به گزارش سینماسینما، حالا ما در آستانه تولدش به سراغ او رفتیم تا یادآوری کنیم که باید از چنین هنرمندانی در سرزمین پهناور ایران حمایت کنیم. حمایت ما اینگونه مؤثر خواهد بود که شرایطی فراهم کنیم تا او و امثال او همچنان فیلم بسازند و به خلاقیتهای هنری خود ادامه دهند و فقط بهواسطه تصمیماتی از جنس جوانگرایی، بزرگان این مرزوبوم را در پشت خط سیاستها نگه نداریم که در آن صورت قضاوت تاریخ بیدرنگ ما را محکوم خواهد کرد.
در آستانه تولدتان هستید. چه احساسی دارید؟ اصلا نگاهتان به تولد چیست؟
هیچ احساسی ندارم! من تا ٢٨- ٣٠سالگی که بچهدار شدم و بعد میدیدم که برای بچهها تولد میگیرند و من هم برای بچههایم تولد گرفتیم تازه متوجه شدم که تولد هم میتوان گرفت! و تازه یادم ماند که روز تولدم چه روزی است. تا آن زمان فقط سال تولدم را میدانستم و روزش یادم نبود. بنابراین واقعا احساسی ندارم. به نظرم تازه احساسم این است که یک سال از عمر گذشت و فیلم جدیدی نساختم و این احساس خیلی بدی است.
معمولا بهترین هدیهای که میتوان به یک هنرمند داد، این است که بتواند کارش را بدون مسائل حاشیهای انجام دهد. آیا در طول زندگی هنریتان تاکنون چنین هدیهای دریافت کردهاید؟ اگر دریافت کردهاید، کم و کیف آن چگونه بوده؟
نه! هرگز و هرگز چنین هدیهای دریافت نکردهام. هر فیلم و سریالی که ساختم با دق، زحمت و رنج، با کمبود و فقر و همه این چیزها بوده! یک فیلم نبوده که با خیال راحت و سرفرصت و بدون دغدغه بسازم. اصلا نبوده! در تلویزیون هر چه که کار کردم همینجوری بوده و حتی یک وقتیهایی که برای تلویزیون کار میکردم، پول نزول میکردم تا پول و دستمزد بچهها را سر موقع بدهم. چون دیر پول میدادند. خارج از تلویزیون هم همینطوری بوده. در این سینمای فقیر فکسنی هیچکدام از فیلمهایم را بدون دغدغه کار نکردهام؛ چه بخش خصوصی و چه در بخش دولتی؛ همیشه و همیشه دغدغه و مشکلات داشتم. چون ما که هیچوقت نورچشمی نبودیم، نمیتوانیم بدون دغدغه فیلم بسازیم. فقط نورچشمیها میتوانند بدون دغدغه فیلم بسازند و آنهایی که حاضرند به قدرت تعظیم کنند. من هرگز تعظیم نکردهام و نخواهم کرد.
مسلما فیلمهایی دارید که نساختهاید و فیلمنامههایی دارید که ننوشتهاید. در میان اینها، ترجیح میدهید کدامیک را بنویسید و بسازید؟
بله، خیلی و همیشه. معمولا وقتی آشنایی به من میرسد، میگویم ما همیشه کار تازه داریم، منتها روی کاغذ! خب خیلیها اصلا متوجه نمیشوند که یعنی چه روی کاغذ. روی کاغذ مرتب از روی بیکاری سناریو مینویسم. بله چندین و چند سناریو دارم برای اینکه یکی- دوتای آن طبیعتا برایم عزیزتر و مهمتر هستند. شاید مهمترین و عزیزترینش «آداب بیقراری» رمان یعقوب یادعلی بود که یکجورهایی خارج از کشور بحث زیاد شد و حتی قرارداد هم بستیم. ظاهرا طرف میخواست از آن قرارداد سوءاستفاده کند برای مالیات و یا اقامتش و یا هرچیز دیگر و اصلا قصدش فیلمساختن نبود. آن فیلمی نیست که در ایران بشود ساخت. البته در ایران هم میتوانم بسازم اما «گلهای» رمان را باید حذف کنم و من این کارها را نمیکنم. من چندین فیلمنامه دارم که آرزوی ساختن آن را دارم که یکیشان آن بوده و حالا آنها دیگر هم بهنوبه خودشان عزیز هستند.
آقای پوراحمد، با توجه به تجربیاتتان، فیلمسازی در ایران راحت شده است یا سختتر؟ چرا و به چه دلیل؟
والله برای نسل ما که قطعا سختتر شده. برای اینکه در دهه ۶٠، ٧٠ وقتی که تصمیم میگرفتیم فیلم بسازیم، میساختیم؛ کارگردانسالاری بود. ولی تهیهکنندگان ما پخشکننده هم شدند. سینما هم خریدند یا اجاره کردند. الان صاحب سینما تصمیم میگیرد و در واقع هجوم جوانان که آمدهاند. برخیها واقعا خیلی خوب هستند، بلدند و شخص من را شگفتزده میکنند. با هجوم این جوانان، دیگر تهیهکنندگان برای چه با ما کار کنند؟ همان جوانان هم کمتوقعترند و هم حرفگوشکنترند و میتوانند بهشان تکلیف کنند که فلان بازیگر را بگذار و دیگری را نگذار؛ فلان قسمت سناریو را تغییر بده یا نده. با ما که چنین کاری نمیتوانند بکنند. از همه مهمتر اینکه میگویند فیلم را ٣٠، ٣۵ روزه جمع کن؛ به ما که نمیتوانند بگویند. اگر هم بگویند، من میگویم مگر زباله است که جمعش کنم! این فیلم است و باید پلانبهپلان آن را خلق کرد و زمان معمول و معقول برای یک فیلم خوب دو ماه است. اما الان رایج شده و میگویند ٣٠، ٣۵ روزه جمعش کن! طبیعتا برای نسل ما که به خودمان و سینما متعهدتریم، بسیار سختتر شده. نشانه آن همین است که من در دهه ۶٠، ٧٠ سالی حتما یک فیلم میساختم. حالا الان چهار، پنج سال یک فیلم میسازم! بهخاطر سختیای است که در تولید وجود دارد.
از نظر شما فیلمهای خوب امسال سینمای ایران چه فیلمهایی هستند که تاکنون دیدهاید؟
امسال را نمیدانم. من در جشن خانه سینما بستری بودم. تعدادی فیلم را برایم به خانه آوردند و من درازکش فیلمها را دیدم. بیست فیلمی را هم باید در خانه سینما میدیدم که نمیتوانستم بروم. در میان آن فیلمها چند فیلم بود که همه فیلم اولی بودند و فیلمهای بسیار زیبایی بودند، «زاپاس»، «خشکسالی و دروغ»، «متولد ۶۵»، نمیدانم اینها فیلمهای امسال محسوب میشوند یا نه! گمان نمیکنم. البته تعداد این فیلمها بیشتر هستند. اما حالا یادم نیست. حالا هم سینمارفتن برای من یکجور عذاب شده. وقتی نور موبایل میبینم حالم بد میشود. صدای خرشخرش چیپس اذیتم میکند. بههمیندلیل به سینما نمیروم یا بهندرت میروم. بنابراین فیلمهای امسال را ندیدهام. همین.
بههرحال تولد برای من واقعا بیمعنی است و حس بسیار بدی دارد وقتی که تو یک سال را پشتسر میگذاری و کار نکردهای. تولد من روزی است که فیلمی را شروع کنم. آن روز تولد من است و میتوانم جشن بگیرم. وقتی یکی، دو سال گذشته و تو هنوز کار نکردهای، تولد چه خاصیتی دارد؟ بیشتر به تو یادآوری میکند که آقا یکسال گذشت. یکسال دیگر هم گذشت. یکسال پیرتر شدی. یکسال افسردهتر شدی. یکسال گردگرفتهتر شدی. واقعا تولد برای من بیمعنی است. تولد من زمانی است که کار کنیم. آزادی داشته باشیم و سانسور نباشد که اینها فعلا رؤیایی بیش نیست. همین هم آش است و هم کاسه.
منبع: روزنامه شرق
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- اکران آنلاین آخرین ساخته کیومرث پوراحمد
- هنرنمایی پس از مرگ!
- تماشای اعجاز نمای پایانی/ نگاهی به فیلم «منگلهورن»
- ناگفتههایی از مرگ ناباورانه کیومرث پوراحمد/ داریوش فرهنگ چه گفت؟
- گفتگوی اختصاصی سینماسینما با کیانوش عیاری/ اگر این سینما فروش داشته باشد غیرطبیعی است
- ۱۰ اردیبهشت برگزار میشود؛ بزرگداشت کیومرث پوراحمد در خانه سینما
- اصغر فرهادی: مشابه «کیومرث پوراحمد» نخواهیم داشت
- بزرگداشت کیومرث پوراحمد در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود
- ساختن جهان شخصی/ یاد و خاطرهای از کیومرث پوراحمد
- ما همه مون خسته ایم/یادداشتی از احسان بیگلری درباره کیومرث پوراحمد
- یک شب یلدای ناتمام…/ در یادبود کیومرث پوراحمد
- چهارده نکته روانشناختی درباره گزارش خودکشی افراد مشهور
- اطلاعیهی انجمن علمی روانپزشکان ایران/ نباید از قربانی خودکشی قهرمان ساخت
- گونهای دلتنگی برای چیزی که دیگر نیست/ دربارهی سینمای کیومرث پوراحمد
- بدرقه یک کارگردان محبوب در قطعه هنرمندان/ کیومرث پوراحمد به خانه ابدی رفت
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- چهار مستند ایرانی در جشنواره هات داکس
- به انتخاب تماشاگران و به یاد شانتال آکرمن؛ ۱۵ روز سینماگران جشنواره کن جایزه جدید میدهد
- رقابت «آنیتا، گمشده در اخبار» در جشنواره استانبول
- پایان تور کنسرت علیرضا قربانی در تهران
- تلفیق شادی و شایستگی؛ نگاهی به برنامه «آی نسیم سحری عید شد»
- همکاری دوباره با یونیورسال؛ کیلین مورفی وارد ماجراهای جنجالی زغال سنگ آمریکا شد
- نگاهی به سریال افعی تهران
- علی اصغر رضایی نیک درگذشت
- ۱۰ روز مانده به شروع اجرا؛ نمایشِ بهرام افشاری ۲ میلیاردی شد
- برنامه تعطیلی سینماها در شبهای قدر
- به کارگردانی مهیار علیزاده؛ بازیگران نمایش «و تو هم برنگشتی» معرفی شدند/ اولین حضور شمس لنگرودی در تئاتر
- کنسرت «علیرضا قربانی» / گزارش تصویری
- بهار «مولوی» با متن محمد چرمشیر آغاز میشود
- شروع فیلمبرداری فیلم «پیکی بلایندرز» از ماه سپتامبر با حضور کیلین مورفی
- الهه نوبخت داور بخش اصلی جشنواره هلند شد
- جایزه جشنواره فریبورگ به ایران رسید
- جایزه جشنواره فریبورگ به ایران رسید
- «شیرین»، مثل عشق زنانه
- تلاش برای تحریف تاریخ/ نگاهی به فیلم «پرویزخان»
- فریاد، فضیلت است/ یادداشتی بر فیلم «داگویل» با نگاهی به پرفورمنس «ریتم صفر» مارینا آبراموویج
- جورج میلر با «فیوریوسا» به کن میرود
- نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم با حمایت همراه اول در حال برگزاری است
- سفری به سوی ناشناخته ها
- فرامرز اصلانی درگذشت
- پوسترهای ۲ بخش جنبی جشنواره کن منتشر شدند
- جان تراولتا در یک فیلم درجه ۳ دیگر بازی کرد/ نمایش در آوریل
- عیدی همراه اول با سبدی از محصولات دیجیتال
- احمدرضا عابدزاده از عوامل «پرویز خان» شکایت کرد
- صدور پروانه نمایش غیرسینمایی برای ۴۱ اثر
- اجرای طرح «اکران شبانه» سینماها در تعطیلات نوروز