سیما تیرانداز را بیش از اینکه بازیگر سینما یا تلویزیون بدانیم، به عنوان یکی از بهترینهای تئاتر میشناسیم؛ هنرمندی که سالهای بسیار در این عرصه نفس کشیده و کار کرده است. اما صحبت با او به بهانه بیشترین حضورش در تلویزیون بود. مثل همین روزها که «پادری» از شبکه اول سیما با بازی او روی آنتن است و سریال مناسبتی این شبها محسوب میشود. به گزارش سینماسینما، گفتوگو با تیرانداز با کمکاربودنش در سینما آغاز شد و با انتقاد از سریالسازی و البته کیفیت سریال «پادری» و در نهایت تصمیم آینده او در حرفهاش خاتمه پیدا کرد.
با وجود سابقه و تجربه در تئاتر و سینما، تعداد آثاری که در تلویزیون بازی کردهاید کم نیست. شاید بتوان اینطور تعبیر کرد که شاید شما به فراگیربودن تلویزیون میان اقشار مختلف و ارتباط وسیعترش معتقد هستید… .
برای من بازیگری، بازیگری است. مدیوم خیلی تفاوتی ندارد. هرچند نمیتوان منکر این شد که مخاطب تلویزیون با سینما متفاوت است و طبعا وسیعتر است. متأسفانه دلیل کمکاری من در سینما تنها به دلیل مشکلات شخصیام بوده است. در این سالها کارهای زیادی پیشنهاد شد که بسیاری از آنها به دلیل همزمانشدن با کاری دیگر یا اینکه دوست داشتم وقت بیشتری برای خانوادهام بگذارم از طرف من رد شد. من ازجمله بازیگرانی هستم که معمولا از این دسته اتفاقات برایم بیشتر رخ داده است و بیشتر اوقات گرفتار بودهام و نتوانستهام در سینما آنطور که باید حضور داشته باشم.
از تلویزیون دور نمیشویم و بهتر است به سریال «پادری» بپردازیم. شاید بد نباشد ابتدا از مناسبتیبودن این سریال صحبت کنیم. شما بهعنوان بازیگر با سریالهای مناسبتی بیگانه نیستید و نقاط قوت و ضعف این سریالها را بهواسطه حضور در آنها بهتر میشناسید. افت کیفی این سریالها خصوصا به دلیل نداشتن متن و کارگردانی خوب، نقدهای بسیاری بههمراه دارد. زمانی که سریالی مناسبتی را برای بازی انتخاب میکنید این تردید را ندارید که نتیجه کار شاید اتفاق مطلوبی نباشد؟
بیشترین زمانی که مردم پای تلویزیون مینشینند، در مناسبهاست و ساخت سریالهای مناسبتی هم بیشتر توجه به همین موضوع است. درنتیجه هروقت سریالی مثلا در عید یا ماه مبارک رمضان پخش میشود بخت و اقبال خوبی برای دیدهشدن دارد. البته مثلا سریال «نفس گرم» را هم کار کردم که مناسبتی نبود و مخاطب وسیعی داشت. در این سالها برای یک هنرپیشه در زمانهای مناسبتی کارکردن یعنی مخاطب صددرصد داشتن و این یک حسن محسوب میشود.
البته در مناسبتها شاید تعداد بیشتری از مردم پای تلویزیون بنشینند اما بحث کیفیت در بسیاری از کارهای تلویزیون در سالهای گذشته نقدهای بسیاری بههمراه داشته است. این نکتهای است که اتفاقا باعث شده تا تلویزیون مخاطبان زیادی را هم از دست بدهد… .
چندسالی است که برخی در تلویزیون اتفاقی را باب کردهاند که خیلی هم خوب نیست. مثلا ساخت سریال در زمان بسیار کوتاه یکی از توانمندیهای برخی از دوستان قلمداد میشود و این سنت توسط عدهای جا افتاده که میتوان در زمان کوتاهی سریال ساخت و پرمخاطب هم شد و اتفاقا ضربه زیادی هم به سریالسازی زد. دومین مورد مثل تمام چیزهای دیگر که به پول ختم میشود از این ناحیه ضربه دید. تهیهکنندهای که ترجیح میدهد کار زودتر تمام شود و بههرحال سود خودش را ببرد و از بازیگر گرفته تا کارگردان یا تیم تولید آسیب میبینند.
یکی از موفقیتهای سریال «دودکش» این بود که زمان خوبی برای ساخت سریال در نظر گرفته شد. درنظرگرفتن زمان کافی برای ساخت یک سریال نکته مهمی است. اتفاقا چندوقت پیش در مورد یک مجموعه صد قسمتی با من صحبت شد و متأسفانه چیزی که دیدم این بود که معیار برای انتخاب بازیگر تنها پول بود. درحالیکه اصلا متن کاملی هم وجود نداشت. حال در نظر بگیرید که در این شرایط باید با آزمون و خطا سر کار حاضر شد و در نهایت نتیجه کار چه خواهد شد، مشخص نیست. بحث مناسبتی را کنار بگذاریم. تلویزیون ما و سریالسازی در سالهای اخیر ضربههای بسیار جدی خورده است و واقعا نیاز به نظارت بهتری است. حتی الان که در مورد این موضوع صحبت میکنیم خندهام میگیرد. چراکه سالهایسال است در مورد این موضوع صحبت میشود و اصلا هیچکس توجه نمیکند. صحبتهای ما توسط مدیران خوانده نمیشود. اگر قرار است مخاطب تلویزیون بیشتر شود باید کیفیت را بالاتر ببریم. چرا تا زمانی که متن یک سریال آماده نیست باید کار کنیم؟ یا مثلا چطور قرار است یک سریال صد قسمتی در هفتماه تمام شود؟ در این شرایط من بازیگر باید بالای ۱۲ ساعت کار کنم، پس نتیجه کارم آنطور که باید نیست، کارگردان و عوامل بیش از پیش خسته خواهند شد چراکه معمولا در یک سریال عوامل ماهانه باید بین دو تا سه روز استراحت داشته باشند درحالیکه در فرصت کم سریالسازی ما، اصلا این مورد رعایت نمیشود. اینکه چرا نباید برای سال آینده تلویزیون و مناسبتهایش برنامهریزی کنیم سؤال بزرگی است که سالهاست بیجواب مانده. سریال «پادری» هم در مدتزمان کوتاهی ساخته شد اما این شانس را داشتیم که بازیگران شناخت خوبی نسبت بههم داشتند و یک پیشزمینه برای همه ما فراهم بود و باعث شد تا بخشی از کار جلو برود. اما با همه اینها میدیدیم چه فشاری روی آقای نریمانی، نویسنده سریال و باقی عوامل بود.
از «دودکش» صحبت کردید. شاید به دلیل زمان بیشتری که صرف ساختش شد، متنی که برای مردم جذاب بود و بازیگرانی که در سریال حضور داشتند باعث شد تا این مجموعه پرمخاطب شود. درصورتیکه این اتفاق برای «پادری» تکرار نشد… .
سریال «دودکش» متعلق به آقای نیکنژاد بود. طبیعی است که شکل و شمایل خاص خودش را داشت. آقای نریمانی نویسنده بسیار خوبی است که «پادری» را نوشت. زمانی که نویسنده تغییر میکند دیگر نمیتوان انتظار داشت همهچیز مثل سابق باشد چراکه ذهنیت و سبک کاری دو نفر مثل هم نیست. هر دو این نویسندهها به سبک خودشان نوشتند و نمیگویم کدام بهتر است چراکه من هر دو متن را دوست دارم. اتفاقا اگر آقای لطیفی هم کارگردان سریال «پادری» نبودند، باز سریال طور دیگری میشد. در سریال «دودکش» بحث روابط مطرح بود اما در «پادری» داستان داریم. اما واقعا این دو سریال را با هم مقایسه نکنید.
تفکیککردن این دو سریال به دلیل تکرار فضا یا بازیگران آسان نیست و خواهناخواه این بحث مقایسه پیش میآید… .
اگر «دودکش» را با همان شرایط میساختیم، شک ندارم عدهای میگفتند ما که این را دیدیم. موضوع «دودکش» شاید برای مردم جدید بود، اما همهچیز در «پادری» فرق کرد و شکل و شمایل دیگری پیدا کرد مثل سریال «پایتخت» که با وجود ساختهشدن در فصلهای مختلف اما در هر فصل تفاوتهایی وجود دارد.
تدریس بازیگری هم یکی از دلایلی است که باعث شده انتخابهای محدودتری در بازیگری داشته باشید؟
در همه این سالها تئاتر اولویتم بوده و هست اما تدریس خیلی دلمشغولی من نبوده. تدریس بهنوعی زکات کارم است و درآمد خیلی زیادی هم ندارد که تمام وقتم را به آن اختصاص بدهم. تدریس در این زمینه بیشتر از این بابت است که اعتقاد دارم کسانی باید باشند که جایگزین ما شوند.
قطعا هنرجویان تحتتعلیم شما به دنیای حرفهای معرفی میشوند، معمولا در معرفی آنها به سینما یا تلویزیون پیشقدم میشوید؟
قطعا هرزمان سر هر کاری رفتهام، بچهها را معرفی و تشویق کردهام که کار کنند. اما همیشه به آنها تأکید میکنم چند پارامتر مهم در کار بازیگری است که باید رعایت کنند. اولا باید دارای استعداد لازم بازیگری باشند و باید روی خودشان کار کنند و تواناییهایشان را بالا ببرند. بعد از آن ممکن است شانس به آنها رو کند و نقشی که به آنها بخورد پیشنهاد شود و قدم بعدی ماندگاری در کار است. ماندگاری این نیست که تنها نقش بازی کنند بلکه شامل خیلی چیزهاست. باید خودشان را بهروز نگه دارند و مطالعه را فراموش نکنند و مواردی که آگاهی و علم یک بازیگر را بالا میبرد. تمرینات لازم باید مدام در نظر گرفته شود. مثالی که میزنم آقای پرستویی و آقای شکیبایی است که آقای پرستویی از «لیلی با من است» برای مردم چهره شناختهشدهای شد و قبل از آن بازیگر تئاتر بودند و آقای شکیبایی هم با «هامون» توانست به دنیای حرفهای قدم بگذارد و هر دو توانستند در طول سالیان کیفیت کارشان را بهخوبی حفظ کنند و ماندگار شدند.
در گفتوگویی از شما خواندم که به فیلمسازی فکر میکنید، کارگردانی تئاتر در همه این سالها نشان داده که شما در کارگردانی توانمند هستید. هرچند که مدیومها با هم متفاوت است اما آیا این هدف یا دغدغه شما بهزودی محقق خواهد شد یا خیر؟
امیدوارم این اتفاق بهزودی بیفتد. محدوده جدیدی است که شاید خیلی از آن اطلاعی نداشته باشم، امیدوارم این اتفاق بیفتد وگرنه شاید مثل قبل به تئاتر یا ساخت فیلم کوتاه بسنده کنم. اما دوست دارم کارگردانی سینما را تجربه کنم. اصولا کارگردانی را دوست دارم و تا حدودی هم فکر میکنم توانایی این کار را داشته باشم. بهزودی با بچههای گروهم کاری را به نویسندگی خانم نوشین تبریزی اجرا خواهیم کرد و بعد از آن ساخت فیلم کوتاهم را آغاز خواهم کرد که باز به دلیل مشغلههایم مدتی است به تعویق افتاده است و اگر شرایط فراهم باشد امیدوارم کارگردانی سینما را هم تجربه کنم. هرچند یقین دارم کار سختی است، شاید سختتر از بازیگری.
منبع: شرق