۱۵ آذر مصادف با نوزدهمین سالروز درگذشت علی حاتمی است؛ کارگردان خوشنام و صاحبسبکی که خودش و آثارش ویژگیهای منحصربهفردی در سینمای ایران دارند.
سالروز درگذشت علی حاتمی مصادف شده است با انتشار و توزیع کتابی دربارۀ او نوشتۀ عباس بهارلو، این مورخ و تاریخ نگار سینما در گفتگویی ایسنا دربارۀ علی حاتمی و کتابی که دربارۀ این فیلمساز نوشته است، سخن گفت.
چند هفته پس از درگذشت شادروان علی حاتمی کتابی از شما منتشر شد با نام «معرفی و نقد فیلمهای علی حاتمی»، که دفتر پژوهشهای فرهنگی منتشر کرده بود. اتفاقاً آن کتاب هم پس از فوت حاتمی منتشر شد و کتاب جدیدتان هم در سالروز فوت این کارگردان صاحبسبک انتشار یافته است، تفاوت این دو کتاب در چیست؟
فکر میکنم سال ۱۳۷۰ بود. کتاب «معرفی و نقد آثار ناصر تقوایی» را منتشر کرده و در تدارک تألیف کتاب «معرفی و نقد فیلمهای امیر نادری» بودم که روزی علی حاتمی تماس گرفت و ابراز تمایل کرد که کتابی هم از این نوع دربارۀ او منتشر شود. تمایلی نشان ندادم، به ویژه اینکه کارگردان ما خودش این پیشنهاد را مطرح کرده بود و نگران بودم که بخواهد در مسیر سر و شکل گرفتن کتاب هم اظهارنظر و سلیقه کند. سالها گذشت تا این که در روزهای بیماری حاد حاتمی، این بار محمدحسن خوشنویس، مدیر دفتر پژوهشهای فرهنگی، پیشنهاد تألیف چنین کتابی را مطرح کرد که پذیرفتم. ابتدا با زهرا خوشکام، همسر حاتمی، تماس گرفتم تا بریدههایی از جراید تخصصی و غیرتخصصی سینمایی را، که دربارۀ حاتمی و فیلمهایش در آنها اظهار نظر شده بود، در اختیارم بگذارد. در دو جلسه با تورق مجموعهای چند جلدی، که از بریده جراید نقدها و مقالهها و گفتوگوها از سالهای دور و نزدیک فراهم شده بود، یادداشتهایی برداشتم. از همان ابتدا هدفم این بود تا تصویری واقعبینانه و منصفانه از عملکرد سینمایی حاتمی بهدست داده شود. تا قبل از آن دربارۀ فیلمهای حاتمی فقط در مورد مجموعۀ تلویزیونی «هزاردستان» اظهار نظر کرده بودم، و همزمان با نمایش عمومی «دلشدگان» و زمزمۀ ساختن فیلمی با عنوان «ملکههای برفی» گفتوگویی با حاتمی انجام داده بودم که بخشهایی از آن در نشریهای جوانمرگشده درج شده بود. با دیدن و بررسی مجدد فیلمها، مجموعههای تلویزیونی و نیز گفتوگوهای خودم و دیگران با حاتمی مقالۀ مفصلی نوشتم و همزمان از دوستان منتقدم نیز خواستم که دربارۀ فیلمهای حاتمی نقدها و تحلیلهایی برای این کتاب بنویسند، که نوشتند و چند هفته پس از فوت حاتمی (در سال ۱۳۷۵) با عنوان «معرفی و نقدهای فیلمهای علی حاتمی» منتشر شد. این کتاب با اقبال گستردهای مواجه شد، و در سال ۱۳۷۹ که کتاب نایاب شده بود، بابک تختی، مسئول «نشر قصه»، پیشنهاد انتشار کتاب دیگری دربارۀ حاتمی را مطرح کرد، که مقالۀ مفصل خودم را دربارۀ حاتمی در اختیارش گذاشتم، و در قالب مجموعۀ «چهرههای قرن بیستمی» منتشر شد. کتاب «علی حاتمی»، که در هفتههای اخیر توسط «نشر ایده» در قالب «مجموعۀ یاد» منتشر شده، ویرایش سوم این کتاب است، و تفاوتهای مختصری با دو ویرایش قبلی دارد.
حاتمی کارگردانی است که در فیلمهایش به موضوعها و شخصیتهای تاریخی توجه خاصی دارد، شما او و فیلمهایش را چهطور ارزیابی میکنید؟
شادروان حاتمی را در سینمای ایران با معیارهای شناختهشده نباید سنجید. او به شیوۀ خودش فیلم میساخت، همتا و رهرو جدیای نداشت و با معیارهای خودویژهاش به تاریخ و شخصیتهای تاریخی میپرداخت. میدانست چه میکند و بیشوکم میدانست شرححالنویسهای متقدم و متأخر ما چه جایگاه و منزلتی دارند و فرازوفرودهای شرححالنویسی ما، در گذشته و حال، کجا است. دستگاه فکری او هیچگاه به صورت یک ضبطصوت عمل نکرد و خلاقیتاش مرهون روند طولانی تحقیق شخصی بود. برای حاتمی هر مکان یا شیئی یا قیافهای در هیئت سنتی یا اصیل آن نظرگیر و چشمنواز بود. غوطهخوردن در گذشته یا گذشتهنگری، در نزد او به یک معیار یا ارزش بدل شده بود که اغلب با افراط یا اغراق همراه بود. بهعنوان مثال او خیابان علاالدوله یا عینالدوله یا لالهزار قدیم را به بلوار کشاورز ترجیح میداد و در تصورش هم نمیگنجید که در بلوار کشاورز کنونی یک قصه با فضای ایرانی بتواند شکل بگیرد.
یادم هست هر فیلمی از حاتمی که نمایش داده میشد اغلب منتقدان نقدهای تند و تیزی دربارۀ او و فیلمش مینوشتند، به نظر میرسد که پس از فوت حاتمی نگاهها به او و فیلمهایش تلطیفتر شده است.
همینطور است. اشکال منتقدان ما در دورههای گوناگون این بود که به حرفها و دیدگاههای حاتمی توجه نمیکردند. چون نام فیلمش «ستارخان» بود یا «کمالالملک» میگشتند و مواردی را پیدا میکردند که واقعیت تاریخی با واقعیت سینمایی ناهمخوانی داشته باشد. یک بار به من گفت: «در طی این سالها هیچگاه ادعا نکردهام که مورخ هستم، یا قصد دارم تاریخ را به شکل کرونولوژیک یا حتی از روی فلان نسخۀ تاریخی یا فلان متن مکتوب به تصویر بکشم. شاید روزی بخواهم یا دست به انجامش بزنم؛ اما تاکنون نگفتهام و مستند هم نساختهام. من همیشه نسخۀ خود را از وقایع تاریخی، اجتماعی، فرهنگی ساختهام. گاهی این نسخه نزدیک یا مختصر نزدیکی به واقعه داشته است، یا به طور کلی به درجاتی و نسبتهایی گوناگون به خود واقعه نزدیک بوده است، اما عین واقعیت نبوده و چنین ادعایی هم نداشتهام.
میگویند علی حاتمی را «سعدی سینمای ایران» مینامند. بعضیها کوشش کردهاند مثل او باشند اما نتوانستهاند. دلیلش چیست؟
من کتابام را با این عبارت آغاز کردهام: علی حاتمی یکی از چهرههای اصلی سینمای ایران است که به نحو بارزی بر آن تاثیر گذاشته است. تأثیر بارز حاتمی بر سینمای ایران به این معنی است که نقش و رنگ ممتاز او بر سینمای ایران از نقش و رنگ آثار سینماگران دیگر متمایز است. او در میان فیلمسازان همنسل و نسل پس از خود مانندی ندارد؛ زیرا از همان آغاز فعالیت فیلمسازی خود در صدد خلق آثاری بود که در سینمای ما تقریباً سابقه نداشت. با وجود این، کمتر کسی که با سینمای حاتمی آشنا است در معرفی او بهعنوان یگانه فیلم ساز «اصیل» و «اورژینال» دچار تردید میشود. شیوۀ فیلمسازی و مؤلفههای آثار حاتمی، هر چه که هست، خودویژه است، و قابل تقلید نیست.
بهعنوان سخن آخر دربارۀ ویرایش سوم کتابتان که «نشر ایده» منتشر کرده توضیح بدهید!
راستش را بخواهید سالها بود که در فکر تجدید چاپ این کتاب نبودم. چاپ اول در شش هزار نسخه، و چاپ دوم در دو هزار و دویست نسخه منتشر و به مقداری که میخواستم دیده و خوانده شده بود، و شاید اگر پیشنهاد انتشار ویراست سوم آن برای اولین کتاب از «مجموعۀ یاد» مطرح نمیشد به فکر تجدید چاپ آن نمیبودم. البته طبیعی است که خوشحالم که بار دیگر منتشر شده و در اختیار مخاطبان نسل جدید، که به آثار حاتمی علاقهمندند یا روی خوش نشان میدهند، قرار میگیرد. به نظرم سر و شکل کتاب هم تا حدود زیادی متفاوت است که باید به مدیر هنری و طراح جلد کتاب، آقای سعید باباوند، دستمریزاد گفت.
حاتمی با ساخت فیلم ریتمیک «حسن کچل» اولین تجربه سینمایی خود را ثبت کرد و بعدتر فیلمها و مجموعههایی چون «طوقی» ،«بابا شمل» ، «قلندر»، «خواستگار» ، «ستارخان»، «سوتهدلان» ، «حاجی واشنگتن» ، «کمالالملک» ، «مادر» ، «دلشدگان» و مجموعههای تلویزیونی «داستانهای مولوی»، «سلطان صاحبقران»، «هزاردستان» را در کارنامه هنری خود ثبت کرد.
آخرین فیلم نیمهتمامش با نام «جهان پهلوان تختی» که یکی از بزرگترین پروژههای سینمایی او بعد از مجموعهٔ «هزاردستان» بود، به علت مرگ ناشی از بیماری سرطان نافرجام ماند.
علی حاتمی ۱۵ آذر سال ۷۵ بر اثر بیماری سرطان درگذشت و سنگ مزارش با عبارت «آیین چراغ، خاموشی نیست» در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س)، میزبان علاقهمندانی است که با آثار او خاطره دارند.
منبع: ایسنا