تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۰۲ - ۱۴:۰۱ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 55675

منوچهر دین پرستسینماسینما، منوچهر دین پرست:

چند روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری چهار وزیر دولت روحانی در دیداری که با اصحاب فرهنگ و هنر در تالار وحدت داشتند حرفهای مهمی زدند. اگر چه شاید در وهله اول این گفته ها تکرار صحبتهای پیشین و یا حتی برنامه تبلیغاتی برای انتخاب مجدد روحانی بود اما دکتر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه، گفت: “ما دست نیاز به سمت اهالی هنر دراز می‌کنیم. این شمایید که می توانید فرهنگ ایران را با فیلم و تئاتر و موسیقی و… ایران هراسی ها از بین ببرد. ما افتخار می کنیم که فیلم‌های فرهادی و کیارستمی در جهان مطرح اند و صدای استاد شجریان در تمام دنیا برایمان افتخار است”.
چهار سال گذشت با همه مصائب و مشکلات و با همه خوبی‌ها و زیبایی ها اما اصحاب فرهنگ و هنر طی چهار سال گذشته مروت نشان دادند و پای دولت تدبیر و امید ایستادند تا مسیر پرسنگلاخی که به جای مانده بود صاف شود. طی چهار سال گذشته مشکلات بسیاری برای اصحاب فرهنگ و هنر به وجود آمد که اگر از جاده انصاف خارج نشویم برخی از آنها در دست دولت هم نبود اما اصحاب فرهنگ و هنر شخص رییس جمهوری را موظف به اجرای قانون می دانند و بر این نکته باور دارند. اکنون چهار سال دیگر با دولت روحانی هستند. این بار شما دست نیاز به اصحاب فرهنگ و هنر دراز کردید و آنها نیز این دست را به گرمی
می‌فشارند اما انتظاراتی هم هست.
همه می دانیم که دولتهای آزاد و مردمی همواره می گویند: “دولت باید مدیریت کند و کار را به مردم بسپارد”. اما همین گزاره، ساحت و وسعت بسیار گسترده ای را شامل می شود. چرا که دولتها برای تحقق چنین هدفی ابتدا باید امکانات را تشخیص دهند، سپس افراد متخصص و کارآمد را انتخاب و در نهایت سیاستگذاری منطقی و معقولی را اعمال کنند. این پروسه، تحکمی و با بخشنامه تحقق نمی یابد بلکه نیازمند بستر معرفتی و باور به اصول مدیریتی است. بر این اساس، دولت در حوزه فرهنگ و هنر در ابتدای امر باید جامعه فرهنگی را به رسمیت بشناسد و وجوه و گستردگی و تنوع آن را به خوبی درک کند، سپس کار و امور فرهنگی را به اصحاب فرهنگ و هنر بسپارد. اگرچه این به معنای سپردن کار و رها کردن آن نیست. بلکه دولتها حتی در زمان تغییر که با خط و مشی متفاوتی نیز همراه هستند باور به این گزاره داشته باشند و همواره حامی اصحاب فرهنگ و هنر باشند و در برهه های مختلف همسو و هم رای و نقاد هم باشد. چرا که دولت ها باید مدام و مستمر به ارزیابی و نقد اصحاب فرهنگ و محصولات آنها توجه کنند. اگر دولتها ارزیابی محصولات فرهنگی را در دستور کار خود قرار ندهند پس از مدتی با تکرار مواجه خواهند بود. با چنین رویکردی دیگر دولتها به تولیدات فرهنگی روی نشان نمی دهند و سرمایه خود را شخصا در این حوزه هزینه نمی کنند. آنها بر اساس نص قانون باید بودجه های فرهنگی را که در دست دارند به اصحاب فرهنگ و هنر بسپارد و خود نقش مدیریتی ایفا کنند. در غیر این صورت همان تجربه دولتهای توتالیتر و ایدئولوژیکی مانند شوروی، چین و آمریکای جنوبی تکرار می شود.
وقتی که دولت چنین مرامی را برای خود بپذیرد آنگاه جامعه فرهنگی نه تنها تولیدات فرهنگی متنوعی را به دست می آورد بلکه آزادی فرهنگی را هم تجربه می کند که می تواند منجر به ثبات و استمرار فرهنگی شود. موضوعی که ما در طی چهار سال گذشته با آن رو به رو بودیم ثبات فرهنگی بود که در میان اصحاب فرهنگ و هنر به وجود آمد اما این ثبات بدون پیش زمینه مواردی که طرح کردیم به وجود امد. به گونه ای که شاید بتوان گفت ثبات مصنوعی تحقق بافت که نتوانست منجر به تولیدات فرهنگی و آزادی فرهنگی شود. می پذیریم که ثبات و آرامش برای جامعه هنری و فرهنگی وعده مهمی بود که دولت روحانی توانست از عهده آن به خوبی بر آید. مانند بازگشایی خانه سینما، تلاش برای تثبیت وضع ارکسترسمفونیک ملی، بازگشایی انجمن های ادبی و هنری، برگزاری بدون حاشیه انتخابات انجمن ها در سراسر کشور و تا حدودی افزایش حضور نویسندگان و هنرمندان گوشه گیر در سطح اول جامعه از جمله نتایج ایجاد آرامش و ثبات در کشور بود.
طی چهار سال گذشته ما افتخارات بزرگی در عرصه های هنری به خصوص سینما و موسیقی داشتیم. اما همین دو هنر با مصائب دلخراشی رو به رو شد که به سختی از خاطر می رود. سال گذشته کیارستمی کارگردان بزرگ را از دست دادیم و فرهادی اسکار ارزشمندی برای ایران به ارمغان آورد. اما نمی توانیم از اوضاع و تیراژ ناپسند کتاب و مطبوعات نگوییم، نمی توانیم از وضعیت موسیقی نگوییم که همچنان با مشکلات ساختاری جدی رو به روست، نمی توانیم از مشکلات معیشتی اصحاب فرهنگ و هنر هیچ نگوییم.
ما در عرصه فرهنگ و هنر دارای میراث غنی و گسترده و متنوعی هستیم. اما همین میراث باعث رکود و توقف ما در برخی از حوزه ها شده است. از سوی دیگر حتی متاسفانه دچار نوعی تفاخر و توهم خودبزرگ بینی در عرصه فرهنگ شدیم که همه چیز نزد ایرانیان است و بس. همین توهم و تفاخر پوشالین، ساختار فرهنگی و تولیدات فرهنگی را معیوب کرده است. بلکه خلاقیت و ابداع را هم در بسیاری از حوزه ها فراموش کردیم. به طور مثال در عرصه موسیقی ما نه تنها جریان سازی فرهنگی نکردیم بلکه افرادی چون شجریان و کلهر و علیزاده و دیگران می‌درخشند اما هر کدام پس از مدتی بنا بر اقتضای طبیعت به کنار
می‌روند و جریانی که منجر به تولید و ابداع و نوآوری فرهنگی شود تحقق نمی یابد. ما در حوزه سینما افرادی چون عباس کیارستمی، سهراب شهید ثالث و اصغر فرهادی را داریم که هر کدام با نوآوری باعث درخشش سینمای ایران شدند اما درست در همین نقطه است که دولت باید ضمن پاسداشت چنین کسانی آنها را در ساختار فوق قرار دهد تا بتوانیم جریانی جدید در سینما داشته باشیم که در تاریخ فرهنگی ایران مسبوق به سابقه نبوده است. این افراد می توانند موجب بالندگی فرهنگی و نوآوری شوند و فضای فرهنگی را از تک ستاره ای بیرون آورده و زمینه های ابداع را به وجود آورند. اکنون سینمای ما در حوزه ابداع قرار دارد و این نقطه مهم و جدی است که اگر به آن بی توجه ای شود دچار زوال سریع می شود.
به هر روی، اکنون دولت روحانی در بزنگاه تاریخی خود قرار گرفته که در چهار سال آینده نباید خود را فقط در چرخه حل مشکلات اقتصادی محصور کند، بلکه باید حوزه فرهنگ را به عنوان زیربنای بالندگی کشور به سمت و سوی تعالی و رونق سوق دهد. وزارت فرهنگ و آموزش عالی و وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت ورزش در کنار بسیاری از نهادها و سازمانهای مهم فرهنگی به شکل جدی نیازمند ترمیم هستند. بسیاری از اصحاب فرهنگ و هنر با این نهادها سر و کار دارند اگر ساختار این نهادها ترمیم نشود نه تنها رفع ایران هراسی رخ نخواهد داد بلکه هیچ کدام از سفیران اصحاب فرهنگ و هنر نمی توانند به تنهایی پیام آور صلح به جهانیان باشد. ایران امروز ما نیازمند معرفی نوینی از ایران فرهنگی به دنیاست. این امر وقتی میسر می شود که کانون توجه دولت و صاحبان قدرت به حوزه فرهنگ باشد. اگر نگاه ها به سیاست ورزی و جدالهای سیاسی باشد نه تنها این حوزه بالندگی نخواهند یافت بلکه با افت جدی نیز مواجه خواهیم بود.
روحانی در زمان تبلیغات انتخاباتی خود وعده های مهمی به اصحاب فرهنگ و هنر داد. او صحبت از تقویت نهادهای صنفی و مدنی و اصرار دولت برای واگذاری مسئولیت ها به بخش خصوصی و حفظ شئون نظارتی دولت کرد. در اختتامیه نمایشگاه کتاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صحبت از واگذاری امور فرهنگی و رسانه به اصحاب فرهنگ و رسانه کرد. این وعده ای است که سالها اصحاب فرهنگ و رسانه منتظر آن بودند و باید منتظر ماند تا مسیر وعده تا عمل به سرعت طی شود. تکثری که در حوزه فرهنگ و هنر دیده می شود نه تنها امری نامبارک نیست بلکه توانسته موجب تقویت وحدت ملی و وفاق در جامعه باشد. همین امر می تواند نقطه اتکایی برای دولت روحانی باشد تا بتواند تحولی فرهنگی که زمینه های آن موجود است، را در کشور اجرا کند و تا قبل از سال ۱۴۰۰ و ورود به قرن جدید شاهد تحولی جدی و چشمگیر در حوزه فرهنگ باشیم.

منبع: روزنامه اطلاعات

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها