تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۹/۰۹ - ۱۳:۰۳ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 6229

شاهزاده روم

سینماسینما، علی نعیمی – صنعت انیمیشن در ایران را اگر همزمان با ورود اولین تکنولوژی های سینما در عصر قاجاریه ندانیم شاید بتوانیم عمر آن را در کشورمان به ۵۰ سال اخیر نسبت داد. زمانی که کمپانی دیزنی در قلب آمریکا مشغول فعالیت بود، تبلیغات تلویزیون ملی ایران با انیمیشن هایی که اسفندیار احمدیه می ساخت رگه های اولیه ورود این صنعت به کشور را نشان می داد. بعد از آن بود که ابراهیم تجارتچی این فعالیت را پی گرفت تا زیربنای این مهم در اوایل دهه ۵۰ خورشیدی در ایران گذاشته شود.

کم‌کم نفراتی به این گروه تجربه‌گر اضافه شدند و گسترش علاقه‌مندان سازمان‌هایی را به فکر واداشت تا قدم‌هایی جدی‌تر در این مسیر بردارند و سرمایه‌گذاری‌هایی هر چند اندک در جهت ترویج انیمیشن ایجاد کنند. هر کدام از این سازمان‌‌ها به خاطر مسایل سیاسی زمان خود، مسیری متفاوت برای این هنر – صنعت برگزیدند؛ وزارت فرهنگ راهی را برگزید و کانون راه دیگری.

کانون پرورش فکری که متولی فرهنگی کودکان و نوجوانان بود، تعدادی از افراد مورد اعتماد خود را برای فراگیری این رشته به کشورهای بلوک شرق آن زمان گسیل داشت تا با یادگیری اصول آن، پایه‌هایش را در ایران مستحکم کند. پس از بازگشت این گروه، تولید انیمیشن در کانون شروع شد.

در کنار این مرکز، وزارت ارشاد و تلویزیون آن زمان هم به میان گود آمدند و کار تولید را پیش گرفتند؛ تلاش هر کدام در روزهای نخست ورود این هنر – صنعت به ایران، قابل تقدیر است.

کم‌کم تعداد مدعیان حمایت و تولید انیمیشن زیاد شد و هر یک خود را از اولین حامیان این رشته می‌دانستند. کانونی‌ها کارهای دیگران را قبول نداشته و دیگران هم به نوع و نحوه‌ی فعالیت آن‌ها انتقادهایی داشتند؛ یکی از انتقادها این بود که کانون کارهایش را برای مخاطبان غیرکودک می‌سازد و این غیرکودک‌ها خیلی‌ها بودند، از بزرگسالان گرفته تا کسانی در خارج از ایران و جشنواره‌های خارجی حضور داشتند.

حکایت حال حاضر انیمیشن، مانند تجسم فیل در تاریکی است. در دانشگاه به دانشجویان جوان نقشی از انیمیشن را می‌آموزند، در بیرون اتفاق‌ها طور دیگری سرنوشت آنان را رقم می‌زنند. دانشجو بعد از چهار سال تحصیل مشقت‌بار در این رشته وقتی فارغ‌التحصیل می‌گردد، تازه متوجه می‌شود که کاروان تولید انیمیشن به سوی دیگری می‌رود و او راه را اشتباه رفته است و دوباره باید برگردد تا به مسیر اصلی بیفتد. او پس از مدتی پرسه زدن در مراکز تولید برای گرفتن کار و مشغول شدن در رشته‌ی تحصیلی و تخصصی خود، به بن‌بست می‌رسد و با بی‌نتیجه ماندن تلاش‌هایش، یا جذب کار دیگری می‌شود و یا کاملا این رشته را کنار می‌گذارد.

هر نوع تولیدی برای صنعتی شدن نیاز به یک برنامه‌ریزی دارد، چه در بخش مواد و مصالح و چه در بخش نیروی کار.

آموزش نیروی متخصص یکی از ارکان مهم تولید است، چنان‌که اگر این بخش به ‌خوبی کارش را انجام ندهد شاید در مدت محدودی چرخ تولید بچرخد و ظاهری خوشایند هم داشته باشد، اما پس از مدت زمان کمی نظام تولید با مشکل تأمین نیروی انسانی مواجه خواهد شد؛ این روند در تمام کارهای تولیدی یکسان است، چه تولید محصول فرهنگی و هنری و چه صنعتی. اما مشکل تولید پویانمایی در ایران از بخش آموزش آن آغاز می‌شود.

 

نگاه به انیمیشن ناقص و ابتر است

بهرام عظیمی کارگردان مطرح صنعت انیمیشن که فیلم سینمایی «تهران ۱۵۰۰» را در حوزه انیمیشن ساخته است درباره جایگاه انیمیشن در ایران  می گوید: نگاهی که امروز در مملکت ما به تولید انیمیشن می‌شود، نگاهی ناقص و ابتر است. با وجود این‌که پویانمایی یکی از شاخه‌های هنر سینماست، ولی هیچ مدیری به این مسئله توجه نمی‌کند که یک اثر انیمیشن پیش از آن‌که یک اثر تجسمی باشد، یک اثر سینمایی است؛ هنوز بر این باورند که یک طراح خوب الزاما یک کارگردان خوب انیمیشن هم می‌تواند باشد، نمی‌دانند کار و اندوخته‌های کارگردان انیمیشن از یک کارگردان سینما سخت‌تر و بیش‌تر است، چرا که هم باید دستی در رشته‌های تجسمی داشته باشد و هم سینما را خوب بداند. یکی از دلایل تولیدات ضعیف و غیرقابل تحمل انیمیشن به همین مسئله بازمی‌گردد، ندانستن دستور زبان سینما؛ ضمن این‌که باید به این جایگاه برسیم که بدانیم هر تکان خوردنی انیمیشن نیست، پویانمایی نیز دستور زبان خاص خود را دارد.

وی با اشاره به توسعه مراکز آموزشی برای یادگیری مهارت انیمیشن می گوید: مراکز آموزشی، نقش به‌سزایی در آینده‌ی تولید انیمیشن در ایران دارند و با استعدادیابی و گزینش درست هنرجویان می‌توانند آن‌ها را به مسیر تولید هدایت کنند، اما متأسفانه این مراکز برای شانه‌خالی کردن از زیر بار مسئولیت یک برنامه‌ریزی درست و هدایت مدبرانه‌ی هنرمندان جوان، با الصاق پسوند کارگردان؛ جوانان را در بازار شلوغ تولید رها می‌کنند. در کدام نظام آموزشی دیده شده است که به تعداد دانشجویان ورودی کارگردان تحویل جامعه بدهند، کارگردانانی که نه واقعا کارگردان هستند نه طراح و تازه بعد از فارغ‌التحصیلی به دنبال هویت واقعی خود می‌گردند!

 

باز کردن راهی برای ورود دلالان

نورالدین زرین کلک کارگردان مطرح و با سابقه انیمیشن ایران که سال ۹۲ برای همیشه ایران را ترک کرد درباره جایگاه انیمیشن در کشورمان و مشکلات آن ها می گوید: یکی از آسیب‌هایی که به مدیریت فعلی انیمیشن در ایران وارد شده، هموار کردن راه دلالان به بخش تولید انیمیشن است. در این سال‌ها که رونقی در این رشته دیده می‌شود، عده‌یی سودجو را به این فکر انداخته است تا بدون این‌که تخصص کافی داشته باشند پروژه‌یی را از راه‌های مختلف بگیرند و با قیمتی بسیار نازل به کسانی بدهند تا برایشان انجام دهند؛ حاصل آن کار چه می‌شود؟ کاری غیرحرفه‌یی با بودجه‌یی حرفه‌یی. چندی پیش دوستی از آمریکا آمده بود و ادعای این را می‌کرد که می‌تواند کاری تولید کند هم‌عرض تولیدات دیزنی؛ مدیران وقت یکی از مراکز تولید انیمیشن نیز هزینه‌ی چندین کار را صرف این پروژه کردند، عاقبت آن کار به کجا رسید؟ نمی‌دانیم، اما می‌گفتند: «آن چاه اگر آب نداشت، نان داشت»!

زرین کلک با اشاره به تفاوت های صنعت انیمیشن در ایران و کشورهای صنعتی می گوید: تولید انیمیشن در ایران با تولید آن در کشورهای دیگر متفاوت است. ما باید انیمیشن‌هایی تولید کنیم مطابق با سرمایه و اندیشه‌ی خودمان، نباید دنبال این باشیم که کار تولیدشده از لحاظ تکنیکی در مقابل کارهای استودیوهای بزرگ آمریکا بایستد، چرا که نه ارزشی دارد و نه لازم است که خود را به رخ دیگران بکشیم. حتی کشوری چون ژاپن با تمام پیشرفت‌های تکنولوژیکی‌اش، افتخاری برای خود نمی‌داند که پروژه‌یی همانند پروژه‌های دیزنی و یا شرکت‌های معتبر آمریکایی تولید کند، چرا که به این باور رسیده است که می‌توان دنیا را با انیمیشن ژاپنی تصرف کرد؛ یکی از نمونه‌های آن، فیلم سینمایی «شهر اشباح» است که بیش‌ترین رکورد فروش را در سینماهای آمریکا داشت.

این کارگردان با سابقه انیمیشن ادامه می دهد: می خواهم به این نکته اشاره ‌کنم که اگر پول نفت را نداشتیم، شاید وضع مدیریت ما نه تنها در بخش انیمیشن بلکه در بخش‌های دیگر هم بهتر می‌شد و شاید آن‌وقت ارزش زمان و پول را درست‌تر درک می‌کردیم. مدیران کلان ما باید توجه کنند که یکی از ویژگی‌های مدیران زیرمجموعه‌‌هایشان باید مدیریت درست نیروی انسانی، زمان و پول باشد.

نگاهی که امروز به تولید انیمیشن می‌شود، نگاهی ناقص و ابتر است. با وجود این‌که پویانمایی یکی از شاخه‌های هنر سینماست، ولی هیچ مدیری به این مسئله توجه نمی‌کند که یک اثر انیمیشن پیش از آن‌که یک اثر تجسمی باشد، یک اثر سینمایی است؛ هنوز بر این باورند که یک طراح خوب الزاما یک کارگردان خوب انیمیشن هم می‌تواند باشد. اکران انیمیشن «شاهزاده روم» بار دیگر ثابت کرد پتانسیل نیروی انسانی و نیروی متخصص در صنعت انیمیشن می‌تواند سینمای ایران را از تک بعدی بودن آثار نجات دهد و سالن‌های سینما با کارتون‌های با کیفیت جان دوباره ای بگیرند.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها