گزارشی از توقیف فیلم‌ها و ضربه‌های مالی آن / «توقیف» قاتل رشد اقتصادی سینمای ایران

اکبر عبدی، آدم برفیسینماسینما، علی نعیمی: توقیف. کلمه‌ای پنج حرفی که درون خود بسیاری از اتفاق‌ها را نگه داشته و می‌تواند سرنوشت یک اثر هنری را عوض کند.

هر چند به گفته بسیاری از بزرگان سینما هیچ فیلمی در هیچ کمدی تا ابد باقی نمی‌ماند و بالاخره یک روزی تمام فیلم‌ها رنگ پرده نقره‌ای را می‌بینند اما توقیف یک فیلم در سینمای ایران منهای اینکه می‌تواند آثار مخرب در روند آینده حرفه‌ای یک هنرمند بگذارد و حتی او را به مرزی از فعالیت برساند که حاصل آن ساخت آثاری با محتوی خنثی و سفارشی است؛ اما اگر از منظر معنوی هم نخواهیم به موضوع نگاه کنیم، توقیف یک اثر سینمایی می‌تواند اثرات مخربی بر اقتصاد سینما و به خصوص سازنده آن اثر بگذارد.

اگر فرض را بر این بگیریم که یک اثر سینمایی با تمامی مخارج خود می‌تواند یک سرمایه هنگفت را تا مدت‌ها به پای خود نگه دارد، توقیف و یا اصلاح آن تنها شرایط را برای درآمد زایی و چرخش اقتصاد سینما سخت‌تر می‌کند. تصور اینکه تا به امروز آثار مخاطب پسند و معتبری تنها به بهانه‌های مختلف نتوانستند رنگ پرده را ببینند و جریان سینما را از یک منبع خوب درآمد زایی محروم کردند این نتیجه را به همراه می‌‌آورد که برخورد سلیقه‌ای با ممیزی در اکران تنها می‌تواند بر کاهش سطح سلیقه فیلمسازان و به تبع آن قهر مخاطب با سینما بیانجامد و اگر ممیزی پیش از صدور پروانه ساخت صورت بگیرد دیگر با نگاه‌های سلیقه‌ای در زمان نمایش فیلم روبه‌رو نخواهیم بود.

اما حال این سئوال پیش می‌آید که توقیف فیلم‌های مطرح در سه دهه اخیر سینمای ایران تا چه میزان تاثیرات منفی اقتصادی بر منابع مالی سینمای ایران گذاشته است؟ چه میزان سرمایه راکد باقی مانده است و چه میزان فروش از سینمای ایران دریغ شده است؟

اگر بخواهیم از اوایل دهه هفتاد شروع کنیم شاید یکی از مهم‌ترین آثاری که با تاخیر چند ساله توانست رنگ پرده را ببیند و با اکران محدود به نمایش خود پایان داد ساخته داوود میرباقری بود. «آدم برفی» با قصه‌ای متفاوت در سینمای ایران و به کمک ایده اجرای یک گریم منحصربفرد بر روی چهره مرد و تلاقی زن و مرد درون فیلم، نخستین ساخته سینمایی خالق «مختارنامه» را با مشکلاتی به هنگام نمایش فیلم روبر کرد.

فیلم آدم برفی

میرباقری سال۷۳ فیلمی ساخت و روانه اکران کرد که در زمان خود به مذاق خیلی‌ها خوش نیامد و اعتراض‌های تندی به همراه داشت. دلیل این اعتراض‌ها، علاوه بر محتوای فیلم، تا حدودی به زن‌پوش‌بودن یکی از بازیگران مرد فیلم (اکبر عبدی) برمی‌گشت. اکران این فیلم همزمان شد با نمایش فیلم «تحفه هند» ساخته محمد رضا زهتابی که آن فیلم هم دچار حاشیه شد. با این‌حال، وقتی نمایش فیلم به‌طور کامل متوقف شد، نسخه ویدیویی آن (البته با کیفیتی نامطلوب) به سرعت تکثیر و توزیع شد و همه فیلم را در تلویزیون‌های خانگی دیدند. جالب آنکه وقتی سه سال بعد، آب‌ها از آسیاب افتاد و فیلم با مجوز قانونی برای دومین‌بار در سینماها نمایش داده شد، حتی آنها که فیلم را در ویدیوهای خانگی دیده بودند، به سینما آمدند تا فیلم را روی پرده ببینند. فیلم یکی از تولیدات حوزه هنری در دوره مدیریت محمدعلی زم بود و تولید گرانی را پشت سر گذاشت. حضور و تصویربرداری در کشور ترکیه و هزینه حضور چهره‌های سرشناسی همچون اکبری عبدی، داریوش ارجمند و پرویز پرستویی «آدم برفی» را یکی از پروژه‌های گران زمان خود کرده بود. آدم برفی‌ در سال ۷۳ در یکی دو سانس در جشنواره سیزدهم فجر و در سینماهای حوزه هنری نمایش داشت و حتی از برنامه‌های جشنواره حذف شد. فیلم سه سال توقیف شد و سال ۱۳۷۶ اکران شد که با فروش ۱۲۵ میلیون تومان در تهران با میانگین بلیط ۱۲۰ تومان‌ فروش خوبی را پشت سر گذاشت. با این حال فیلم نتوانست  به رقم قابل توجهی که می‌توانست برسد. پتانسیل فروش فیلم بسیار بالا بود و حتی می‌توانست رقم‌‌های بیشتر از این را هم تجربه کند.

در میانه دهه هشتاد سامان مقدم پس از سعی و خطاها در ساخته‌های قبلی خود یعنی «پارتی» و «سیاوش» به سراغ یک اثر کمدی رفت و «مکس» را ساخت. فیلم تا مدت‌ها برای رفتن روی پرده با مشکلاتی روبه‌رو بود و در نهایت در فصل مرده اکران به روی پرده رفت. یعنی در بازه زمانی ۲۲ بهمن تا ۲۲ اسفند توانست روی پرده بماند و در این مدت با وجود زمان کم توانست به فروش نیم میلیاردی دست پیدا کند. اگر نگاه‌های سلیقه‌ای در اکران در ابتدای دولت نهم نبود شاید «مکس» می‌توانست به فروشی میلیاردی دست پیدا کند و پیش از «آتش بس» ساخته تهمینه میلانی عنوان نخستین فیلم میلیاردی سینمای ایران را از آن خود کند.

مارمولک

یکی از پر سر و صدا‌ترین توقیف‌های سینمای ایران را کمال تبریزی با «مارمولک» به نام خود در اوایل دهه هشتاد ثبت کرد. «مارمولک» با مضمونی جسورانه و نگاهی انتقادی به جامعه روایتی متفاوت از زندگی روحانیت را ارائه می‌کند که در قالب یک کمدی اجتماعی به بسیاری از ابهامات جامعه پاسخ می‌دهد. با این حال فیلم در زمان خود با بی‌مهری‌های زیادی روبه‌رو شد به نحوی که پس از آنکه جشنواره فیلم فجر در دولت هشتم سیمرغ بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگری و بهترین فیلم از نگاه مردم را به فیلم اهدا کرد در زمان اکران تنها بیست روز روی پرده توانست دوام بیاورد. شاید پس از اکران «گنج قارون» در پیش از انقلاب سینمای ایران دیگر به خاطر ندارد صف‌های عریض و طویل در مقابل سینماها به طوری که برخی از سینماها اکران مارمولک را ۲۴ ساعته کرده بودند و از این نظر یک رکورد بی‌نظیر در حال رخ دادن بود. فیلم البته بعد از بیست روز اکران با فشار برخی از نهادها از اکران جمع شد و در این مدت کوتاه توانست به فروش ۷۰۰ میلیون تومانی دست پیدا کند. تصور کنید اگر روند منطقی اکران بر فیلم «مارمولک» حاکم بود این فیلم می‌توانست رکوردهای سینمای ایران را در زمان خود جابه‌جا کند و با فروش چند میلیاردی خود اثرگذاری در بدنه اقتصادی سینمای ایران ایفا کند.

سنتوری

یکی از غم‌انگیز‌ترین داستان‌‌های توقیف در سینمای ایران مربوط به فیلم سینمایی «سنتوری» ساخته داریوش مهرجویی بود. فیلمی که شاید یک اتفاق در روند فیلمسازی مهرجویی در میانه دهه هشتاد بود و می‌توانست جایگاه او را به عنوان یک فیلمساز مولف بیش از پیش در سینمای ایران تثبیت کند. سنتوری از آن دست اتفاقات در سینمای ایران است که روند اکران نشدنش را هیچ کس بر گردن نمی‌گیرد و هر کس از اینکه بخواهد درباره آن مستقیم نظر بدهد پرهیز می‌کند. فیلم در جشنواره بیست و پنجم به نمایش در آمد و به غیر از جایزه بهترین بازیگری سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردم را هم دریافت کرد. فیلمی که برای خرداد سال ۸۶ آماده اکران عمومی می‌شد به یک باره و در حالی که پوسترهای فیلم در تمام سطح شهر پخش شده بود از پرده پایین آمد تا یکی از بهترین فیلم‌های کارنامه مهرجویی بدون آنکه رنگ پرده را ببیند به محاق توقیف برود. این توقیف البته با انتشار ناگهانی نسخه قاچاق آن به یک کمدی تراژدی در سینمای ایران تبدیل شد و کار به جایی رسید که مسئولان وقت دولت دهم با مجوز نمایش خانگی فیلم موافقت کنند تا سنتوری یکی از معدود آثار سینمایی باشد که با وجود آنکه هیچ‌گاه رنگ پرده را به خود ندید توانست به نمایش عمومی در بیاید.

به رنگ ارغوان

سیزدهمین فیلم ابراهیم حاتمی‌کیا، سیاسی‌ترین فیلم در کارنامه هنری او بود که پس از چهار سال توقیف، در بیست‌وهشتمین جشنواره فیلم، جایزه بهترین فیلم را به‌دست آورد. مراحل ساخت فیلم در سکوت خبری طی شد. عکس‌ها و خلاصه‌داستان فیلم، دو هفته مانده به آغاز جشنواره بیست‌وسوم، در اختیار رسانه‌ها قرار گرفت اما در جشنواره به دستور وزیر اطلاعات از نمایش آن جلوگیری شد و فیلم برای پنج سال به محاق رفت و عاقبت با تلاش‌های دبیرخانه جشنواره و معاونت سینمایی ارشاد دولت نهم، به جشنواره فجر بیست‌وهشتم رسید. فیلم هر چند در زمان نمایش خود توانست فروش خوبی به‌دست بیاورد اما این فروش می‌توانست در زمان ساخت خود با شرایط بهتری و رقم بیشتری شکل بگیرد. فیلمی که اگرچه هیچ‌گاه نتوانست حاتمی‌کیا را به شرایط سابق فیلمسازی خود بازگرداند اما اگر فیلم پنج سال در توقیف نمی‌ماند شاید در روند مثبت فیلمسازی خالق «آژانس شیشه‌ای» تاثیر بهتری بگذارد.

گشت ارشاد

اکران نوروزی سال۹۱، بیش از هر زمان در سال، دچار حاشیه و مشکلات پیش‌بینی‌نشده بود. این حواشی از اکران دو فیلمی ناشی می‌شد که زمزمه‌های دردسرآفرینی آنها از جشنواره سی‌ام فیلم فجر شروع شده بود. یکی از آنها «گشت ارشاد» بود؛ فیلمی که تا مدت‌ها پس از توقیف و پایین‌کشیده‌شدن از پرده و حتی هنگام پخش در شبکه خانگی، با حوادث و جنجال‌هایی همراه بود، که البته همه اینها در نهایت به سود فیلم و گروه سازندگان تمام شد. حوزه هنری که خود در دهه هفتاد پرچم‌دار ساخت فیلم‌های نامتعارف و ساختارشکن بود با تغییر رویه در مدیریت جدید یکی از مخالفان سرسخت فیلم‌های جنجالی بود. تحریم سینماهای حوزه هنری که تعدادشان در شهرستان‌ها بسیار زیاد است و می‌تواند بر فروش فیلم‌ها تاثیر مستقیم بگذارد باعث شد «گشت ارشاد» در زمان اکران نتواند فروشی را که انتظار داشت به‌دست بیاورد و نتیجه کش مکش‌ها و جنجال‌های زمان اکران فیلم، پایین آمدن فیلم از پرده اکران زودتر از موعد مقرر بود و این موضوع باعث شد ساخته «سعید سهیلی» نتواند به فروش خوبی دست پیدا کند. این اتفاق برای فیلم «خصوصی» ساخته حسین فرح‌بخش نیز در همین ایام رخ داد تا این فیلم تنها پس از سی روز نمایش از پرده سینماها پایین بیاید و فروشی که می‌توانست با رشد قابل قبولی همراه باشد از این فیلم دریغ شد.

اگر بنا باشد فهرست فیلم‌های جنجالی و توقیف‌شده را ادامه بدهیم، می‌توان به نمونه‌های بیشتری در میان فیلم‌ها پرداخت اما آنچه نام برده شد، مهم‌ترین و پرسروصداترین فیلم‌ها بودند. دیگر فیلم‌های این فهرست عبارتند از: زندان زنان (منیژه حکمت)، میکس (داریوش مهرجویی)، طلای سرخ و آفساید (جعفر پناهی)، خرس (خسرو معصومی)، یک خانواده محترم (مسعود بخشی)، عصبانی نیستم (رضا درمیشیان)، خانه پدری (کیانوش عیاری)، آشغال‌های دوست‌داشتنی (محسن امیریوسفی)، خیابان‌های آرام (کمال تبریزی)، مهمونی کامی (علی احمدزاده)، اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر (شهرام مکری)، صد سال به این سال‌ها (سامان مقدم)، بلوک۹، خروجی۲ (علیرضا امینی) و…

داستان توقیف فیلم‌ها و عدم امکان نمایش آنها در موعد مقرر خود در سینمای ایران قصه‌ای طول و دراز است که می‌تواند این فهرست را بلند بالاتر از این بکند. اقدام اخیر سازمان سینمایی برای رفع موانع توقیف آثار سینمایی و پالس‌های مثبتی که برای برخی از فیلم‌ها از سازمان سینمایی خارج شده است این امید را می‌دهد که می‌توان با عقلانیت راه را برای مذاکره با سینماگران برای رسیدن به حرف مشترک از ممیزی باز کرد. اتفاقی که سودش برای کل سینمای ایران خواهد بود.

 

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 61117 و در روز جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۰۱:۵۶
2024 copyright.