سینماسینما: خبرگزاری برنا با سیروس مقدم گفتگویی انجام داده که میخوانید:
تا شنید سریال «جزیره » در نظرسنجی خبرگزاری برنا به عنوان بهترین سریال سال ۱۴۰۰ انتخاب شده است لبخندی زد و گفت همه همکاران سریال ساز من زحمت کشیدند ، همه بهترین هستند و من از مردمی که ما را انتخاب کردند تشکر می کنم.سیروس مقدم را که با ساخت سریال های متفاوت برای تلویزیون به خاطر دارید در گفت و گویی مفصل با ما از «پایتخت» تا «جزیره» گفته است.
سیروس مقدم در گفت و گوی ویژه سال جدید بعد از مدت ها لب به سخن گشود و از راز ساخت سریال «جزیره» و نا تمام ماندن این مجموعه تلویزیونی پرده برداری کرد. او این گفت و گو را این گونه آغاز کرد؛ با توجه به شرایط کرونایی مملکت، رفت و آمدها محدودتر شده و بیشتر مشغول مطالعه و دیدن فیلم و سریالهایی که ندیده ام، هستم . به تازگی دو جلد کتاب «دختر استالین» نوشته «رزماری سالیوان» و ترجمه ی« بیژن اشتری »را تمام کردم که فوق العاده زندگینامه هیجان انگیزی است . واقعا زمین گذاشتن اش ناممکن است .
چرا هیچ سریالی نمیتواند جای «پایتخت» را برای مخاطبان تلویزیون بگیرد؟
هر سال با نزدیک شدن عید وسال نو، این سوال تقریبا توسط همه ی کسانی که می بینم به عنوان اولین و جدی ترین سوال ، از من پرسیده می شود؟ امسال «پایتخت» داریم یا نه…؟ گویی «پایتخت» به یکی از ارکان اصلی سفره هفت سین مردم تبدیل شده است. مطالبه ی مردم «پایتخت» است، هم از ما به عنوان سازندگان و هم از مدیران فرهنگی تلویزیون ، اما چه بگویم!؟
«پایتخت» گویی، به یک خلاء فرهنگی و اجتماعی دهه ی نود، پاسخگوئی کرد. «پایتخت» حول محور خانواده و اعضاء آن با همه ی خوبی ها و بدی هایشان آینده تمام قدی بود از اوضاع ما در این دهه . گویی هر کسی ، زاویه ای از شخصیت خود را در این آینه می دید. ابتدا می خندید و سپس به فکر فرو می رفت. و این یعنی رسالت و وظیفه ی اصلی یک اثر طنز…
برنامه ای برای ساخت سریال جدید در پیش ندارید؟
در حال حاضر ، مشغول مطالعه چند فیلمنامه هستم تا یکی را برای ساخت جدی تر کنم. اما متاسفانه فیلمنامه ها برای من چنگی به دل نمیزند. یا تکراری هستند و یا از فضای ذهنی من دور. به دلیل وحشت از طرح موضوعات اجتماعی، دوستان ترجیح داده اند به عالم فانتزی و خیال بپردازند که تصورش برای من سخت است. عجله ای ندارم ، برای ساختن فیلمنامه ی معمولی همیشه وقت است اما من ترجیح می دهم فیلمنامه ای را کار کنم که به هیجانم بیاورد.
سریال جزیره در نظرسنجی خبرگزاری برنا در میان سریال های تلویزیون و پلتفرم ها بهترین سریال ۱۴۰۰ شد در این باره صحبت کنید؟
این خبر شما، بهترین عیدی برای من وتیم سازنده است. در این سال ما سریالهای خوبی از دیگر دوستان هم دیدیم. “زخم کاری” و “خاتون” را پیگیری می کردم و لذت می بردم .
خوشحالم که جزیره توسط مخاطبین ما و بخصوص جوانها دیده شده و در کنار زحمات دیگر همکاران در سریالهای دیگر به نظرسنجی گذاشته شده است.
می دانم که ساخت سریال جزیره با چالش هایی همراه بود ، چرا ساخت مجموعه «جزیره» با توجه به پتانسیل تیم تولید وشخصیت های قصه ادامه پیدا نکرد؟
در این باره با یک مقدمه شروع می کنم . حدود سه سال پیش من سریال «خواب زده» را برای روبیکا کارکردم. فصل اول «خواب زده» پخش شد ، اما فصل دوم، علیرغم اینکه تولید شد و تدوین و موسیقی و افکت و صداگذاری ها انجام شد و آماده پخش گردید، متاسفانه به ناگهان پخش آن متوقف گردید و تا به امروز هم، هیچ دلیل روشن و قانع کننده ای توسط پلتفرم و روبیکا و توسکا به تهیه کننده و کارگردان «خواب زده» ارائه نشده است. منظورم از این مقدمه این بود که: مخاطبین و مردم،نمی دانند که سیروس مقدم، کارش را ساخته، آماده پخش کرده ولی پخش کننده، پخش «خواب زده» را متوقف کرده واز چشم بنده می بینند. در صورتی که کارنامه کاری من در این سی – چهل سال و فیلمی که ساخته ام بیانگر آن است که همواره، پروژه هایم سر وقت شروع و سروقت تمام شده و سر وقت پخش شده است. پس اشکال در جای دیگری است که باید بررسی و پیگیری شود که چرا «خواب زده» علیرغم آماده بودن فصل دومش پخش نمی شود . با این مقدمه می رویم سراغ «جزیره»
در ابتدا باید عرض کنم که «جزیره » از ابتدا برای ۲۶ الی ۳۰ قسمت به هم پیوسته طراحی شده بود. فیلمنامه با اقتباس و برداشتی آزاد و از رمانهای پرفروش و کلاسیک فرنگی وادغام آن با طرح فیلمنامه «دلبر دلیر» «علی طالب آبادی» تبدیل به فیلمنامه جزیره برای یک فصل پیوسته ۲۶ الی ۳۰ قسمتی شد. یک سال پروژه مراحل نگارش را طی کرد وسپس با ابرازتمایل فیلیمو ، فیلمنامه قانونا در اختیار فیلیمو قرار گرفت و قرار شد برای تولید پروژه بازنویسی مجددی انجام شود. فصل اولش که شامل ۸ قسمت بود آماده شد و ما فیلمبرداری را شروع کردیم و سه ماه گرم در کیش کار کردیم و سپس برای ادامه قصه به تهران آمدیم. حدود یک ماه در تهران پیش رفتیم که به ناگهان توسط تهیه کننده گان و به توصیه ی پلتفرم ، شبانه دستور توقف پروژه داده شد . دوستان پلتفرم معتقد بودند که کار در نیامده و ضعیف است. (آنها بارها راش ها و مونتاژ شده ها را دیده بودند و در جریان تمامی اجزاء کار بودند ، حتی قسمت گریم ها و لباس ها و بازیگران و…)
اصلا از ابتدا قراری بر دو فصل بودن «جزیره » نبود و اساسا فیلمنامه بر این فصل بندی طراحی نشده بود و یک قصه یکسره و پیوسته ای تعریف می شد. این مسائل همزمان شد با ورود ساترا به نمایش خانگی، اوضاع نگران کننده اقتصادی و سرمایه گذاران و ترس از استقبال نشدن از کار و ضررهای مادی و شاید دیگر عواملی که نمی دانم، و به این ترتیب پروژه حدود ۴۵ روز متوقف شد وتیم از هم گسست و بخش عمده ای از بازیگران وعوامل فنی، به پروژه های دیگر پیوستند . بحث فصل بندی و فصل ۱ و ۲ تازه در این مقطع و چیزی حدود ۵ ماه بعد از شروع فیلمبرداری و یک سال و اندی بعد از نگارش بازنویسی «جزیره»، مطرح گردید و دوستان معتقد بودند که «جزیره » دو فصل شود و به دو فصل ۱۵ قسمتی تبدیل گردد. بنده با این پیشنهاد مخالفت کردم و مطرح کردم که «جزیره » بر اساس دو فصل طراحی و نگارش نشده و بعداز ۸ قسمت کیش، باید بر اساس پایان بندی فصل اول در قسمت ۱۵، بار دیگر بازنویسی و طراحی شود و گرنه، کار به مرور کم قصه و بی بنیه می شود و تعلیق محکمی برای نگه داشتن مخاطب برای دیدن فصل ۲ ندارد. دوستان معتقد بودند که فرصت بازنویسی وجود ندارد و به سرعت باید فصل اول را تمام کنیم وگرنه تیم و گروه پخش و پلا می شود و این در حالی بود که در این وقفه ۴۵روزه، خود بخود این اتفاق افتاده بود و گروه متلاشی شده بود. بنده وقتی استدلالات عجولانه و غیرحرفه ای دوستان را شنیدم و باتوجه به تجربه ی تلخ ناتمام ماندن پخش«خواب زده» از ادامه کارگردانی کار اعلام انصراف دادم. چون مطمئن بودم که لطمه ی اصلی این ناتمام ماندنها را مخاطب بیگناه ما می خورد که می بینید که اینگونه هم شد.
در نهایت با وساطت و پادرمیانی چند ریش سفید قابل احترام و پیشکسوت ، و قول و قرارهای جدی و بعضا مکتوب و ضمانت اینکه وقفه چندانی بین فصل ۱ و ۲ نیفتد، من پیشنهاد آخر خودم را دادم. پیشنهاد کردم حالا که اصرار بر دو فصل شدن است. فصل کیش (۸ قسمت) که سر و ته داشت و از انسجام خوبی برخوردار بود را به عنوان فصل اول پخش کنیم و در این فاصله، معلوم می شود که آیا «جزیره» با استقبال روبرو می شود و ارزش سرمایه گذاری برای فصل های بعدی را دارد یا نه..؟
از سوی دیگر در همین فاصله پخش ۸ قسمت ، فیلمنامه بر اساس این فصل بندی جدید ، بازنویسی شود که متاسفانه به دلایلی که نمی دانم ، این پیشنهاد من مورد موافقت قرار نگرفت و شد این چیزی که می بینید .
تناقض و تعارضی آشکار، از یک سو ، «جزیره» از سوی مخاطبین، استقبال می شود و در نظرسنجی های شما بین همه ی سریالها (با احترام به بقیه سریالها) در صدر قرار می گیرد و از طرف دیگر با کمترین حجم تبلیغات و بی خبر ماندن مطلی از آمار ارقام فروش و سکوت محض تهیه کنندگان و پلتفرم ، مورد غضب قرار می گیرد . یک پارادوکس کامل .
من به نمایندگی از گروه عاشق و با انگیزه و زحمتکش «جزیره» به نوبه ی خودم از مخاطبین ومردم و جوانان پی گیر سریال، عذرخواهی می کنم و اگر بپرسند از ادامه «جزیره » چه خبر؟ با تاسف فراوان می گویم، از روز پخش قسمت آخر «جزیره»، من هم مثل شما در بی خبری کامل به سر می برم.
جنس این سریال با ساخته های دیگر شما متفاوت بود مشخصا نگاه تان کمی در کارگردانی سریال «جزیره» به سمت مدیوم سینما رفته است موافق هستید؟
«جزیره» داستانی کلاسیک و روایتی خطی و منطبق بر قواعد آکادمیک فیلمنامه نویسی نوشته شده است. یک قصه ی عاشقانه بر بستر مسائل اقتصادی و اجتماعی، جنگ همیشگی ثروت و فقر و استحاله ی آنها در یکدیگر، به همین دلی برای اجرای کار واستراتژی کلی شاکله ی «جزیره» سعی کردم، قواعد کلاسیک را در فرم ، نور، میزانسن و دیالوگ ها و … رعایت کنم . دوربین بازیگوشی نمی کند و متین و باوقار است. میزانسن ها قابل تعریف و دکوپاژ با نما بندی های معین انجام می شود. از این نظر «جزیره » تجربه ای تازه و متفاوت برای من است.
به نظر بچه داستان های سریال جزیره می توانست داستان های مفصل تری داشته باشد که انگار رها شده است در این باره هم صحبت می کنید؟
قصه ی «جزیره»، از آن جنس است که در چند قسمت اول، بچه قصه هایی را مطرح می کند (مثل: رابطه مهشید با کریم یا بچه دار شدن ماهک یا گذشته سها و کریم و …) تا سپس در قسمت های بعد در تهران به آنها مراجعه و رازگشایی کند. که با ناتمام ماندن سریال «جزیره » طبیعتا این کاشت و برداشت، انجام نشد و بسیاری از قصه های فرعی الکن ماند مثل: (قصه نرگس و بچه دار نشدنش از سعید یا دختر سرخ و مرگ پدر صحرا، یا رابطه سها وامیرحسین با ارتباط با خانواده کریم و …)
به نظرتان چرا سریال «جزیره» تا این حد توانست نظر مخاطبش را جلب کند؟ قصه ؟ بازیگران؟ سبک روایت داستان ؟ جغرافیای داستان یا چی؟
الف: سریالهایی که پایه و مبنای آنها بر اساس خانواده و روابط تلخ و شیرین اعضاء آن، پیش می رود و کشمکش بین آنها، همواره جذاب بوده است . از این لحاظ، «جزیره» تشبیه «پایتخت» است
ب: عنصر تضاد و جابه جایی عناصر تضاد ، در فیلمنامه ، همواره جذاب است . تضاد بین فقر و ثروت، عشق و نفرت و … در نهایت استحاله دختر فقیر در ثروت و پسر پولدار در فقر…
ج: انتخاب به جا و درست بازیگران که در نقش های خود باور پذیر بودند.
د: زیبایی ها و جاذبه های توریستی کیش و کشورمان، همیشه مفرح بوده است . مخاطب در ۸ قسمت ، زیبایی ها، رنگ، نور و شادی و نشاط را در قصه و تصاویر می بینید و روح و روانش ، آرام می شود.
ه: در جامعه ی خشونت زده، ویروس مرگبار کرونا، اخبار و حوادث ناگوار جهانی، و سریالهایی که با تاکید بر خون و خشونت وخیانت و جنایت و …«جزیره» ، مخاطب را برای دقایقی در فضای بی خشونت واسترس کاذب و روابط نامشروع و ناهنجار، دعوت می کند. «جزیره »، سریالی سالم و پاستوریزه و ملودرامی عاشقانه با فضایی لطیف دارد که همین باعث شده که مردم، بخصوص نسل نوجوان وجوان ما، به وجبد بیاید.
و: حضور جوانان مستعد و با انگیزه در کنار بازیگران حرفهای و با تجربه ، انتخاب «امیر مقاره» برای نقش ارشد «شاهنگ»، انتخابی هوشمندانه بود که به خاطر محبوبیت ایشان در «ماکان بند» به همراه گویش رهام، باعث همراهی طیف وسیعی از نوجوانان وجوانان وعاشقان موسیقی پاپ با «جزیره» شد. پدرها و مادرها و فامیل، همراه فرزندان خود، سریالی سالم وخانوادگی را دیدند.
ز: موسیقی های متنوع و با نشاط و تصنیف های عاشقانه وری کلیپ ها ، در کنار استعداد و نبوغ امیر مقاره دو بعد بازیگری اش ، موجب ایجاد هیجان و شور و نشاط و موج جدیدی از ارتباطات و چالش های جدید در فضای مجازی را به تسخیر خود درآورد.
ح: ریتم تند وهیجانی و پرکشش در تدوین، مخاطب را با خود در گیر می کند. ضرب آهنگ و رعایت اصول تعریف درست قصه در تدوین، مخاطب را خسته نمی کرد.
و در خاتمه، مخاطب جوان، احساس بی احترامی نمی کرد واهمیت وتوجه به خودش را درتمام ابعاد سریال احساس می کرد و علیرغم جوسازی ها و گاف گیری های کودکانه و ایجاد جنگ زرگری برای تفرقه انداختن و … به قصه ی اصلی و زحماتی که دست اندرکاران «جزیره» برای ارائه ی اثری استاندارد ، توجه نمودند.
همکاری و ساخت کار برای شبکه نمایش خانگی را پسندیدید؟ به نظر شما چقدر ما در این عرصه موفق عمل کردیم؟
تولید آثاری شبیه آنچه در نمایش خانگی ما تولید می شود، در همه ی دنیا رایج است. بنابراین اصول و قواعد اینگونه سریال سازی، امتحان پس داده وتجربه شده است. در وهله ی اول مثلا پلتفرمها دلشان باید برای سرمایه خود بسوزد. طبیعتا برای تولید، می بایستی به دست آدمهای امین و با تجربه و کار بلد بسپارد. نظارت دائمی و جدی داشته باشد تا مطمئن شوند که پروژه ها ، طبق زمانبندی و بودجه پیش بینی شده ، پیش می روند. امیدوارم که« جزیره» تجربه خوبی باشد برای اینکه متوجه شده باشیم، چه کارهایی را نباید کرد و چه کارهایی را باید کرد. تناقض بین «جزیره» (سریال برتر) و «جزیره» (سریال بدتر) کجاست؟
آیا نمی شود که بی غرض و بدون پیش داوری، این پارادوکس را ارزیابی کرد و سپس ، با شجاعت نتیجه را اعلام کرد؟
عرضه نمایش خانگی، عرصه ارزشمند وکارآفرین و شجاعانه ای است که اگر شفاف و زلال ریل گذاری شود، ما شاهد رقابت های سالم و پیش برنده ای در عرصه سریال سازی خواهیم بود.
و کلام پایانی سیروس مقدم …
در آخر، سال نو را به همه همکاران، مردم و بخصوص حافظان سلامت کشور تبریک می گویم . امیدوار بودم، امسال که پایتخت را درعید نداریم، حداقل «جزیره » می توانست مرهمی بر زخم مخاطبین باشد که شادی ونشاط حق اولیه آنهاست.