این روزها جز از فاجعه تکان دهنده ساختمان پلاسکو نمی شود نوشت که هر مشکلی پیش بزرگی آن، بی اهمیت جلوه می کند.
از سوی دیگر، آن قدر نکات متفاوت پیرامون این اتفاق گفته شده که هر نکته ای می تواند تکراری باشد.
از بحث کمبود بودجه آتش نشانی و ضعف تجهیزات تا مشکل ایمنی ساختمان پنجاه و چندساله پلاسکو، از علت اصلی و مبهم فروپاشی ساختمان و شایعات عجیب و غریب تا تعداد نامعلوم مصدومین و حادثه دیدگان، از فداکاری قهرمانانه آتش نشانان تا مزاحمت های خیل موبایل به دستان و برخی سلفی بگیران، از محک خوردن مدیریت بحران در تهران تا بحث های جدی انتخاباتی، از بی تابی برای یافتن سریع قربانیان تا اصرار برای شناسایی مقصران واقعی، از دلهره و نگرانی برای وضعیت تهران به هنگام زلزله احتمالی تا میزان کفایت و لیاقت اعضای غیر متخصص شورای شهر، از تعداد ساختمان های ناامن تهران شبیه پلاسکو تا شیوه پوشش خبری صداوسیما، از استعفا یا استیضاح شهردار تا دردسر پدیده شهروندخبرنگار و بی سروسامانی اخبار رسمی و مواردی از این دست همه و همه از جمله نکاتی است که این روزها میان مردم و مسئولان و همچنین در فضای مجازی و غیرمجازی بحث های داغی را پدید آورده است.
اما واقعا هرکدام از این نکات دو یا چند «رو» دارد. گاهی هم فکر کردن یا نکردن به اینها بیشتر آدم را افسرده می کند.
بیایید به اینکه برای مسئولان شهری ما بحث ایمنی چقدر اهمیت دارد و کجای اولویت هایشان است فکر نکنیم. به این فکر کنیم که بالاخره به روز کردن بیلبوردهای غول آسا و سیاسی و تبلیغاتی و انتخاباتی احتمالا اهمیتش بیشتر از به روز کردن تجهیزات آتش نشانی بوده است.
بیایید به این فکر نکنیم که سیستم مدیریت بحران که با ریزش یک ساختمان طومارش در هم می پیچد با زلزله احتمالی تهران چه خواهد کرد. فکرش هم واقعا دهشتناک است. به جایش بیایید به این فکر کنیم که روزانه ده ها نفر بر اثر نظیر همین سهل انگاری های مدیریتی کم کاری ها در جاده ها، مرزها، سیل و اینطرف و آن طرف جانشان را از دست می دهند و ما ککمان نمی گزد.
بیایید به اینکه قهرمانان آتش نشان که اینگونه بی محابا و دلاورانه از جانشان می گذرند ولی حقوقشان اینقدر ناچیز است فکر نکنیم و به خانواده هایشان که طبعا همواره در شرایط سخت زندگی کرده اند. به این فکر نکنیم که دو روز دیگر این شهدای آتش نشان فراموش می شوند، به این فکر کنیم که هنوز انسان هایی تا این اندازه فداکار و قهرمان داریم که از جانشان برای نجات همنوع می گذرند.
بیایید به این فکر کنیم که سرنوشت خانواده های جان باختگان، از این پس چه می شود. به این فکر کنیم که کسبه به خاک سیاه نشسته پلاسکو و خانواده هایشان چطور ادامه حیات خواهند داد.
بیایید به این فکر نکنیم؛ شهردارمان که وسط همه بحران های موجود حضور دارد، برای پیشگیری از بحران دقیقا چه کارهایی می کند. به جایش به این فکر کنیم که معمولا اکثریت مدیران، بیشتر عاشق خدمت بعد از بحرانند تا خدمت پیش از بحران و به این فکر کنیم که اساسا با یک شهردار اصلاح طلب دو آتشه هم همین اتفاق عینا رخ می داد، چرا که آنچه برای مدیران شهری اهمیت دارد چیزهای دیگریست.
بیایید به این فکر نکنیم که شورای شهرمان این وسط چه کاره می تواند باشد و ورزشکاران دلاور با افق بدن شان دقیقا دارند در شورای شهر چه می کنند و میزان کارایی شورای شهر را بالا می برند یا پایین. بیایید به این فکر کنیم که در مملکتی زندگی می کنیم که مقصران واقعی همیشه رانندگان و لوکوموتیو رانان و خلبانان درگذشته هستند و هیچ مسئولی در هیچ بخشی حتی ذره ای تقصیر ندارد. با این فرض، متخصص ترین اعضای شورای شهر را هم داشته باشیم، وضعیت همین است و جز این نیست.
بیایید به استعفا و استیضاح فکر نکنیم. نه شورای شهرمان استیضاح کن است نه شهردارمان استیضاح شو! همانطور که وزیر راهمان هم نیست و نبود و بقیه هم.
بیایید به این فکر نکنیم که آتش نشان هایمان با تجهیزات ابتدایی شان چگونه می توانستند این آتش سوزی مهیب را خاموش کنند و به این فکر نکنیم که آیا هلیکوپتر آب پاش داشتیم یا نه.
بیایید به این فکر کنیم که الان توی دل خانواده های جانباختگان چه می گذرد. به این فکر کنیم؛ کسبه ای که زنده اند ولی دوماه مانده به عید تمام مال و منالشان را باخته اند و جمعی از آنها قطعا به خاک سیاه نشسته اند. آنها هم قربانیان این حادثه اند.
بیایید به این فکر نکنیم که ازدحام مخرب و توام با ضعف فرهنگی برخی سلفی بگیرها و برخی از آنها که شهوت غریبی برای عکس و فیلم گرفتن از هر چیزی را دارند، چه اختلالی بر سر راه امداد رسانی ایجاد کرد. بیایید به این فکر کنیم که با این اوضاع شلم شوربای اخبار رسمی که هر دقیقه دوبار تکذیب می شود، بسیاری از فیلم و عکس های مردم، وجوه مختلف حادثه را ثبت کرد و اهمیت ماجرا را به سطح بین المللی کشاند وگرنه از پوشش ناقص و محدود تلویزیون که آبی گرم نمی شد.
بیایید دعا کنیم. برای نجات آتشنشان هایی که ممکن است معجزه آسا هنوز زیر آوارها نفس بکشند. برای آرامش روح شهدای آتشنشان، برای آرامش بی تابی دل خانواده های جان باختگان، برای آبروی کسبه مالباخته پلاسکو، برای آرام ماندن همیشگی گسل های تهران، برای تغییر اولویت های مدیران، برای تحول مثبت در سیاست های خبری رسانه ملی و برای ارتقای ارزش و بهای جان انسان ها در کشورمان و در ذهن مدیران و حتی خودمان.
و روح حمید مصدق شاد که گفت: و زمانی شده است که به غیر از انسان، هیچ چیز ارزان نیست.
روزنامه شرق ۴ بهمن ۹۵
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- دوربین فرانسوی در جشنواره مستند کانادا
- در گفتوگوی کیوان کثیریان با بهنام بهزادی و مجید بزرگر مطرح شد/ پروانه ساخت دیگر موضوعیت ندارد
- نسخه ویژه نابینایان «درخت زندگی» منتشر میشود
- هشدار به سانسور در عصر هوش مصنوعی/ میزگردی با حضور کیوان کثیریان، شهرام مکری و حسام سلامت
- در نمایش و تحلیل «دوربین فرانسوی» مطرح شد؛ کثیریان: یک مستند «راشومون»وار/ ضرابینسب: فیلمی بازیگوش و سرخوشانه
- استحاله جامعه از هم گسیخته/ نگاهی به رویداد «کرگدن خوانی»
- رویداد «کرگدن خوانی» تمدید شد
- رویداد «کرگدن خوانی» / گزارش تصویری
- کرگدنها به خانه هنرمندان میآیند
- بررسی تصویر زن در سینما در یک مناظره؛ زن ایرانی قربانی نگاه سیاستزده در سینما/ نگاه ملی فریب است؟
- بازنده این بازی متأسفانه اصغر فرهادی بود
- سینمای اشغال شده
- سینمای ایران؛ دگرگونی یا ویرانی؟/ جیرانی، عسگرپور، کثیریان و فرشباف از آینده فیلمسازی میگویند
- چرا ساختن سریال «موسی» برای جمهوری اسلامی اینقدر مهم است؟!/ درباره پروژه هزاران میلیاردی
- گزارش تحلیلی درباره اکران فیلمهای خارجی در ایران/ مردم حق دارند فیلمهای خوب دنیا را روی پرده ببینند اما…
نظرات شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- چهار مستند ایرانی در جشنواره هات داکس
- به انتخاب تماشاگران و به یاد شانتال آکرمن؛ ۱۵ روز سینماگران جشنواره کن جایزه جدید میدهد
- رقابت «آنیتا، گمشده در اخبار» در جشنواره استانبول
- پایان تور کنسرت علیرضا قربانی در تهران
- تلفیق شادی و شایستگی؛ نگاهی به برنامه «آی نسیم سحری عید شد»
- همکاری دوباره با یونیورسال؛ کیلین مورفی وارد ماجراهای جنجالی زغال سنگ آمریکا شد
- نگاهی به سریال افعی تهران
- علی اصغر رضایی نیک درگذشت
- ۱۰ روز مانده به شروع اجرا؛ نمایشِ بهرام افشاری ۲ میلیاردی شد
- برنامه تعطیلی سینماها در شبهای قدر
- به کارگردانی مهیار علیزاده؛ بازیگران نمایش «و تو هم برنگشتی» معرفی شدند/ اولین حضور شمس لنگرودی در تئاتر
- کنسرت «علیرضا قربانی» / گزارش تصویری
- بهار «مولوی» با متن محمد چرمشیر آغاز میشود
- شروع فیلمبرداری فیلم «پیکی بلایندرز» از ماه سپتامبر با حضور کیلین مورفی
- الهه نوبخت داور بخش اصلی جشنواره هلند شد
- جایزه جشنواره فریبورگ به ایران رسید
- جایزه جشنواره فریبورگ به ایران رسید
- «شیرین»، مثل عشق زنانه
- تلاش برای تحریف تاریخ/ نگاهی به فیلم «پرویزخان»
- فریاد، فضیلت است/ یادداشتی بر فیلم «داگویل» با نگاهی به پرفورمنس «ریتم صفر» مارینا آبراموویج
- جورج میلر با «فیوریوسا» به کن میرود
- نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم با حمایت همراه اول در حال برگزاری است
- سفری به سوی ناشناخته ها
- فرامرز اصلانی درگذشت
- پوسترهای ۲ بخش جنبی جشنواره کن منتشر شدند
- جان تراولتا در یک فیلم درجه ۳ دیگر بازی کرد/ نمایش در آوریل
- عیدی همراه اول با سبدی از محصولات دیجیتال
- احمدرضا عابدزاده از عوامل «پرویز خان» شکایت کرد
- صدور پروانه نمایش غیرسینمایی برای ۴۱ اثر
- اجرای طرح «اکران شبانه» سینماها در تعطیلات نوروز
در این “سوگ نامه” به نکات درستی اشاره شده است .بیائید به این فکرنکنیم که مسئولین و دولت مردان کشوری ولشکری بعد از ۳۸ سال “درس گرفتن” چه زمانی می خواهند “درس” پس بدهند؟! وقتی که رئیس دولت در بازدید از صحنه غم انگیز “فاجعه تکان دهنده ساختمان پلاسکو”با دوربین خبر صدا وسیما اعلام می کند که:” این یک درس و هشداری بود به همه مسئولان جهت ایمن سازی زندگی مردم که جزو حقوق شهروندی همه است”…….و به این سوال فکر نکنیم و به ذهن نسپاریم که چرا ؟با وجود اینکه استراتژی ۳۸ ساله کاربرد متناوب سیکل “خطا آزمون – آزمون خطا” ………برای حل مشکلات مردم و سرنوشت شان، نتیجه ای جز فاجعه و نابودی و اتلاف جان و مال و ناموس مردم نداشته است؛ بازهم بکار می رود؟!!!