سینماسینما: نیوشا روزبان با شهرام مکری گفتگویی انجام داده که در خبرگزاری مهر منتشر شده است. این گفتگو را میخوانید:
شهرام مکری کارگردان سینما و داور بخش «افقها» در هفتاد و هشتمین جشنواره فیلم «ونیز» معتقد است آثار هنری برای قضاوت و داوری ساخته نمیشوند.
هفتاد و هشتمین دوره جشنواره فیلم «ونیز» از یکم تا ۱۱ سپتامبر مصادف با ۱۰ تا ۲۰ شهریورماه برگزار میشود، در این دوره از جشنواره فیلم «ونیز»، شهرام مکری فیلمساز جوان سینمای ایران به عنوان داور بخش «افقها»، حضور دارد.
این کارگردان پیش از این با آثاری از جمله «ماهی و گربه» و «جنایت بی دقت» در این جشنواره حضور داشته است و توانسته به ترتیب جایزه بخش افق برای محتوای نوآورانه در سال ۲۰۱۳ و جایزه انجمن منتقدان مستقل «ونیز» در سال ۲۰۲۰ را از آن خود کند.
با شهرام مکری درباره این حضور و روند داوری در جشنواره فیلم «ونیز» گفتگو کردیم.
طی سالهای گذشته، ۲ بار موفق به دریافت جایزه از جشنواره فیلم «ونیز» شدید، امسال و در این دوره از جشنواره به عنوان داور در بخش «افقها» حضور دارید، کمی درباره این حضور توضیح دهید.
جشنواره فیلم «ونیز» از یک سنت قدیمی که دیگر جشنوارههای دنیا نیز از آن پیروی میکنند، پیروی میکند و آن سنت قدیمی این است که معمولاً از بین فیلمسازانی که از طریق همان جشنواره مورد نظر، کشف و به جهان فیلمسازی معرفی میشوند، افرادی به عنوان اعضای هیأت داوران آن جشنواره انتخاب میشوند، این اتفاق امسال برای من هم رخ داده است. در واقع طی سالهای گذشته ۲ بار با فیلمهای «ماهی و گربه» و «جنایت بی دقت» در این جشنواره حضور داشتم و جوایزی را از جشنواره فیلم «ونیز» دریافت کردهام. فکر میکنم به همین دلیل این جشنواره در این دوره از برگزاری، از من دعوت کرد تا برای داوری بخش «افقها» به همراه ۴ داور دیگر، فیلمهای این بخش را داوری کنم.
البته این را هم باید بگویم که علاوه بر فیلمهای بلندی که در این بخش نمایش داده میشوند، فیلمهای کوتاه راه یافته به این جشنواره را داوری میکنیم. هرچند جشنواره فیلم «ونیز» از روز سه شنبه ۹ شهریورماه افتتاح میشود، اما کار داوران از روز چهارشنبه ۱۰ شهریورماه آغاز میشود. داوری به این شکل است که همزمان با نمایش فیلمها در سالن اصلی، داوران در آن سالن حضور پیدا کرده و به همراه تماشاگران و فیلمسازان آثار را روی پرده میبینند. به همین دلیل کار داوران از روز اول تا روز آخر جشنواره طول خواهد کشید و همزمان با خود جشنواره پیش میرود و در نهایت جلسه جمع بندی داوران در شب آخر نمایش فیلمها برگزار و در روز اختتامیه آثار منتخب اعلام میشود.
البته باید به نقش مهم توزیع کنندگان فیلمها و ارتباطشان با جشنوارهها در معرفی عوامل سینمایی برای داوری هم اشاره کرد به عنوان مثال از خانم میرشب توزیع کننده بینالمللی فیلم «جنایت بی دقت» در معرفی این فیلم به جشنواره «ونیز» و پیگیری این رابطه با جشنواره نقش بسزایی داشتند.
مشارکت و همکاری با هنرمندانی که هرکدام به نوعی در حوزه فعالیت خود شناخته شدهاند، در بخش داوری «افقها»ی «ونیز» (کارگردان، رماننویس و …) تا چه اندازه میتواند در انتخاب بهترین آثار در این دوره تأثیرگذار باشد؟
با وجود اینکه در گذشته تجربه داوری در جشنوارههای مختلف را داشتهام که از آن جمله میتوان به جشنوارههای مختلفی در ویتنام، هندوستان، جشنواره بینالمللی فیلم فجر و جشنواره فیلم کوتاه تهران اشاره کرد، اما بی شک این داوری میتواند تجربه بسیار جذابی برای من باشد، چرا که ابعاد و بزرگی این جشنواره به نوعی تجربه تازهای را برای من به همراه خواهد داشت. البته با توجه به اینکه هنوز جشنواره فیلم «ونیز» برگزار نشده است، زود است که بخواهم بگویم تعاملم با دیگر داوران چگونه خواهد بود، اما از آنجا که در بین داوران این بخش قشرهای متفاوتی حضور دارند که شامل رئیس موزه هنرهای مدرن نیویورک، رماننویس و کارگردان مطرح هستند، برای من بسیار جذاب است که درباره پرسپکتیوهای مختلفی که درباره فیلمها وجود دارد صحبت شود.
از طرف دیگر به عنوان یک فیلمساز تجربه همکاری با چنین هیأتهای داوری جذاب است، به این دلیل که همیشه به این فکر میکنم که چگونه فیلم خودم در رقابتهای بینالمللی دیده میشود و چه بحثهایی ممکن است درباره آن توسط هیأت داوران صورت گیرد و یا با چه نگاهی ممکن است فیلم من در گذشته و آینده قضاوت شده باشد و یا شود. بخش سخت ماجرا این است که قضاوت کردن درباره فیلمها و آثار هنری در هر شکلی کار منصفانهای نیست، به این معنا که قضاوت آثار هنری بسیار سخت است چرا که این آثار برای داوری یا قضاوت ساخته نشدهاند.
به همین دلیل به عنوان یک داور همیشه با خود کلنجار میرویم که آیا قضاوتی که کردهایم درست است یا خیر. اما از طرف دیگر پذیرفتهایم که بخشی از صنعت فیلم، برای بهتر دیده شدن و بهتر معرفی شدن در جشنوارههای سینمایی شرکت میکند، به همین دلیل فکر میکنم حضور در یک چنین اتفاقی برای من بسیار لذت بخش است، اما خود نفس قضاوت آثار هنری کار سخت و پیچیدهای است. از طرف دیگر در جشنوارهای با این سطح، کیفیت فیلمها بسیار نزدیک به هم هستند و همگی از استاندارد کیفی بالایی برخوردار هستند. همین مساله قضاوت را سختتر میکند. حدس میزنم در جلسه هیأت داوران در این باره حرف زده میشود که آدمها چه فیلمهایی را دوست داشتند و برای همین دوست داشتن سعی میکنند دلایل تکنیکی و سینمایی از زبان سینما بیاورند، فکر میکنم این دوست داشتن است که برای هر داوری در چنین جشنوارههایی حرف اول را میزند.
معمولاً در این بخش از جشنواره فیلم «ونیز»، فیلمهایی متفاوت راه پیدا میکنند که نگاه سازنده آنها به سینما کاملاً جدید و متفاوت است، با توجه به شرایط فعلی که جهان در آن به سر میبرد، فکر میکنید تا چه اندازه شاهد آثار متفاوت در این بخش باشیم؟
یکی از دلایلی که این روزها بخشهای غیر اصلی جشنوارهها را بیشتر دوست دارم، این است که شاید بتوان طعم و مزه اصلی سینما را در بخشهای غیراصلی جشنوارهها پیدا کرد، بخشهای اصلی جشنوارهها بسیار به نمایش فرش قرمز، سوپراستارها و فیلمهایی با پروداکشن های بزرگ وابسته شده است، آثاری که برای ارائه به بازارهای بزرگ جهانی در نظر گرفته شدهاند. اگر همین حالا به فهرست آثار راه یافته به جشنواره فیلم «ونیز» نگاه کنید، بسیاری از مدعیان اسکار سال آینده در بین همین فهرست خواهند بود.
برهمین اساس فکر میکنم همان سنتی که جشنواره فیلم «ونیز» در دورههای قبل داشته است یعنی نگاهی به بازارهای جهانی در بخش رسمی جشنواره دنبال میشود. به عنوان مثال بخش رسمی در شب اول با فیلم «مادران موازی» به کارگردانی پدرو آلمادوار افتتاح میشود، همچنین آثاری مثل «قدرت سگ» به کارگردانی جین کمپیون که از مدعیان اصلی اسکار است به نمایش گذاشته میشود. به همین دلیل آنچه که میتوانیم نام آن را بازیگوشیهای سینمایی و یا پیدا کردن ایدههای جدید در آن و چیزی که بتواند زبان سینما را گسترش دهد، بگذاریم، معمولاً در جشنوارههای بینالمللی در بخشهای غیراصلی دیده میشود.
بخش «افقها» نیز معمولاً فیلمهایی را انتخاب میکند که بتوانند پیشنهادهایی را در دل خود برای سینما داشته باشند و میتوانم بگویم از این منظر چنین بخشی با روحیه من بسیار سازگاری دارد و امیدوارم بتوانم در این دوره فیلمهای خوبی ببینم. البته آثار قبلی بعضی از کارگردانانی که آثارشان در این بخش حضور دارد را در گذشته دیده و بسیار دوست داشتم و امیدوارم امسال هم بتوانم از دیدن این فیلمها غافلگیر شوم.
طی سالها گذشته، به غیر از زنده یاد عباس کیارستمی و ۲ کارگردان دیگر ایرانی که در بخش اصلی به عنوان داور در این جشنواره حضور داشتند، اکثر داورانی که از هنرمندان ایرانی انتخاب شدهاند برای حضور در بخش افقها بوده است، فکر میکنید دلیل آن چیست؟
همانطور که اشاره کردید، فکر میکنم اگر بخواهیم به صورت آماری نگاه کنیم، ۵ بار در بخش «افقها»، ۴ بار در بخش فیلمسازان فیلم اول و اگر اشتباه نکنم ۳ بار نیز در بخش رسمی جشنواره فیلم «ونیز»، داور ایرانی داشتهایم که این حضورها از اواسط دهه ۷۰ با حضور زنده یاد عباس کیارستمی آغاز شد و امیدوارم در سالهای بعد نیز ادامه داشته باشد. اینکه چرا بیشتر حضور داوران ایرانی در بخش «افقها» جشنواره فیلم «ونیز» رقم خورده است میتواند به این دلیل باشد که داوران باید از نظر سرشناسی به مفهوم اینکه در کنار هیأت داوران پر وزن قرار بگیرند، از بین آدمهای مشهور و در سطح بینالمللی و به اندازه کافی شناخته شده باشند. چرا که باید فیلمهای بزرگ و مهمی را از سوپراستارهای سینمای جهان داوری کنند، به همین دلیل مساله شناخته شدن داور میتواند برای انتخاب و حضور در بین داوران بخش رسمی، اهمیت داشته باشد.
ضمن اینکه احتمالاً یک سابقهای نیز درباره مدل فیلمسازی و یا مدل نگاه داوران مورد توجه قرار میگیرد. فکر میکنم به عنوان یک کارگردان و با توجه به نگاهم به فیلمسازی و جهان فیلمسازی برای داوری در بخش «افقها» مناسب بودم. فکر میکنم مجموعه این موارد برای انتخاب داوران مورد توجه قرار میگیرد. البته ما در سطح داوران رسمی جشنوارههای بینالمللی، داوران بسیاری داشتیم که از آن جمله میتوان به آقای عباس کیارستمی اشاره کرد. البته می توان به هنرمندان دیگری مانند خانم لیلا حاتمی، خانم نیکی کریمی، خانم فاطمه معتمدآریا نیز اشاره کرد که در رشتههای مختلف در جشنوارههای بینالمللی حضور داشتند. معتقدم کارنامه سینمای ایران در حوزه داوری جشنوارههای بینالمللی، کارنامه کاملاً قابل قبول و درجه یکی است و این کارنامه بسیار مدیون بزرگان سینمای ایران چون عباس کیارستمی است.
فاصله سینمای نوین ایران با نگاههای جدیدی که در سینمای جهان دنبال میشود، چقدر است؟
صحبت درباره فاصله سینمای ایران و سینمای روز جهان نیازمند یک بحث مفصل و طولانی است، اما میتوان گفت فاصله سینمای ایران با سینمای روز جهان در یک حوزههایی چندان زیاد نیست و در یک حوزههایی فاصله زیادی دارد. مهمترین مشکل نسبت سینمای ایران با سینمای جهان این است که چندان متر و معیاری برای سنجش این فاصله وجود ندارد، این را میدانیم که در سینمای جهان ابزار مختلفی برای سنجیدن رابطه بین مخاطبان جهانی و یک اثر هنری وجود دارد که از آن جمله میتوان به فروشهای بینالمللی، حضور در بازارهای VOD بینالمللی از جمله نتفیلیکس، آمازون و …، اکران در سراسر دنیا، حضور و رقابت در جشنوارههای بینالمللی اشاره کرد.
فکر میکنم از بین ابعاد مختلفی که به آن اشاره شد، بنابه دلایل مفصل که در جواب این سوال نمیگنجد، سینمای ایران در حضورهای بینالمللی موفق عمل میکند، یعنی در این بخش سینمای ایران همیشه نشان داده است که در جشنوارههای معتبر و مهم دنیا معمولاً نماینده و حضورهای موفقی داشته است. اما در دیگر بخشها که شامل حضور در بازارهای مهم و بزرگ که میتواند رابطه اثر با مخاطب بینالمللی را نشان دهد، حضور ندارد.
گاهی برای من جالب است، به جای اینکه تصمیم بگیریم دیگر بخشهای نام برده را تقویت کنیم، خرده میگیریم که چرا تنها در بخش جشنوارهها حضور پررنگ داریم، انگار این حضور جشنوارهای است که مانع فروش فیلمهای ما در بازارهای جهانی و ورود به شبکههای بینالمللی پخش در سراسر دنیا شده است. ما پیش از هر چیز به این احتیاج داریم که فیلمهایمان را در یک رابطهای با مخاطب جهانی قرار دهیم و بعد به این نتیجه برسیم که در این ارتباط آثار سینمای ایران مورد قبول قرار میگیرد و یا پس زده میشود. در چنین شرایطی است که میتوانیم به این نتیجه برسیم که فاصله ما با سینمای روز دنیا چقدر است، متأسفانه در حال حاضر سینمای ایران هیچ معیار و ملاکی برای سنجش این ماجرا ندارد به همین دلیل نمیتوانیم بفهمیم که تماشاچی بینالمللی چه واکنشی نسبت به فیلمهای ایرانی دارد. برخی از نمایشهای ما در سطح دنیا موفق بوده است، اما آنقدر تعداد این موفقیتها کم بوده است که نمیتوان آن را به عنوان متر و معیار قرار داد.