سینمای ایران در ماههای گذشته شرایط عجیب و پرفرازونشیبی را طی کرده است. شمار چشمگیر فیلمهای توقیفی بیسرانجام و تصمیمات شورای پروانه نمایش که انتقادهای بسیاری را متوجه عملکرد وزارت ارشاد کرده، برخی ازحواشی پرسروصدای سینما در ماههای اخیر است.
منیژه حکمت در تازهترین گفتوگوی خود با برنامه «آبان» با انتقاد از شرایط دشوار فیلمسازی در ایران گفته است: «برایمان فیلمسازی سخت است، بودجه تأمینکردن، پروانهگرفتن و آن شورای پروانه نمایش که هرکس درونش است سانسورچی است، هرکس… و براساس خوشخدمتی به مدیران عمل میکند که بتواند امکانات ویژهای در جایی دیگر بگیرد، ما همه اینها را میدانیم و میدانید کجا بد است و درد دارد. آنجا که مدیران فرهنگی فکر میکنند ما نمیدانیم. خودشان کبکند و سرشان را زیر برف کردهاند. از این موضوع بگذریم و به وجدان خودشان واگذار کنیم، فقط این نکته که فکر نکنند ما احمقیم. حتی مردم هم میفهمند و همه میفهمند. این مدیران و حلقه دوستانشان هستند که نمیفهمند».
عملکرد شورای پروانه نمایش در ارتباط با چگونگی گزینش فیلمهای سینمایی و صلاحیت آنها برای رسیدن به اکران و البته شورایی که به گفته معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی قدرتی دارند که بهمنزله آن هر فیلمی که یکبار از سوی شورای پروانه نمایش بهطور کامل رد شده باشد، دیگر امکان بررسی در این شورا را ندارد، باعث شده است تا بسیاری از فیلمها در بلاتکلیفی برای اکران قرار بگیرند. درباره عملکرد شورای پروانه نمایش و دورانی که بسیاری از سینماگران امید بسیاری برای حل بسیاری از بحرانها و اختلافات داشتند، با منیژه حکمت همصحبت شدیم.
بسیاری از سینماگران مثل شما نسبت به تصمیمات شورای پروانه نمایش انتقادهایی را مطرح کردهاند و شما تعبیر سانسورچی را برای این شورا به کار بردید، کمی واضحتر درباره نقدهایی که به عملکرد این شورا دارید، صحبت میکنید؟
اینجا صحبت از تفکر مطرح میشود، همیشه یکسری با خودشان فکر میکنند و قائل به این موضوع هستند که ما فکر برتریم و صلاح سینما را بیشتر میدانیم و میشناسیم و در نهایت ما هستیم که تصمیم میگیریم. اینکه اساسا چطور فیلمی باید ساخته شود! بعد از چندین سال تجربه کار در سینمای ایران و شناخت چارچوبهای نظامی که به آن قائل هستیم، اظهارنظرهای اینچنینی از طرف برخی که به خودشان اجازه میدهند با سینماگران اینطور برخورد کنند، دردناک است. نمیدانم چرا این تصور برای آنها به وجود آمده که فکر برتر هستند؟ طبعا بهعنوان یک فیلمساز با بایدونبایدهای کارم آشنا هستم و اعتراض ما به عملکرد این شورا نیز مشخص است و نمیدانم بر چه اساس تصور میکنند که ناجی اکران فیلمها و بهطورکل ناجی هنر هستند؟ حقیقت این است که من خیلی با افرادی که در این شورا مشغول فعالیت هستند آشنا نیستم و ایکاش زمانی پاسخ این پرسش داده شود که به چه دلیل این تصور در بین آنها وجود دارد که اندیشه برتر هستند؟ و بهتر از ما شرایط را میشناسند.
پس ظاهرا هیچگونه تعاملی با سینماگران وجود ندارد… .
بله. من نوع برخورد ارباب و رعیتی این دوستان را متوجه نمیشوم؛ این نگاه بالابهپایینی که باعث رنجش سینماگران میشود. متأسفانه تنها چهار، پنج نفر هستند که در تمام نهادها حضور دارند و مدام جابهجا میشوند و برای سینما و سینماگران تصمیم میگیرند. ظاهرا صلاح ما را بهتر از خودمان میدانند و ما هم باید حرف آنها را بپذیریم. اینکه آنها تصور میکنند ما آدمهای نابالغی هستیم، توهین به ماست. من برای خودم و سینمایی که دغدغهام است احترام قائلم و متأسفانه بسیاری از سینماگران در شرایط اقتصادی و اجتماعیای که به آن دچار هستیم، بهسختی گذران زندگی میکنند و در همین شرایط متأسفانه عدهای به فکر سهمخواهی هستند. ایکاش مقایسهای صورت بگیرد و مشخص شود که مدرسه ملی سینما از زمان تأسیس تا به امروز چه کرده است؟ یا اینکه فارابی در مدت ۱۰ سال گذشته به چه کسانی کمک و بهنوعی بودجهاش را صرف چه کارهایی کرده است یا مؤسسه رسانههای تصویری چه عملکردی داشته؟ بهعنوان یک سینماگر حق دارم این سؤالات را مطرح کنم و منتظر پاسخی باشم و بعد از پاسخ این دوستان، وظیفه اهالی رسانه است که شرایط را رصد کنند و نکات مهم و ناگفته را گزارش کنند. اگر اعتراضی مبنیبر اینکه شفافسازی وجود ندارد، مطرح میکنم به این دلیل است که تمامی این نکات به سینمای کشورمان آسیب رسانده است.
در کنار عملکرد شورای پروانه نمایش، برخی از تهیهکنندگان در این مدت از آسیب دیگری در زمینه تولید فیلم صحبت کردند و آن واردشدن برخی بهعنوان تهیهکننده یا سرمایهگذار به این حوزه است که چالشهای بسیاری ایجاد کرده و ظاهرا اختلافنظرهایی دراینباره در ارشاد هست… .
میزان قدرت ما در سینمای مستقل اندازه مشخصی دارد و بههیچوجه توان رقابتکردن با آقازادهها را نداریم. ورود رقمهای میلیاردی و سرمایهگذاری در سینما که پیامدهای بسیاری از جمله بالارفتن دستمزد بازیگران و مشکلات دیگری را متوجه سینمای ما کرده، خوشایند نیست. خواهش ما از آنها این است که لطفا در جای دیگری غیر از سینما سرمایهگذاری کنید و لطفا پولتان را به سینما وارد نکنید، اجازه دهید سینما مسیر خودش را طی کند.
البته انتقادی نیز به تهیهکنندگان سینما وارد است. چندپارهشدن تهیهکنندگان سینما در قالب تشکل و صنوف مختلف باعث شده نتوان از ورود بسیاری به حوزه تهیهکنندگی ممانعت کرد. بهتعبیری، یکی از دلایل این نابسامانی همین امر است… .
عدهای با پول شکافهایی در بدنه تهیهکنندگی ایجاد کردند و بهنوعی این شکافها با پول پر میشود. در این شرایط نمیتوان همدلی ایجاد کرد و توقع داشت همه تهیهکنندگان در سینما متحد عمل کنند. بسیاری سعی دارند تا از طریق سرمایههایشان، سینماگران را وارد بازیهایشان کنند. کافی است به فهرست پروانه ساختهایی که در مدت دو سال گذشته صادر شده نگاهی کنید و ببینید چند نفر را میشناسید؟ شورای پروانه ساخت باید نسبت به این مسائل جوابگو باشد. در فضای پرسوءتفاهمی زندگی میکنیم، حتی بسیاری به صحبتهای من که سعی میکنم شفافتر عمل کنم اعتراض میکنند و میخواهند با جریان غالب همسو شوم؛ درصورتیکه رسالت سینماگران چیز دیگری است، ما قرار است جریانساز باشیم نهاینکه دنبالهرو باشیم.
آیا تابهحال صحبتی درباره این موضوعات چالشبرانگیز با وزیر جدید کردهاید؟
نه و اساسا دیگر کاری ندارم که قرار است چه اتفاقی بیفتد! ما دلسوزیهایمان را در حوزه سینما در دولت جدید مطرح کردیم و تنها میتوان امیدوار بود که آقای صالحی به سینما جمعی نگاه کنند. سینما تنها همین هفت، هشت نفر آدم نیست، بیش از پنجهزار نفر در سینما مشغول کار هستند.
منبع: شرق