سینماسینما، تبسم کشاورز: گیتی قاسمی، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون است. او برای بازی در فیلم ویلاییها به کارگردانی منیر قیدی و سد معبر به کارگردانی محسن قرایی نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشنواره فیلم فجر شده است.
این روزها او را در کنار مجید صالحی، میلاد کیمرام و رضا کیانیان در سریال «سیاوش» میبینیم. سریالی پربیننده که همزمان و در رقابت با سریالهای دیگر نمایش خانگی عرضه میشود.
این بازیگر تاکنون در حکم تجدید نظر، خروج، متری شیش و نیم، جاندار، سد معبر، ویلاییها و… بازی کرده است.
با گیتی قاسمی، درخصوص تاثیر کرونا در دنیای هنر، سریال سیاوش، نحوه انتخاب نقشهایش و… گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
از کار کردن در شرایط کرونایی و فعالیتهایتان در این ایام بگویید؟
سریال سیاوش، زیرخاکی و فیلم سینمایی حکم تجدید نظر را در شرایط کرونا کار کردم. خوشبختانه سر هر کاری که رفتم همگی پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکردند. حتی این اواخر که کمی احساس کسالت میکردم برای تست کرونا و تزریق سرم برایم پزشک فرستادند. البته خوشبختانه تست کرونایم منفی شد.
خداروشکر که هنوز زندهایم و کار میکنیم. همه ما که ماندهایم در این شرایط افسوس کسانی مانند کریم اکبری مبارکه، پرویز پورحسینی و.. را میخوریم که چرا دیگر کنارمان نیستند. کرونا باعث شد ما گنجینه های بزرگی را از دست بدهیم که جای خالی آن عزیزان هرگز تکرار نمیشود.
در کل این روزها با کرونا دست و پنجه نرم میکنیم. از طرفی نمیشود کارها را تعطیل کرد مگر اینکه هنرمندان حمایت درستی از سوی دولت بشوند که این امر آنگونه که شایسته است اتفاق نمیافتد. اگر هم در این حین دولت کمک ناچیزی به هنرمندان میکند با این مبالغ کاری نمیتوان کرد حتی اجاره خانه معمولی را هم نمیتوان پرداخت کرد.
با توجه به اینکه سیاوش سریالی بازیگرمحور است بگویید چه شد که شما برای نقش «سیمین ساقی» انتخاب شدید؟ از نقشتان در سریال سیاوش برایمان بگویید.
با من هم مثل تمامی بازیگران فیلم تماس گرفته شد. از آنجایی که من در فیلم قبلی آقای سروش محمدزاده هم بازی کرده بودم ایشان نوع بازی و برداشت من از کاراکترها را به خوبی میشناخت.
وقتی برای صحبت به دفتر ایشان رفتم متوجه شدم که قرار است نقش یکی از برادرانم را مجید صالحی بازی کند، جالب است که من در سالهای دور از خانه بازیگر سریال مجید صالحی بودم و خیلی خوشحال شدم از اینکه آقای صالحی هم در کنار ما هستند.
خلاصه باید بگویم که برخورد و انرژی خوب آقای یاری، میلاد کیمرام و حضور بازیگران خوب تئاتر، همه و همه ترغیبم کرد تا بازی در سریال سیاوش را بپذیرم و هیچ بهانهای برای نرفتن سر این کار نداشته باشم.
سیاوش با دیگر سریالهای شبکه نمایش خانگی تقریبا به صورت همزمان عرضه میشود و خواه ناخواه وارد رقابت شده است. شما فکر میکنید این سریال تاکنون چقدر موفق بوده است؟
واقعیتش برای من هم جای تعجب دارد که این تعداد سریال نمایش خانگی، وارد مارکت میشود. درست است که این همه فعالیت هنری و سینمایی جای شکر دارد ولی به نظرم باید اجازه نفس کشیدن به مخاطب داده شود تا داستانها را باهم قاطی نکنند.
سریال سیاوش به این دلیل که قصه روان و قابل باوری دارد قشر زیادی از مخاطبان را به خودش جذب کرده است. این سریال به مسائل خانوادگی، اجتماعی و ورزش میپردازد، مردم عموما با این ژانر از فیلم و سریال ارتباط خوبی برقرار میکنند. در هر قسمت فیلم ما گرهای را باز میکنیم به همین خاطر مخاطب دوست دارد سریال را دنبال کند.
حقیقتا بازیگران برای تکتک سکانسها و پلانهایشان انرژی گذاشتند. هیچکس سطحی به نقشش نگاه نکرد و سرسری از کنار آن رد نشد. برای مثال سکانسی را بازی کردم که بعد متوجه شدم عوامل فیلم تصمیم گرفتهاند چند هفته بعد دوباره آن را بگیرند. میخواهم بگویم که همه ما با وسواس زیادی کار را دنبال میکردیم چرا که دوست داشتیم خوراکی را به مخاطب عرضه کنیم، که ارزش وقت گذاشتن داشته باشد.
کمی هم از همکاری با جلیل سامان، پژمان جمشیدی و ژاله صامتی در سریال زیرخاکی ۲ و نقشتان برایمان بگویید. به هرحال این سریال کاری کمدی است و فضایش با اکثر کارهای شما متفاوت است.
متاسفانه اجازه ندارم در مورد نقشم توضیح یا جزئیاتی به شما بدهم. جدا از آن دوست دارم مردم با دیدنش غافلگیر شوند. فقط میتوانم بگویم همکاری با جلیل سامان، رضا نصیرینیا، ژاله صامتی و پژمان جمشیدی بینظیر است. واقعا این را بدون اغراق میگویم که زیرخاکی جزو لذتبخشترین کارهایی بوده که تا به حال در آن بازی کردهام.
خیلی کم پیش میآید کار کردن در تلویزیون را قبول کنم مگر اینکه کار با گروهی حرفهای و عوامل درجهیک مانند زیرخاکی باشد. زیرخاکی از تجربیات واقعا درخشانم در تلویزیون محسوب میشود و بدون اغراق از حضور و همکاری لحظه به لحظه در آن عشق کردم. واقعا از آقای سامان هم ممنونم که دستم را برای خلاقیت در این نقش باز گذاشتند. همیشه از ایدههای بازیگران و دیالوگهای بداهه آنها استقبال میکنند. به نظرم زیرخاکی۲ درست مثل فصل اولش بسیار جذاب شده است. مطمئنم دل مردم با دیدن این سریال شاد خواهد شد.
این دومین تجربه کاری من و ژاله صامتی بعد از حکم تجدیدنظر است که خداراشکر همینطور که گفتم خیلی خوب از آب درآمده است باید بگویم که بازی در کنار ژاله واقعا بینظیر است، چرا که ما شیمی هم را متوجه میشویم. مثلا تمامی سکانسهایی را که با هم کار میکنیم به سرعت ضبطش انجام و بداهههای لازم به کار اضافه میشود. انگار یک خون و یک فاکتور مشترکی در بازیگری بین ما وجود دارد که زبان همدیگر را به خوبی متوجه میشویم. در کل امیدوارم که مردم سریال را ببینند و دوست داشته باشند.
معمولا نقشهایی که ما از شما در سینما دیدهایم کوتاه بودهاند اما با همان نقشها (برای مثال ویلاییها و سدمعبر) نامزد جشنواره فجر شدید. همانطور که خودتان هم چندجا اشاره کردید حساسیتی به بازی در نقشهای کوتاه اما تاثیرگذار ندارید. برایمان بگویید نحوه انتخاب نقشها برایتان چگونه است؟ در واقع گزیدهکاری میکنید؟
راستش را بخواهید تا چند وقت پیش به نوعی ناچار بودم توسط کارگردانها انتخاب شوم. به این خاطر که من روابط خاصی در سینما نداشتم و فقط استعداد ذاتی خودم معرفم بود.
پیش خودم میگفتم که من ۲۵ سال تئاتر کار کردم حالا برای اینکه بتوانم خودم را در سینما نشان دهم ابتدا باید در نقشهای کوتاه بازی کنم. حتی اگر نقشم کوتاه بود اما گروه خوبی آن را تشکیل میدادند آن را میپذیرفتم.
وقتی در این شرایط قرار میگیری مجبور میشوی نقشهای کوتاه خوب را قبول کنی، روی آن کار کنی و به جزئیات بازی خیلی دقت داشته باشی. به شکلی که وقتی آن را ارائه میدهی مخاطب بگوید از پس این نقش فقط گیتی قاسمی بر میآمد.
شاید تک سکانس کار کرده باشم ولی با دل و جان روی آنها تمرکز کردهام و همیشه سعیام بر این بوده در آن تایم محدود بهترینم را ارائه بدهم.
همانطور که خودتان هم اشاره کردید برای فیلم سد معبر نه تنها در جشنواره فجر بلکه در جشنواره گلدن گلوبال فیلم مالزی به همراه حامد بهداد کاندید شدم.
ولی در حال حاضر اگر کارگردانی بخواهد گیتی قاسمی را برای یک نقشی انتخاب کند، تواناییهایش را به خوبی میداند. یعنی میتواند یک نقش اصلی یا یک مکمل خوب را به او بسپارد.
خوشبختانه در این مدت نقش یکهای خیلی خوبی به من پیشنهاد شده اما متاسفانه به دلیل تداخل کاری نتوانستم آنها را بپذیرم. سال گذشته در سریال سیاوش، سریال زیرخاکی و فیلم حکم تجدیدنظر سه ژانر متفاوت را تجربه کردم.
حقیقتا حالا دیگر به راحتی قبل، کار قبول نمیکنم. در کل کاراکتر، کاراکترپذیری و فیلمنامه برایم خیلی مهم است. فکر میکنم آنقدر کار کردهام که دیگر خودم بخواهم انتخاب کنم.
در سینمای ایران اکثرا روی بازیگران جدید سرمایهگذاری نمیکنند و بیشتر تمایل دارند از چهرههای شناخته شده و امتحان پس داده استفاده کنند. نگاه شما به این مسئله چیست؟
به نظرم باید اجازه ورود به سینما را به هر کسی که دارد کارش را درست انجام میدهد و مستعد است بدهیم. چه فردی تازهکار باشد و چه چهرهای که سالهاست در قاب سینما و تلویزیون دیده میشود.
معتقدم مادامی که آدمها خوب کار میکنند باید به کارشان بها داده شود. این را خوب میدانم که کارگردانها دست روی بازیگری میگذارند که کاراکتر نوشته شده در فیلمنامه به لحاظ ظاهری نزدیک به آنها باشد. حالا اگر کاراکتر اصلی خود بازیگر است که خیلی عالی میشود.
به نظرم باید افراد چهره را در کنار افراد تازهکار قرار دهیم و کار را جلو ببریم. برای مخاطب هیچچیز مهمتر از این نیست که وقتی یک فیلم را تماشا میکند به شدت با آن همراه شود و همذاتپنداری کند. حالا فکر کنید کدام بازیگر مخاطب را به این درجه میرساند؟ برو سراغ او تا برایت بازی کند. اصلا برای مخاطب مهم نیست شخصی که در فیلمی بازی میکند شخص معروفی است یا نه، بلکه مهم این است آن فرد کارش را درست انجام دهد و نقش را باورپذیر کند نه اینکه مخاطبان درگیر قیافه، فیگور و چهره او شوند.
مثلا خانم گلاب آدینه و ژاله صامتی تا دنیا دنیاست بازیگر هستند. در مقابل بازیگران زیادی را هم داریم که دوسال کار میکنند و بعدش خداحافظ دیگر هیچ اسمی از آنها برده نمیشود.
و سخن پایانی؟
آرزو میکنم که شرایط ساخت سریالها و فیلمهای خوب با بازیهای باکیفیت بیشتر شود. هر چه زودتر رونق دوباره به سینماها برگردد تا مردم دوباره بتوانند به سالنها بروند و فیلمهای خوب را تماشا کنند.
به امید اینکه سال ۱۴۰۰ دل تمامی مردم شاد باشد و آنقدر شادابی در مملکت و دنیا فراگیر شود که دیگر هیچکس به غم و غصه فکر نکند.