خسرو دهقان، تدوینگر و منتقد سینمای ایران، نمیخواهد یک فیلم از میان ۱۰ فیلم برگزیده خانه سینما و بنیاد فارابی را انتخاب کند چون معتقد است باید فیلمی انتخاب شود که با ملاک و معیارهای اسکاریها همخوانی داشته باشد.
در این گفتوگو این قضیه را بیشتر برایمان میشکافد:
از میان ۱۰ فیلم برگزیده ازسوی هیئت انتخاب خانه سینما و بنیاد فارابی کدام یک را انتخاب میکنید؟
انتخابی ندارم.
درباره این ۱۰ فیلم چه نظری دارید، کدام به اسکار معرفی بشود بهتر است؟
در کل و واقعا از کوزه همان برون تراود که در اوست و اینها عجیبوغریب نیستند بلکه سینمای ایران همین است که این ۱۰ فیلم را از میان آن انتخاب کردهاند که چندان هم عجیبوغریب نیست بلکه این همان ظرفیت سینمای ماست و البته روزگاری باید درباره اهمیت سینمای مستند و کوتاه گفت که بحث دیگری است و ما در این زمینهها فیلمهای با ارزشی داریم.
نظرتان درباره انتخاب یکی از ۱۰ تا؟
خودم نظر مشخصی ندارم اما درباره انتخاب فیلم برای اسکار معتقدم که باید خیلی مراقب باشند و چندان دنبال ارزش و معیار اینجایی نباشند که کدام فیلم خوب و بد یا با ارزش و بیارزش است و این درست مثل عملکرد صاحب رستوران و آشپزی است که غذا را برای خودشان طبخ نمیکنند بلکه غذا را برای مشتری میپزند و ذائقه مشتری برایشان خیلی اهمیت دارد و الان هم باید دید آن طرف به اسکار چگونه نگاه میکنند و ملاک و معیارشان برای انتخاب اسکاریها چیست. الان نمیتوانیم شعار بدهیم که اسکار بد و نفرتانگیز است چون ضمن معرفی فیلم به اسکار داریم آن را هم تأیید میکنیم و برای همین متلکگفتن درست نیست بنابراین دقیق بشویم که ذائقه آنها را برای انتخابمان در نظر بگیریم.
کیفیت و ارزشمندی فیلمها از نظر من و شما برای آنها ملاک نیست و الان خانه سینما نمیتواند بنابر نظر سلیقهایاش کاری را معرفی کند بلکه باید بنابر ذائقه خود اسکار فیلم برگزیدهاش را به آنها معرفی کند و بهقولمعروف باید این علف به دهان بزی شیرین بیاید و ما طوری سرویس بدهیم که رضایت آنها را جلب کنیم.
بنابراین چه پیشنهاد کلی دارید؟
به نظرم آنها از ملودرامهای انسانی بیشتر خوششان میآید و اگر در فیلمی گرفتاریها و بلایا و انسانیشدن وضعیت بیشتر رعایت شده باشد، این ملودرامها خیلی باب طبع آنهاست و با خواست و میل اسکاریها سر سازگاری بیشتری دارد.
با توجه به اینکه سینمای ایران برای دو بار در اسکار برگزیده شده، آیا از این به بعد باید با حساسیت بیشتری فیلمهایمان را به اسکار معرفی کنیم؟
سینمای ایران – خوب یا بد، درست یا غلط- بخشی از جشنوارههای جهانی است و در ویترین آنها یک جایی برای سینمای ایران باز است، سینمای ایران دو، سه دهه است که در این بازار و تشکیلات جشنوارهای در سراسر عالم حضور دارد و درست مثل ویترین بقالی میماند که از این متاع و مارک هم دستکم یک قلم باید داشته باشند.
آیا سینمای ما آنقدر پیشرفت کرده که بگوییم با معیارهای جهانی داریم فیلم تولید میکنیم؟
تنها نکته این است که بگویم انتخاب و جایزه خوب است و درست مثل فوتبال، والیبال، المپیاد ریاضی و شطرنج و مانند اینهاست که فیلمهایی از ایران برگزیده میشوند و این موفقیت مایه سربلندی و خوشحالی میشود و مثل این میماند که فلان پسرخاله در کنکور قبول شده و برای موفقیتش باید جشن گرفت و بهقولمعروف از چریدن این گوسفند دنبهاش کو؟ شاید چند دلار و پوند وارد ایران بشود اما این بیشتر در حد جلب پرستیژ است و نه اینکه به چرخه کلی سینمای ما کمک بکند.
یعنی چندان سود کلانی برای سینمای ما نداشته؟
فقط در حد آوردن پرستیژ است و ما نمیتوانیم با این پرستیژ به نانوایی برویم و نان بخریم شاید نانوا به شما احترام بگذارد اما به شما نان نمیدهد.
درواقع این پرستیژ باعث سربلندی است و با پوشیدن کت و شلوار نو نمیشود که نان و خرج زن و بچه را تأمین کرد و الان کسی مهندس باشد و شب که به خانه برود باید با نان سنگک و هندوانه برود که همسرش تحویل بگیرد وگرنه پز مهندسبودن که نان نمیشود.
منظورتان این است این جوایز و جشنوارهها کمکی به چرخه اقتصادی ما نکردهاند؟
منظورم تکنولوژی، صنعت و درکل سینماست چون سینما هزینهبر است و یک فیلم کمش در حدود یک میلیارد هزینه میبرد و مثل شعر نیست که شاعر با قلم و چهار ورق کاغذ و تخیلش مینشیند و شعرش را میگوید. فکر میکنم اقتصاد سینما و چرخه سینما و سالنداری نیازمند بسیاری از چیزهاست که از طریق حضور در این جشنوارهها هیچ یک از اینها متحول نشدهاند و امکاناتی به سینمای ما افزوده نشده است. بنابراین پرستیژ کافی نیست.
آیا پیشنهادی دارید برای اینکه موازنهای برقرار بشود و ضمن رفتن به جشنوارهها امکانات سینمایی ما نیز توسعه بیابد؟
نه، من هم ماندهام چون خودم هم پاسخی برایش ندارم و فکر نمیکنم موازنهای هم انجام بشود و فقط میدانم نباید به پرستیژ اکتفا کنیم چون باید دنبال چیزهایی باشیم که دستمان را بگیرد و بتوانیم سینمای توسعهیافتهای داشته باشیم.
و درباره اسکار؟
انتخاب برای اسکار کار آسانی نیست بلکه خیلی هم سخت است و این مثل معادلهای است که نمیشود بهدرستی حلش کرد؛ اما پیشنهادم؛ الگویی را معرفی کردم که در آن درنظرگرفتن ذائقه اسکاریها باید ملاک و معیار باشد و اینکه ما بگوییم این فیلم خوب یا بد است و اصولگرا و اصلاحطلب چنین میگویند، اصلا برای آنها مهم نیست. باید فیلمی را بفرستیم که آنها خوششان بیاید.
انتخابی ندارم.
درباره این ۱۰ فیلم چه نظری دارید، کدام به اسکار معرفی بشود بهتر است؟
در کل و واقعا از کوزه همان برون تراود که در اوست و اینها عجیبوغریب نیستند بلکه سینمای ایران همین است که این ۱۰ فیلم را از میان آن انتخاب کردهاند که چندان هم عجیبوغریب نیست بلکه این همان ظرفیت سینمای ماست و البته روزگاری باید درباره اهمیت سینمای مستند و کوتاه گفت که بحث دیگری است و ما در این زمینهها فیلمهای با ارزشی داریم.
نظرتان درباره انتخاب یکی از ۱۰ تا؟
خودم نظر مشخصی ندارم اما درباره انتخاب فیلم برای اسکار معتقدم که باید خیلی مراقب باشند و چندان دنبال ارزش و معیار اینجایی نباشند که کدام فیلم خوب و بد یا با ارزش و بیارزش است و این درست مثل عملکرد صاحب رستوران و آشپزی است که غذا را برای خودشان طبخ نمیکنند بلکه غذا را برای مشتری میپزند و ذائقه مشتری برایشان خیلی اهمیت دارد و الان هم باید دید آن طرف به اسکار چگونه نگاه میکنند و ملاک و معیارشان برای انتخاب اسکاریها چیست. الان نمیتوانیم شعار بدهیم که اسکار بد و نفرتانگیز است چون ضمن معرفی فیلم به اسکار داریم آن را هم تأیید میکنیم و برای همین متلکگفتن درست نیست بنابراین دقیق بشویم که ذائقه آنها را برای انتخابمان در نظر بگیریم.
کیفیت و ارزشمندی فیلمها از نظر من و شما برای آنها ملاک نیست و الان خانه سینما نمیتواند بنابر نظر سلیقهایاش کاری را معرفی کند بلکه باید بنابر ذائقه خود اسکار فیلم برگزیدهاش را به آنها معرفی کند و بهقولمعروف باید این علف به دهان بزی شیرین بیاید و ما طوری سرویس بدهیم که رضایت آنها را جلب کنیم.
بنابراین چه پیشنهاد کلی دارید؟
به نظرم آنها از ملودرامهای انسانی بیشتر خوششان میآید و اگر در فیلمی گرفتاریها و بلایا و انسانیشدن وضعیت بیشتر رعایت شده باشد، این ملودرامها خیلی باب طبع آنهاست و با خواست و میل اسکاریها سر سازگاری بیشتری دارد.
با توجه به اینکه سینمای ایران برای دو بار در اسکار برگزیده شده، آیا از این به بعد باید با حساسیت بیشتری فیلمهایمان را به اسکار معرفی کنیم؟
سینمای ایران – خوب یا بد، درست یا غلط- بخشی از جشنوارههای جهانی است و در ویترین آنها یک جایی برای سینمای ایران باز است، سینمای ایران دو، سه دهه است که در این بازار و تشکیلات جشنوارهای در سراسر عالم حضور دارد و درست مثل ویترین بقالی میماند که از این متاع و مارک هم دستکم یک قلم باید داشته باشند.
آیا سینمای ما آنقدر پیشرفت کرده که بگوییم با معیارهای جهانی داریم فیلم تولید میکنیم؟
تنها نکته این است که بگویم انتخاب و جایزه خوب است و درست مثل فوتبال، والیبال، المپیاد ریاضی و شطرنج و مانند اینهاست که فیلمهایی از ایران برگزیده میشوند و این موفقیت مایه سربلندی و خوشحالی میشود و مثل این میماند که فلان پسرخاله در کنکور قبول شده و برای موفقیتش باید جشن گرفت و بهقولمعروف از چریدن این گوسفند دنبهاش کو؟ شاید چند دلار و پوند وارد ایران بشود اما این بیشتر در حد جلب پرستیژ است و نه اینکه به چرخه کلی سینمای ما کمک بکند.
یعنی چندان سود کلانی برای سینمای ما نداشته؟
فقط در حد آوردن پرستیژ است و ما نمیتوانیم با این پرستیژ به نانوایی برویم و نان بخریم شاید نانوا به شما احترام بگذارد اما به شما نان نمیدهد.
درواقع این پرستیژ باعث سربلندی است و با پوشیدن کت و شلوار نو نمیشود که نان و خرج زن و بچه را تأمین کرد و الان کسی مهندس باشد و شب که به خانه برود باید با نان سنگک و هندوانه برود که همسرش تحویل بگیرد وگرنه پز مهندسبودن که نان نمیشود.
منظورتان این است این جوایز و جشنوارهها کمکی به چرخه اقتصادی ما نکردهاند؟
منظورم تکنولوژی، صنعت و درکل سینماست چون سینما هزینهبر است و یک فیلم کمش در حدود یک میلیارد هزینه میبرد و مثل شعر نیست که شاعر با قلم و چهار ورق کاغذ و تخیلش مینشیند و شعرش را میگوید. فکر میکنم اقتصاد سینما و چرخه سینما و سالنداری نیازمند بسیاری از چیزهاست که از طریق حضور در این جشنوارهها هیچ یک از اینها متحول نشدهاند و امکاناتی به سینمای ما افزوده نشده است. بنابراین پرستیژ کافی نیست.
آیا پیشنهادی دارید برای اینکه موازنهای برقرار بشود و ضمن رفتن به جشنوارهها امکانات سینمایی ما نیز توسعه بیابد؟
نه، من هم ماندهام چون خودم هم پاسخی برایش ندارم و فکر نمیکنم موازنهای هم انجام بشود و فقط میدانم نباید به پرستیژ اکتفا کنیم چون باید دنبال چیزهایی باشیم که دستمان را بگیرد و بتوانیم سینمای توسعهیافتهای داشته باشیم.
و درباره اسکار؟
انتخاب برای اسکار کار آسانی نیست بلکه خیلی هم سخت است و این مثل معادلهای است که نمیشود بهدرستی حلش کرد؛ اما پیشنهادم؛ الگویی را معرفی کردم که در آن درنظرگرفتن ذائقه اسکاریها باید ملاک و معیار باشد و اینکه ما بگوییم این فیلم خوب یا بد است و اصولگرا و اصلاحطلب چنین میگویند، اصلا برای آنها مهم نیست. باید فیلمی را بفرستیم که آنها خوششان بیاید.
منبع: شرق