این افراد با حضور در برخی مهمانی‌ها و توصیه خرید آثار برخی هنرمندان باعث می‌شوند تا اثر هنرمند با قیمت پایینی که او تعیین می‌کند؛ فروخته شده تا در زمان دیگری صاحب اثر آن را به قیمت گزافی به فروش برساند. در حقیقت همه چیز به نفع دلال، مجموعه دار و گالری‌دار است.

این بازیگر با بیان اینکه نهادهایی مانند شهرداری و وزارت فرهنگ و ارشاد باید حمایت‌های بیشتری از هنر و هنرمندان داشته باشند، گفت: وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی متولی امور فرهنگ و هنر در جامعه است اما متاسفانه حتی به هنرمندانی که فارغ‌التحصیل هنرستان و مراکز دانشگاهی وابسته خود نیز هیچ امکاناتی ارایه نمی‌کنند.

او با اشاره به اینکه گالری‌ها امروز تعیین کننده مسیر هنر در کشور هستند، گفت: این کار باعث می‌شود محدودیت برای نقاش ایجاد شود. از طرف دیگر هنرمند نیز برای بازگشت هزینه‌ای که صرف آموزش چه در دانشگاه و چه در آموزشگاه کرده؛ مجبور است هرچه از او خواسته می‌شود را قبول کند و گرنه به ناچار یا در رشته گرافیک یا تصویرسازی کتاب کودک ادامه کار می‌دهد که البته بازهم درآمد چندانی نخواهد داشت.

رفیعی با تاکید براینکه حال هنر خصوصا هنرهای تجسمی در کشور ما خوب نیست، افزود: باتوجه به اینکه ما استعدادهای فراوانی در زمینه نقاشی داریم قطعا اگر هنرهای تجسمی در کشور ما دچار یک رنسانس شود و مهربانتر با آن برخورد شود؛ می‌توان به عنوان صادرات غیرنفتی به آثار هنری نگاه کرد به شرط اینکه با این هنر مهربانتر باشیم.

او با انتقاد از اینکه برخوردهای غیرمنصفانه با هنرمندان باعث شده عده معدودی از هنرمندان دیده شوند، گفت: نادیده گرفتن بخش اعظمی از هنرمندان باعث می‌شود هنرمند به کپی‌کاری روی آورد. همچنین متاسفانه در سال‌های اخیر شاهد هستیم باوجود مجسمه‌‌سازان بسیار ماهر از چین مجسمه وارد می‌کنند.

او با بیان اینکه هنر فقط شامل سینما و تیاتر نیست، ادامه داد: هنرهای تجسمی نیاز به یک مادر واقعی دارد نه نامادری. متاسفانه حتی وزارت ارشاد هم که متولی هنر است توجه چندانی به هنرهای تجسمی ندارد.

این هنرمند افزود: در مسکو خیابانی است که همه هنرمندان در آنجا هنرشان را ارایه می‌دهند چرا ما نباید در تهران و دیگر شهرها چنین خیابانی داشته باشیم. به طور مثال خیابان منوچهری را برای این منظور قرار دهیم تا از این طریق مرکزی برای خرید آثار هنری را نیز ایجاد کرده و باعث شویم گالری‌دار به دنبال هنرمند باشد نه هنرمند در پی گالری‌دار.

او در پایان تاکید کرد: بی‌توجهی به هنرهای تجسمی ناجوانمردانه‌ترین کاری است که می‌توان نسبت به هنر یک کشور و هنرمندان آن انجام داد.

منبع: ایلنا

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها