جشنی پر از طعنه های تند و تلخ/ حرف های صریح درویش، پوراحمد و سهیل محمودی

یکی از جالب تربن بخش های  مراسم بزرگداشت های هفدهمین جشن خانه سینما طعنه های آشکار و صریح به دولتمردان قبلی و فعلی بود.

۱۴۴۱۷۷۷۲۷۱۹۰۸_amin khosroshahi-17

کیومرث پوراحمد با اشاره به دولت محمود احمدی نژاد گفت: “دردوره پاک‌ترین دولت تاریخ، جشن سینما را بر سر مزار سیف‌الله داد برگزار کردیم که جالب و غم‌انگیز بود اما باز خوب است که امشب در یک سالن جمع شدیم. در پاک‌ترین دولت تاریخ، آدم‌هایی تقدیر می شدند که از حقارت چیزی کم نداشتند اما الان چهار آدم بزرگ در اینجا هستند که هر کدام ردپایی در سینمای ایران دارند.” او در بخش دیگری از سخنان طولانی خود با اعتراض به توقیف فیلم “رستاخیز” گفت: “درویش یازده سال برای ساخت فیلمی همچون «رستاخیز» تلاش کرد تا یک روز اکران شود و پایین بیاید! این خیلی غم‌انگیز است.نمی‌دانم آدم‌هایی که جلوی وزارت ارشاد جمع می‌شوند یک بار هم جلوی موسساتی مثل حوزه هنری که رسما حقوق مرا سر فیلم «خواهران غریب» نادیده گرفت، جمع شده‌اند یا خیر؟! موسساتی که بودجه‌هایشان خیلی بیشتر از وزارت ارشاد است. حالا من باید باور کنم که اینها دلسوز سینما و اسلام هستند!؟ یعنی من ابله‌ام که اینها جان بر کف و دلسوز هستند تا این فیلم «کثیف و ضداسلام!» (رستاخیز) اکران نشود؟”

پوراحمد سازندگان فیلم محمد(ص) را نیز از طعنه های خومد بی نصیب نگذاشت. این درحالی بود که محمد مهدی حیدریان مدیر پروژه “محمد” و علیرضا رضاداد مجری طرح این فیلم در ردیف اول سالن نشسته بودند. پور احمد گفت: ” رستاخیز فیلمی است که یازده سال صرف نوشتن و تولید آن شده است. یک حُسن بزرگ درویش به نسبت دیگر دوستانی که برای تبلور اسلام پول میلیاردی می‌گیرند، این است که آنچه صرف کرده پول جیب مردم ایران نیست بلکه یا سرمایه گذار دارند یا آن را از جای دیگر تهیه کرده‌ است.”

سهیل محمودی نیز طی سخنانی با اشاره به توقیف “رستاخیز” گفت: “حتما آقای ایوبی برای این موضوع جواب خواهند داشت، فکر می‌کنم امثال احمدرضا درویش حافظ ایمان ما و ایران ما بوده‌اند. آنهایی که هشت سال بودند یگر رفته‌اند، دوستان دیگری هم هستند که خواهند رفت اما فقط نام نیک مهم است. به همین دلیل براین باورم که بزرگداشت جدی‌تر برای احمدرضا درویش این است که حق احمدرضا اعاده شود. آقای ایوبی، ‌آقای جنتی‌ و آقای حسن روحانی که امثال ما به شما رای دادیم و پای رایمان ایستاده‌ایم، یک فیلمسازی که جان و جهانش با ایمان ما گره خورده نباید امروز حقش ضایع شود.”

احمدرضا درویش با تاکید بر اینکه فیلم «رستاخیز» با مجوزهای قانونی و اتکا به فتاوای مراجع ساخته شده است،گفت:« آنچه بر اثر تصمیم مدیران دولتی مبنی بر پایین کشیدن این فیلم از پرده‌ اکران و توقف و تعلیق نمایش آن به بهانه‌ی جلوگیری از تضعیف جشن هسته‌ای صورت گرفته، حکایتی عبرت‌آمیز است که مسئولان سیاست‌ورز، لاجرم می‌بایست پاسخگوی آن باشند.»

درویش گفت: “باید متاسف شد که به پیکره‌ی اخلاق صدمه وارد می‌شود. هویت اخلاقی در طول یک سرمایه‌گذاری چندین ساله شکل می‌گیرد که اعتماد نام دارد؛ اعتماد میان ملت و دولت‌ و جریان قدرت. آن چه امروز در خطر قرار دارد اخلاق است. ما در کشوری زندگی می‌کنیم که تا زانو در خون به سر برده و هزینه زیادی برای آن پرداخت شده است، اما در این بین آنچه می‌توان گفت این است که تکلیف راستگویی چه می‌شود؟ ما در حوزه‌ی هنر با سیاست قرابت داریم. آنجا صحنه‌ی سیاست ورزی است و اینجا عرصه اندیشه‌ورزی. متاسفم برای خودم و این جمعیت و معلمان و اساتید سینمای ایران که وقت‌مان را سرچیزی می‌گذاریم که می‌تواند برای چیزهای دیگر صرف شود و نمی‌دانم چرا این جشن اینقدر غمگین است. مگر جشن نیست؟

پس از آن درویش  متنی را که  نوشته بود، خواند:

«در ابتدای سخن برخود لازم می‌دانم در این مجلس با شکوه‌، شکوه شما بزرگواران و بزرگان عرصه سینمای کشور عزیزم را ارج بگذارم. این مراسم نشانه‌ای روشن از روح سخاوت‌، همدلی و همزبانی است که از دیرباز در فرهنگ ما ایرانیان ریشه دوانیده است. بزرگداشت بزرگان سینمای ایران ‌، پاسداشت کسانی است که پیشانی بر آستان فضیلت و اخلاق می‌سایند و نور حقیقت بر پرده‌ی تاریکی‌ها می‌تابانند که من، کوچک‌ترین آنانم.

گرامی‌ می‌دارم یاد و نام کسی را که ثبت روز ملی سینما در تقویم تاریخ و برگزاری آیین سالیانه جشن سینمای ایران ابتکار اوست. آن نوزاد فلسطینی در فیلم «بازمانده» اکنون جوانی بیست و چند ساله است و دفاع از شرافت و هویت خود در غزه، لازقیه‌، دمشق‌، حلب، موصل و الرمادی را مرهون تلاوت آیت الکرسی‌، از زبان مادربزرگش در واگن قطار می‌داند.

جای سیف‌الله داد در عرصه‌ی سینمای ایران خالی‌ست‌، کسی که در فیلمسازی پیشتاز و در مدیریت‌، نه به سیاست‌ورزی که به صدق و اندیشه‌ورزی شناخته می‌شود.

اکنون که تمامی اصناف کشور مشغول ارزیابی آثار دوران تحریم و حضور فعال برای دوران پساتحریم هستند‌، ضروری است که نهادهای صنفی در حوزه فرهنگ و هنر به خصوص خانه سینما با طراحی نقشه راه، عمق استراتژی فرهنگ،‌ هنر و سینما را در عرصه داخلی و بین‌المللی ترسیم و با خیزشی فرهنگی مطالبات برجای مانده و حرکت به سمت توسعه همه جانبه و پایدار را از مدیران و سیاست‌ورزان طلب نمایند.

سرزمین ما در اقلیم خشک و نیمه خشک قرار دارد. اکثر کارشناسان‌، وضعیت بحرانی محیط زیست در ایران را ناشی از اعمال مدیریت‌های نادرست و بی‌توجهی به مولفه‌های بنیادین در طبیعت برشمرده‌اند. موقعیت فرهنگ و هنر در شرایط فعلی نیز شباهت زیادی به اوضاع اسفبار محیط زیست دارد‌؛ با این تفاوت که قلمرو فرهنگ و هنر ایران زمین‌، نه در اقلیمی خشک و نیمه‌خشک بلکه در بستری آباد و با پشتوانه‌ای به بلندای علم‌، هنر و اندیشه‌ی جاری در هویت تاریخی‌ کشورمان بنا گردیده و بنیان انقلاب اسلامی نیز بر مبنای فرهنگ استوار شده است.

در زمانه‌ای که سینمای ایران بر اثر سیاست‌های «خودتحریمی» با ادعای فتح قله‌های جهانی‌، حتی در عرصه‌ی نمایشی شهر کوچک مزار شریف در افغانستان‌، با دو میلیون جمعیت شیعه و زبان مشترک فارسی نیز سهمی ندارد‌، کسانی به قصد ترویج فرهنگ خاندان عصمت و طهارت(ع) بدون تکیه بر بودجه‌های جاری و بیت المال‌، طی بیش از یک دهه مجاهدت‌، اقدام به تولید فیلم «رستاخیز» نمودند. آنان این اقدام خود را به مثابه‌ی سعی بین صفا و مروه و طواف به گرد کعبه‌ی ناطق‌، حسین ابن علی(ع) می‌پنداشتند و آرزو داشته و دارند که مخاطبان تشنه‌ی عدالت و کرامت انسان را در عالم،‌ به دیدن برگی دیگر از کتاب مصور و قطور عاشورا میهمان کنند.

آیا این آرزو در شرایطی که دلارهای تکفیری و سلفی با تسلط بر رسانه‌های تبلیغی در برابر اندیشه‌ اهل بیت(ع) هزینه می‌شود و کودکان شیعیان به جرم انتصاب به اسلام علوی ذبح و نوامیس مسلمانان در بازار بردگان خرید و فروش می‌شوند‌، گناهی نابخشودنی است و کیفر به همراه دارد؟

«رستاخیز» با عنایت و توجهات صاحبش‌، به فضل خدا و با مجوز قانونی و اتکا به فتاوای مراجع عالیقدر و حجت شرعی ساخته شد و به اکران عمومی درآمد. آنچه براثر تصمیم مدیران دولتی مبنی بر پایین کشیدن این فیلم از پرده‌ی اکران و توقف و تعلیق نمایش آن به بهانه‌ی جلوگیری از تضعیف جشن هسته‌ای صورت گرفته، حکایتی عبرت‌آمیز است که مسئولان سیاست‌ورز لاجرم می‌بایست پاسخگوی آن باشند.

ما بنا بر رهنمود آن حکیم فرزانه‌، به خداوند سبحان توکل و برباور خود ایستادگی خواهیم کرد و سینه پردردمان را نه برای اغیار و بیگانگان که برای دیده‌بان دیدار ملک و ملت گشوده‌ایم. ما براین باوریم که مدیریت عالم فرهنگ و هنر در دوران پساتحریم به عالِم اندیشه‌ورز‌، سخت‌ محتاج است. «غافله فرهنگ و هنر بی‌چراغ هدایت و کشتی نجات به ساحل نمی‌رسد.»»

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 1416 و در روز چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۰۵:۲۲
2024 copyright.