حوزه هنری به عنوان یکی از نهاد های انقلابی تاثیر گذار، در قبال سینمای ایران همیشه مواضعی داشته است که شاید برای مدیران این حوزه قابل توجیه باشد اما هیچ وقت برای سینماگران این رفتار توجیه نشد.
سام بهشتی- بعد از خبر اکران تازه ترین فیلم اصغر فرهادی، حاشیه ها بر سر عدم اکران این فیلم از سوی حوزه هنری بالا گرفت و تبدیل به یک بحران تازه در سینمای ایران شد. فیلم «فروشنده» تازه ترین ساخته تحسین شده فرهادی در جشنواره فیلم کن، قرار است که از دهم شهریور ماه راهی اکران شود تا مخاطبان ایرانی هم بتوانند این فیلم را به تماشا بنشینند و همین موضوع سرآغاز یک بحث تازه است.
روز گذشته خبر آمد که فیلم «فروشنده» برای مدیران رده بالای حوزه هنری و تعدادی از روزنامه نگاران و اهالی رسانه منتسب به جریانی خاص و دغدغه مند اکران شده است و آن ها بعد از اکران فیلم قلم ها را برداشتند دست به نقد تند و تیز تازه ترین اصغر فرهادی بردند و در رسانه های خودشان موضع خود را در برابر فیلم اعلام کردند.
شاید نظرحجت الله ایوبی، رییس سازمان سینمایی و یارانش بر این بوده است تا با اکران پیش از موعد این فیلم برای مدیران حوزه هنری و تعدادی از روزنامه نگاران منتسب به جریان خاص و دلواپسِ سینما بتواند از حاشیه های احتمالی در زمان اکران فیلم جلوگیری کنند که این هم از سیاست های به نوع خود جالب و شاهکار وزارت ارشاد است.
موضوع خطرناک اینجا است که هنوز اهالی رسانه و انجمن منتقدان و حتی سینمایی نویس های میانهرو، هم فیلم تازه اصغر فرهادی را ندیده اند و اکران کردن این فیلم برای عده ای از خواصِ نگران باعث میشود که آن ها نقد های یک سویه به فیلم داشته باشند و همین امر باعث اتفاقات زیان آوری برای سنیما خواهد شد.
با همه این تفاسیر و اتفاقات، غلامرضا فرجی، سخنگوی شورای صنفی نمایش در گفتگو با خبرنگار سینماسینما درباره تحریم فیلم «فروشنده» از سوی حوزه هنری گفت: مدیران حوزه هنری در خصوص عدم اکران این فیلم، هنوز چیزی به ما ارائه نکرده اند و هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت این فیلم از سوی حوزه هنری تحریم شده است.
وی ادامه داد: طبق تصمیم گیری شورای صنفی نمایش این فیلم از دهم شهریور اکران خود را آغاز میکند.
روز گذشته علی سرتیپی، پخش کننده فیلم «فروشنده» در ایران در ارتباط با همین موضوع در گفتگو با یکی از رسانه ها گفته بود که هنوز نامه ای از حوزه هنری مبنی بر عدم اکران فیلم «فروشنده» به دست ما نرسیده است.
سکوت مدیران حوزه هنری هم به نوع خود جالب است، شاید آن ها تمایل دارند که این فیلم را اکران کنند و شاید از سوی دیگر در رو دربایستی با رسانه های همفکر خود مانند که اگر این اتفاق بیفتد، رسانه های منتسب به جریان خاص، مدیران حوزه هنری را مورد حمله قرار میدهند.
بر سر موعد اکران فیلم «لانتوری» به کارگردانی رضا درمیشیان به راحتی این فیلم را اکران نکردند و مواضعشان صریح و شفاف بود اما همین فیلم تحریمی حوزه هنری، همه رکورد ها را جابجا کرد و در ده روز دو میلیارد تومان فروخت.
رخشان بنی اعتماد کارگردان شاخص سینمای ایران، روز گذشته ۲۵ مرداد در حاشیه افتتاحیه نمایشگاه عکس «لانتوری» ضمن انتقاد از سیاست های حوزه هنری گفت: مگر با فیلم «قصه ها» من اینکار را نکردند؟ سینما حق فیلمساز و مخاطب است، حتی آگهی فیلم های ما از تلویزیون پخش نمیشود و تحت فشار هستیم، باز هم با این همه ناسازگاری ها، عادت نمی کنیم؟!
چرا حوزه هنری مهم است و این همه جنجال به پا میشود ؟
شاید مخاطبی که اخبار سینمای ایران را رصد میکند و سر خط خبرها را میخواند، نداند که حوزه هنری از چه اهمیتی برخوردار است و تحریم یک فیلم از سوی حوزه هنری چه عواقبی دارد.حوزه هنری به عنوان یک نهاد انقلابی و از زیر مجموعه های سازمان تبلیغات اسلامی است. وظیفه این نهاد بر این بوده است که در حوزه فرهنگ و هنر به فعالیت بپردازد و برای مخاطبان خوراک فرهنگی تولید کند.
این نهاد انقلابی، تعداد زیادی سالن سینما در تهران و شهرستان ها در اختیار دارد و عدم اکران یک فیلم در سالن های وابسته به حوزه هنری باعث میشود که فیلم فروش قابل توجه ای نداشته باشد و به صاحبان آثار لطمه جدی وارد شود.
عملا وقتی یک فیلمی از سوی حوزه هنری تحریم میشود، فروش شهرستان ها را نخواهد داشت چون اکثر سالن های سینما وابسته به حوزه هنری در شهرستان ها است. حوزه هنری در تهران سالن مهمی را در اختیار دارد و به جرائت می توان گفت که سینما آزادی یکی از مهمترین و اصلی ترین شریان های اصلی فروش فیلم ها در تهران است و عدم اکران یک فیلم در این سینما تاثیر زیادی خواهد داشت. سینما آزادی وابسته به حوزه هنری است.
قصه تحریم ها از کجا شروع شد؟
در ابتدای سال ۹۱ بود که رییس حوزه هنری طی سخنانی عنوان کرد که که این نهاد فیلم های غیرارزشی، مسئلهدار و فیلم هایی که از خطوط قرمز ردشدهاند را مطابق تشخیص کارشناسان خود نمایش نخواهد داد. به گفته او، «فیلمهای مسئلهدار به آن دسته از فیلمهایی اطلاق میشوند که در مسائل اخلاقی و عفت عمومی از خطوط قرمز تجاوز میکنند».
این سر آغاز ماجرای تازه برای سینماگران بود، فیلم هایی که در جشنواره فیلم فجر اکران می شدند برای اکران عمومی دچار مشکل بودند و این رفتار مدیران حوزه هنری، مغایر با سیاست های وزارت ارشاد بود، چون آنها پروانه نمایش فیلم ها را صادر کرده بودند اما آن فیلم ها اجازه اکران در سینماهای وابسته به حوزه هنری را نداشتند.
در گام اول فیلم های «خصوصی» به کارگردانی محمد حسین فرحبخش و «گشت ارشاد» به کارگردانی سعید سهیلی در سینماهای حوزه هنری اکران نشدند و بعد از آن فیلم های «پل چوبی» به کارگردانی مهدی کرم پور، «برف روی کاج ها» به کارگردانی پیمان معادی، «من مادر هستم» به کارگردانی فریدون جیرانی، «من همسرش هستم» به کارگردانی مصطفی شایسته، «پذیرایی ساده» به کارگردانی مانی حقیقی، «بی خود و بی جهت» به کارگردانی رضا کاهانی و «قصه ها» به کارگردانی رخشان بنی اعتماد از جمله فیلم هایی بودند که در آن سال ها، سینماهای حوزه هنری را در اختیار نداشتند و به «لیست چند فیلم تحریمی حوزه هنری» معروف شدند. فیلم «لانتوری» رضا درمیشیان و فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی فیلم های دیگر هستند که سینماهای حوزه را در اختیار ندارند، اولی با قطعیت و دومی هم در هاله از ابهام است.
حوزه هنری به عنوان یکی از نهاد های انقلابی تاثیر گذار، در قبال سینمای ایران همیشه مواضعی داشته است که شاید برای مدیران این حوزه قابل توجیه باشد اما هیچ وقت برای سینماگران این رفتار توجیه نشد و هیچ گاه هم متوجه نشدیم که مغایر و ملاک تحریم فیلم ها چه بوده است، چون گاهی فیلم های سخیف و مبتذل تحریم نشدند و به صورت گسترده اکران شدند و گاهی فیلم متوسط اجتماعی که دردی را از دل اجتماع بیرون کشیده، نتوانسته سینماهای حوزه را در اختیار داشته باشد. اما نکته قابل تامل در خصوص سیاست های حوزه هنری این است که، حداقل تکلیف شان روشن است و وقتی میگویند کاری را نمی کنند، به هیچ وجه آن کار را انجام نمیدهند و این پای عقیده و آرمان بودن، قابل تقدیر است.
انتهای پیام/