مسعود کیمیایی در ٧۵ سالگی فیلم «قاتل اهلی» را ساخت و به قول خودش با سختی. البته این سختی به روابط میان انسانها برمیگردد در میان این دنیای پیچیده و مضطرب. او خدمات بسیاری به سینمای ایران کرده است. اختلافات همیشه در همه فیلمها وجود دارد، اما درنهایت این فیلمها هستند که تعیینکنندهاند. تهیهکننده فیلم گفت که کیمیایی به تدوین مجدد تن داد، اما کیمیایی به ما گفت: «طول پلانها را کم کردم. تدوین فیلم همان است که بود». حالا قرار است فیلم بعد از عید فطر اکران شود.
کیمیایی به مناسبت این اتفاق دلنوشتهای به جای گفتوگو به «شرق» داد. ما هم چاپش کردیم:
«فیلمساختن برای مهرجویی، تقوایی، فرمانآرا و… همینطور سختتر، پرعذابتر و پرخاطرهتر میشود. عباس کیارستمی که رفت و آسمان ما را بیستاره کرد. آخرین فیلمی که ساختهام در ٧۵ سالگی و سیاَُمین آن است. باور کنید به آن ٢٩ فیلم قسم که هیچکدام عذابآورتر از این «قاتل اهلی» نبود.
قانون، دوستان، حرف حساب، خانه سینما و بیشتر از همه ارشاد کمک کرد تا این زورق بر توفان رفته را به ساحل برگردانند.
اما امان از دقایق و روزهایی که این قایق در میان موجهای ساختهشده کژ میشه و مژ میشه. دوستان یکی به کژی گرفت یکی به مژی.
معشوق فیلمساز آقای عذاب تمام شد- بعد از همه این حرفا- فیلم شد، گفتند سینما نشد – سینما شد.
اما لطف آقای لشگریقوچانی به اینجا رسید به وکالت آقای طوسی از جانب این دوست که آقای لشگری فقط در آخر فیلم «قاتل اهلی» نه کم نه اضافه، چند نما، شاید سه، چهار نما جابهجا شود. ایشان به لطف یک خجالتی به من خجالتی دادند و نامهای به این مضمون را امضا کردند که ما را از هم دور کردند! خالقا… آشتی تا روز بهشتی و من در متن نامه از شما… پوزش… و… .
«قاتل اهلی» به پول میپردازد. زیباترین منظره و خوشصداترین موسیقی درحد یک سمفونی چهار موومنت که هم در لانگشات زیباست و هم در کلوزآپ، برای هر دردی دواست. جناب پولهای خوشرنگ در حسابهای قاتل. رانت و بردهشده مناقصههای خریدهشده و جناب تمیزخان که میشوید و تمیز میکند و به جارختی با گیره بند میآویزد. شستن پول- و دختر و پسر جوانی که به ازدواج فکر میکنند. پسر خواننده است و دختر، دختر یکی از این حاجآقاهای خوب، تهرونی قدیمی که از قبل از انقلاب، هم پول را میشناسد و هم خرجکردنش را و هم پر از عاشقانههای پاک است، به خانه و خانواده و یتیمپروری. دیندار اصل است. اما در این روزگار منظره زیبا، لانگشات بانک است، نمیخواهد بازنده. اما بازنده میشود؟ درسی که با پول دزدی خوانده شود، آخرش طرفِ دزد را میگیرد؟
شهر ما شهری دیگر شد. جنگها آمد- معنای خون و جوان را دیدیم- در روزهای انقلاب که خودم فیلمبرداری میکردم- مغز و سری کنارم منفجر شد و روی دوربین ریخت. راست میگویم- هیچکس نه کسی جرئت پاککردن آن را داشت و نه کسی طاقت گریستن بر آن. شهر ما شهری دیگر شد. مادرِ خدا رحمتکرده من تهرانی چینه پشت هم بود، اما به خیابان که میآمد، گم میشد. تهران آرام نیست. شهرها مضطربند.
ما در هر دو سو فیلم ساختیم، شعر نوشتیم، رمان نوشتیم- نمیشه صبر کرد تا چه شود. چه شود خودش اصل مطلب است.
مردم در تهران، تهرانی حرف نمیزنند. زبان پیادهرو و خیابان زبانی گیج و ناساخته است.
صبح دهها اصطلاح میآید – شب شاید یکی برای فردا بماند. خب من اونجوری – یه جور دیگری بشم تو اونجور دیگه گم میشم.
رو چتر ما بارون نیومد – یا کم آمد- هر دیر بازی. آدمهای تازه میهمان میشوند و آدمهای تازه قصههای تازه میسازند. همان قصه خون و جوان، پر از ابهت.
اما آدمهای تازه دروغهای تازه میگویند. عشقهای دروغ میآورند. منظرههای زیبا و پرنمود کم شدند و منظرهها بانکها شدند. بانکهایی پر از زندگی تازه برای سارقان، وامهای گمشده، قسمهای گمشده، قصرهای پیداشده.
در خیابان معینالدوله، ایران- یک عزیزکیایی بود که میگفت خدا برکت به سرسیخ بدهد. من از سرسیخ در باغ در شمیران خریدم – وقتی گوشت را به سیخ بکشند سر آن را برای صافشدن با دو انگشت میکنند. و به همان ظرف گوشتها میاندازند.
کاش دوستداران منظرههای بانک از سرسیخشان چندتا مدرسه میساختند – یتیمخانه بچههای سرطانی – روزنامه آزاد – لباس برای کودکان و همه حتی این سرسیخها را هم بردند.
قاتل اهلی- قاتل خودی است. اهل است. عاشق باجه پرداخت است.
عشق درش بیچاره بازنده نیست. درش درختان بلند و صبوری که در جنگلی دور گم شدهاند. خدا کند عقل به وجد بیاید.
فیلم قاتل اهلی همینهاست. صبر موسیقی، رفتن حاجآقای خوب. دختر عاشق. جوانی پاک که شغلش صداقت است و فیلمهای دیگر. چه دانم میان این فیلمهای خندهزا… کی هم حوصله دیدن رنجهای خودش را دارد؟ عشقی را میخواهم که در عاشقی بدکاره نباشد».
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- عدالت به سبک قیصر مسعود کیمیایی/یادداشتی از کامبیز نوروزی
- از پخش پیام صوتی کیمیایی تا حضور گلچهره سجادیه در نمایش «دندان مار»
- نسخه اصلاح و مرمت شده «دندان مار» در موزه سینما نمایش داده میشود
- بیتا فرهی به خانه ابدی بدرقه شد
- تشویق طولانی مسعود کیمیایی در «بازنمایش قصه ترانههای ماندگار»/ کیمیایی از غم نبود مهرجویی گفت
- بدرقه پیکرهای داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر به خانه ابدی
- به بهانه «خائنکشی»؛ کیمیایی از دریچه «قیصر»
- یک فرصت طلایی برای خائن کشی/ به بهانه پخش مینیسریال «خائنکشی»
- منتقد سینما: مسعود کیمیایی نزدیکترین فیلمساز ایرانی به جهان ملویل است
- بدرقه احمدرضا احمدی به خانه ابدی
- سیستان و بلوچستان و فقدان پرداختن فیلمسازانِ محلی به زادبوم/ نگاهی به فیلم «هوک»
- تکملهای بر یادداشت رمانتیسم خونبار
- رمانتیسم خونبار کمونیستی/ بررسی تحلیلی «گوزنها» و انقلاب مسلحانه
- اکران «خائن کشی» در جشنواره روتردام
- تغییر نسخه جشنوارهای «خائن کشی» برای اکران عمومی
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- صدور پروانه نمایش غیرسینمایی برای ۴۱ اثر
- اجرای طرح «اکران شبانه» سینماها در تعطیلات نوروز
- ما درون خمره گیر افتادهایم/ نگاهی به آخرین اجرای اثر برجسته لوییجی پیراندللو در ایران
- «خواب مرد مرده» به صحنه میآید
- جایزه اصلی جشنواره سالونیکا به فیلمساز ایرانی رسید
- با نمایش ۱۰ روزه؛ «تلماسه ۲» نیم میلیارد دلاری شد/ پیشی گرفتن از فیلم نخست
- فوت فیلمنامهنویس «سخنرانی پادشاه»/ دیوید سیدلر درگذشت
- فصل سوم «داستانهای فوتبال» به آنتن شبکه ورزش میرسد
- رشید کاکاوند راوی «مجنون آن لیلی» شد
- آغاز حراج نوروزی شمارههای رند همراه اول
- با ۸۰ سال تولید فیلم و سریال؛ آتش یک استودیوی قدیمی در قاهره را از بین برد
- با ۸ و نیم دور چرخیدن دور خود؛ فیلم رایان گاسلینگ رکورد گینس را شکست/ برای تعداد معلق خوردن ماشین
- اکران آنلاین «ویلای ساحلی» و ۲ فیلم دیگر
- هدیه نوروزی سوینا؛ انتشار نسخه ویژه نابینایان «پدرخوانده» با صدای پیمان معادی
- در هشتمین جشنواره ملی نوآوری برتر ایرانی؛ محصول «اعطای اعتبار با توثیق سیمکارت» نوآور معرفی شد
- در پی بالا رفتن اجاره بها؛ سینماهای خیابان شانزهلیزه بسته میشوند
- صدور ۱۷ پروانه ساخت غیر سینمایی
- آغاز اکران آنلاین «کاپیتان من» در نمایش خانگی
- چند تماشاگر برای فیلمهای نوروزی به سینما رفتند؟
- ۵ انیمیشن ایرانی در اسپانیا نمایش داده میشود
- لباس پارتیتور و گردنبند «پروین» به موزه سینما اهدا شد
- مستند مرکز گسترش در اکران نوروزی یک پلتفرم/ از کیارستمی تا رزاقکریمی
- یادداشت بلومبرگ بر سریال «شکوفههای شانگهای»/ اولین سریال تلویزیونی وونگ کار وای، نوستالژی دهه نود
- لیندا کیانی و آرمین رحیمیان بازیگران «ماه پنهان» شدند
- کنارهگیری آگنیشکا هالند؛ ژولیت بینوش ریاست آکادمی فیلم اروپا را بر عهده میگیرد
- دعوت هندیها از اصغر فرهادی
- گزارش مراسم رونمائی از کتاب «دندان گرگ»/ یک داستان حماسی شهری
- میراث پدر/ نگاهی به فیلم «شطرنج باد»
- با حکم دادگاه؛ «قهرمانِ» فرهادی تبرئه شد
- آغاز پویش مردمی همراه اول برای کمک به سیلزدگان سیستانوبلوچستان