گلایههای برخی کارگردانها، تهیهکنندهها و پخشکنندههای سینمای ایران از اکران همزمان فیلمهای جدی، تلخ و اجتماعیشان با کمدیها، از سینمای خنده یک لولو و هیولای خطرناک ساخته و تصویرکرده است و آدم را به این نتیجهگیری اشتباه هدایت میکند که اکران همزمان فیلم کمدی و فیلم جدی اجتماعی، لزوما منجر به پیروزی اولی و شکست دومی میشود. سینماسینما – علی نعیمی: البته آمار و ارقام نوبتهای اخیر اکران و یکی دو سال قبل، به نوعی حکایت از پیروزی کمدیها با هر کیفیتی در اکران دارد و فیلمهای کمدی معمولا بیشتر از فیلمهای جدی و تلخ اجتماعی فروختهاند، هرچند با نقیضهایی هم در همین مدت روبهرو بودیم. با این حال به نظر میرسد نباید گناه شکستهای گیشه ای را گردن کمدیها و اکران همزمان با این فیلمها انداخت و خود را به عنوان قربانی جلوه داد، این شیوه درستی نیست و با متر و معیارهای سینما همخوانی ندارد.
در تحلیل استقبال ایرانیان از فیلمهای کمدی، به شاخصها و مولفههای مختلفی میتوان اشاره کرد. شاید بتوان گفت که درآمد سرانه ایرانیان (در تهران حدود ۳۷ میلیون تومان و در شهرستانها کمتر از ۲۷ میلیون تومان) معمولا کفاف مصرف فرهنگی را نمیدهد. از این رو مصرف فرهنگی (خرید کتاب، آلبوم موسیقی، بلیت تئاتر، سینما و کنسرت موسیقی و…) عمدتا به عنوان یک تفریح و سرگرمی مطرح است. اختلاف نزدیک به ۱۰ میلیون تومانی درآمد سالانه میان شهرستانیها و تهرانیها، میتواند عامل مهمی در شکلگیری نگاه این دو نوع مخاطب به سینما باشد.
طبقه متوسط شهری در تهران عمدتا گرایش بیشتری به سینما بهعنوان یک رسانه یا هنر دارد و طبقات شهری متوسط در شهرستانها عمدتا سینما را به عنوان یک تفریح و سرگرمی میشناسند. گرچه این تفاوت حداقلی است و با توجه به پایین بودن میزان درآمد سرانه در هر دو گروه، جنبه تفریحی بودن سینما بسیار پررنگتر از جنبه آگاهیبخشی، زیباییشناسی و تحلیلی این رسانه است. همچنانکه گفته شد مردم دوست دارند در اوقات تفریح و سرگرمی خود فیلمهایی را ببینند که اوقات خوشی برای آنان رقم بزند. فیلمهای حادثهای، ماجراجویانه، کمدی، ترسناک و… این هدف را تامین میکنند اما با توجه به ضعف نهادینه سینمای ایران در تولید فیلمهای پرتحرک و ترسناک، تنها گزینه پیشرو سینمای کمدی است.
سیدغلامرضا موسوی تهیهکننده سینما با بیان اینکه سینما صنعت سرگرمی سازی است گفت: یکی از وجوه سینما سرگرمی است. برای اینکه سرگرم بشوند می روند فیلم ببیند. قرار نیست در سینما هم یاد بدهی هایشان بیفتند فیلم کمدی تماشا میکنند. برخی هم که دوست دارند فیلمهای فرهنگیتری ببینند فیلمهای اجتماعی را تماشا میکنند. اما اینکه استقبال از فیلمّهای اجتماعی کمتر است به نظرم طبیعی است. مخاطب به سینما میرود که فیلمی را ببیند تا شارژ شود و سرحال بیاید و بتواند طول هفته را به خوبی سپری کند. دیدن برخی فیلمهای اجتماعی که ساختار خوبی هم دارد مشتری خودش را هم دارد.
وی در ادامه افزود: مثل فیلم فروشنده ساخته اصغر فرهادی که سال گذشته بیش از ۱۶ میلیارد تومان فروش داشت. بنابراین مردم از فیلمهای خوب هم استقبال میکنند. برخی از فیلمّای اجتماعی که از آن استقبال نمیشود به گمان من فیلمهای شبه اجتماعی است. وقتی که فیلمی جذاب باشد و وجه سرگرمی آن بیشتر باشد مردم بیشتر از آن استقبال میکنند. قرار نیست مردم با گذران زندگی سخت خود در سینما هم شاهد همان مصیبتها و رنجهای اجتماعی باشند و در واقع سینما به عنوان یک کاتالیزور باید امید را در جامعه افزایش دهد و سلامت روانی جامعه را بهبود ببخشد.
این تهیهکننده سینما در ادامه اضافه کرد: کسانی که به دیدن فیلمهای اجتماعی میروند افرادی هستند که علاقمند به تفکر درباره مسائل مختلف هستند و نمیتوانیم از تمام اقشار جامعه توقع داشته باشیم چنین رویکردی به سینما داشته باشند.
وی با انتقاد از رویکردهای برخی نهادهای فرهنگی از جمله حوزه هنری برای توقیف برخی آثار و نمایش ندادن آنها گفت: بسیاری از این نهادها تمام تلاش خود را میکنند که فیلم اجتماعی ساخته نشود. سینمای ایران قدرت ریسکپذیری و ساخت آثار سینمایی در ژانرهای دیگر را هم دارد. به شرط آنکه امکانات مالی آن فراهم باشد. فیلمهای حادثهای بودجه بالایی را نیاز دارند و فیلمهای تاریخی به مراتب بیشتر باید جذب بودجه کنند تا بتوانند ساخته شوند. در شرایطی که سوددهی در سینمای ایران تنها معطوف به نمایش فیلمها در سینما و فروش رایت آن در شبکه نمایش خانگی است و از پخش بینالمللی و فروش به کشورهای دیگر بیبهره هستیم طبیعی است که کمتر سرمایهگذاری حاضر است فیلمی را در ژانر دیگری ولو به قیمت تجربه کردن فضای جدید بسازد چرا که بازگشت سرمایه در این مقطع کار بسیار دشواری است.
موسوی با بیان اینکه در حال حاضر سرمایهگذاری در سینما یک ریسک پرخطر است گفت: در شرایطی که تهیه بودجه برای ساخت فیلم با دشواری بسیاری روبرو است و برای گرفتن وام از بانکها با سودهای بالا و بهرههای مرکب مواجه میشویم اینکه از همکارانم در حوزه تهیه آثار سینمایی توقع داشته باشیم در تولید دست به یک کار بدیع بزنند کار بسیار سختی است. در این شرایط تهیهکنندگان به دنبال سوژهها و ژانرهای مطمئنی میروند که میدانند توقیف نمیشوند و بازگشت سرمایهشان با اطمینان بیشتری صورت میگیرد.
وی در ادامه گفت: سینمای ایران برای بقا در رقابت با صنعت سینمای دنیا چارهای جز پذیرفتن ابزارهای صنعت سینما در این حوزه ندارد. پخش بینالمللی و ساخت و نمایش پروژههای بینالمللی تنها راه ما برای رسیدن به بازارهای کشورهای دیگر است. در این شرایط تنها باید منتظر باشیم تا یک فیلم در چند سینمای محدود اکران شود و اتفاق ویژهای نیز برای سینما نمیافتد.