در نشست «بررسی سینمای اجتماعی» مطرح شد؛ سینمای اجتماعی زاییده تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه است

نشست «بررسی سینمای اجتماعی» با حضور فریدون جیرانی، بهروز شعیبی، خسرو معصومی، کاوه سجادی حسینی و مجید اسماعیلی در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش سینماسینما، مجید اسماعیلی مدیرعامل موزه سینما در ابتدای این نشست ضمن خیر مقدم به مهمانان، گفت: موضوعی که از موارد ضروری و لازم مرتبط با سینمای ایران به شمار می‌رود، توجه کردن به مباحثی است که جامعه دچار آن است. این روزها وضعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به صورتی است که به نظر می‌رسد سینما باید نقشی موثر را برعهده داشته باشد و نقش‌های بهتری را بپذیرد.

وی با بیان اینکه رسانه‌ها و در سرآمد آنها سینما در دنیا به این مسائل توجه زیادی دارند تا اگر مشکلی به وجود آید، آن را برای افرادی که در بخش‌های علمی، پژوهشی و دانشگاهی فعال هستند طرح کند، ادامه داد: سینما باید تلاش کند تا با نگاهی پیشرو بتواند برای برون رفت از مسائلی که کشور با آن‌ها درگیر است، حرف تازه‌ای را ارائه کند. تصورم بر این است که در سینما یکی از مهمترین موضوعات مسائل اجتماعی است البته به این معنا نیست که سینما در حوزه‌های محتوایی دیگر اهمیت ندارد.

اسماعیلی با بیان اینکه امروزه نمی‌توان یک فیلم را تنها مختص به یک حوزه مشخص دانست، گفت: زمانی که به تماشای برخی از آثار می‌نشینیم پی می‌بریم که این فیلم‌ها می‌توانند به موضوعات متنوعی توجه کرده باشند. امیدوارم اتصالی بین فضای سینما و دانشگاه به وجود آید و به سمت سینمای دانش بنیان حرکت کنیم چراکه اگر افراد بخواهند با سلیقه شخصی خود به بحث‌های اجتماعی بپردازند، اتفاق مثبتی صورت نمی‌گیرد تا به جریان تبدیل شود.

وی ادامه داد: جریان‌های سینمایی که می‌خواهند به مسائل اجتماعی بپردازند باید به صورت عمیق، موشکافانه و علمی‌تر به پدیده‌ها نگاه کنند و به سمتی حرکت کنند که باری را از دوش جامعه بردارند زیرا به نظر می‌رسد اکنون در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که اگر رسانه‌ها نقش خود را به درستی ایفا نکنند قطعا آگاهی از بین می‌رود.

مدیرعامل موزه سینما با بیان اینکه رسانه‌ها باید همراهی مردم را تقویت کنند و مقابل فضای نفرت افکنی بایستند، افزود: سینمای اجتماعی باید به بیان علت نفرت‌ها و چگونگی پرکردن شکاف میان طبقات مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی کشور بپردازد. در این نشست قصد داریم راهکارهای تشویق فیلمسازان به موضوعات اجتماعی مهم را مورد بررسی قرار دهیم.

اسماعیلی در بخش دیگری از صحبت‌های خود بیان کرد: نکته مهم این است که سینمای اجتماعی قرار است چه کاری را برای یک جامعه که دچار بحران‌های اجتماعی انجام دهد؟ آیا چنین ارزشی را برای سینما قائل هستید که بتواند بحران را مدیریت کرده و راه حل تولید کند؟ برخی عقیده دارند که سینمای اجتماعی تنها وظیفه طرح مسئله را دارد. تصور می‌کنم در یک جامعه باید افراد ادبیات زیست جمعی را تمرین کنند و این از رسالت‌های سینمای اجتماعی است که افراد را بدون نفرت در کنار یکدیگر و برای یکدیگر نگه دارد.

وی با بیان اینکه در سینمای اجتماعی به دنبال نگاه مشفقانه نیست، گفت: قطعا بحران‌هایی وجود دارد که می‌تواند موضوع سینمای اجتماعی باشد اما این‌ها در سینمای اجتماعی انعکاس درخوری ندارند و تصور می‌کنم این حوزه باید بسیار فعال‌تر باشد.

اسماعیلی گفت: سینمای اجتماعی مربوط به قشر فرهیخته و دغدغه‌مند جامعه است و باید دید امروزه مشکل پیش روی این جنس از سینما چیست.

وی ادامه داد: انتظار می‌رود توقعی که یک مدیر فرهنگی از سینما دارد با توقعی که یک فیلمساز از اثر خود دارد باید به یکدیگر نزدیک شوند. توقع یک مدیر فرهنگی از سینما شاید توقعی آرمانی باشد و احساس کند یک فیلمساز اجتماعی که وارد یک موضوع شده بتواند آن را تحلیل کند و بدون وارد کردن آسیب عرضه کند. به نظر می‌رسد باید بگذاریم هر چیزی که جامعه در سیستم عرضه و تقاضا طلب می‌کند اعمال شود تا به یک شکوفایی دست پیدا کنیم.

سینمای اجتماعی زاییده تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه است

فریدون جیرانی فیلمساز و مورخ سینمای ایران نیز گفت: در پرداختن به موضوعات اجتماعی گاهی به فیلمساز توصیه مشفقانه می‌شود تا سینمایی داشته باشیم که آسیب‌ها را به صورت هدایت شده مطرح کند. یک نوع توصیه مشفقانه از بالا است تا سینمایی داشته باشیم که هدایت شده باشد و ما را به یک تفاهم جمعی در جامعه ایران برساند.

وی ادامه داد: سینمای اجتماعی شکل گرفته توسط دهه آخر نسل پنجم، از دل یک شکاف شکل گرفته و همان باعث رشد سینمای اجتماعی ما شده است. باید توجه داشت که سینمای اجتماعی زاییده تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه است. در میان پنج نسلی که در سینمای ایران حاضر بوده‌اند از ۱۳۲۷ تا به امروز، همگی این نسل‌ها از دل تحولات با تفاهم و گفت‌و‌گو در دل نیروهای سیاسی این جامعه، بیرون آمده‌اند.

فریدون جیرانی با بیان اینکه معتقد نیست فیلم «فسیل» تنها یک فیلم کمدی است، گفت: فروش بسیار زیاد فیلم «فسیل» تنها به دلیل کمدی بودن آن نیست بلکه به این دلیل است که این فیلم دو دوران متفاوت را با یکدیگر مقایسه می‌کند‌. یکی تصویر مربوط به زمان قبل از انقلاب و دیگری تصویر امروز. در تاریخ سینمای ایران، فروش این فیلم بعد از «عقاب‌ها» در رده دوم قرار دارد.

وی با بیان اینکه سینمای تجارتی ما از دل اعتراضات موجود در جامعه درآمده است، بیان کرد: اگر توجه کرده باشید حتی فیلم هتل نیز در زمینه روابط تابو شکنی می‌کند.

«درباره الی» یک اثر اخلاقی است

جیرانی در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: مقوله‌ای مانند اخلاق بسیار نسبی است و تلقی یکسانی میان افراد مختلف در این خصوص وجود ندارد. من معتقدم «درباره الی» یک اثر اخلاقی است اما ممکن است شما چنین نظری نداشته باشید. باید به این نسبیت گرایی توجه کرد. ممکن است شما فیلمی را غیر اخلاقی بدانید و دیگری نظری متفاوت داشته باشد. به همین دلیل، نظام درجه بندی بحث اختلاف نظر را حل می‌کند. مهم تفکری است که امروزه در حال مدیریت است اینکه آیا این تفکر قبول دارد که ما دو دوره تاریخی مهم سال ۶۲ تا ۷۲ و ۷۶ تا ۸۴ را در سینمای بعد از انقلاب داریم که بهترین فیلم‌ها در این دو دوره شکل گرفته‌اند.

فیلم‌ها از دل شرایطی سیاسی به وجود می‌آید

وی درباره انتخاب موضوع در سینمای اجتماعی نیز گفت: موضوعات را فیلمسازان بر اساس شرایط زیست و جامعه انتخاب می‌کنند. مهرجویی از آمریکا می‌آید و می‌خواهد داستان خسرو و شیرین را بسازد و به استودیو کاروان فیلم می‌رود و می‌بیند شرایط برای ساخت آن فراهم نیست و فیلمی جیمز باندی به نام «الماس ۳۳» را می‌سازد. سپس به مطب ساعدی می‌رود و با او رفیق می‌شود. به تئاتر ۲۵ شهریور رفته و نمایشنامه‌های او را می‌بیند و فیلم «گاو» را می‌سازد. در چنین شرایطی به طور قطع شرایط و فضا باعث ساخت این فیلم ها توسط مهرجویی شده است.

وی ادامه داد: کیمیایی نیز قصه‌ای را انتخاب می‌کند که درباره رابطه یک دزد با یک معتاد است که سیاسی‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران بود. به نظر من«اعتراض» تندترین فیلم کیمیایی است که جمله‌ای درخشانی دارد و قهرمان قصه می‌گوید: «مملکت را قدرت و قانون و آزادی اداره می‌کند. قدرت دست یک جناح و قانون دست یک جناح دیگر است و آزادی که از روزنامه شروع می‌شود چماق می‌خورد.» این دوره تمام می‌شود و هر دوره یک اسمی دارد.

جیرانی با بیان اینکه فیلم‌ها از دل شرایطی سیاسی به وجود می‌آید، افزود: فرهادی از «رقص در غبار» به «درباره الی» می‌‌رسد. طبقه متوسط به یکدیگر دروغ می‌گویند. در «جدایی نادر از سیمین» طبقه متوسط قصد مهاجرت دارد. در فروشنده قهرمان گیج است و به حریم شخصی اشاره دارد. فیلم‌ها بر اساس شرایط ساخته می‌شوند و حتی فیلم‌های تجارتی نیز اینگونه و محصول شرایط جامعه است.

وی در پایان صحبت‌های خود بیان کرد: من معتقدم امید و ناامیدی از دل شرایط به وجود می‌آیند. هرچه شرایط تلخ‌تر شود، فیلم‌ها سیاه‌ترمی‌شوند و شرایط هرچه آرام تر باشد فیلم‌ها امیدوارانه تر می‌شوند.

اعتبار سینمای ایران وابسته به سینمای اجتماعی است

خسرو معصومی کارگردان سینما با بیان اینکه اعتبار سینمای ایران وابسته به سینمای اجتماعی است، گفت: در دهه شصت زمانی که بنیاد سینمایی فارابی تعدادی از فیلمسازان را دعوت به همکاری کرد، از خلال آن فیلمی مانند «مادیان» شکل گرفت و این روند با تمام سختگیری‌ها حدود دو سال ادامه داشت. در آن زمان فیلمنامه‌ها خوانده می‌شد و اصلاحاتی روی آن صورت می‌گرفت که علی‌رغم خواست نویسنده بود. با این حال از دل آن جریان فیلم‌هایی ساخته شدند که تاریخ ساز بودند و اعتباری که سینمای ایران دارد مربوط به همان دوره است. نظیر آثاری که آقایان کیارستمی، تقوایی، مهرجویی عیاری و دیگران ساختند.

وی افزود: من سه گانه‌ای با نام برف را در کارنامه دارم که درباره مردم کوه نشین مازندران است و درباره آن موضوع تحلیل و تحقیق کرده‌ام و متوجه شدم که به خاطر نبود شرایط کار در این محیط کوه نشین، افراد به قطع درخت روی می‌آورند. نکنه این است که زمانیکه بخواهیم درباره این مسائل در سینما صحبت کنیم متاسفانه به سیاه نمایی محکوم خواهیم شد.

معصومی با بیان اینکه مافیای قدرت در سینما نمی‌گذارد سینمای اجتماعی شکل بگیرد، بیان کرد: من تمام زندگی خودم را به عنوان سرمایه‌گذار و تهیه کننده برای ساخت فیلم «کار کثیف» هزینه کردم و خانه نشین شدم. شرایط برای ساخت فیلم اجتماعی در ایران سخت است و نگاه‌ها بیشتر به سمت تولید کارهای بدون دردسر است.

معصومی ادامه داد: من آثار زیادی را ساخته‌ام اما امروز حتی اگر محتاج به نان شب خود هم باشم تن به ساخت فیلم‌های سخیف نمی‌دهم زیرا معتقدم ساخت فیلم‌های کمدی سخیف خیانت به ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی و کیانوش عیاری است. البته باید یادآور شوم که در حوزه سینمای کمدی فیلمی مانند «اجاره نشین‌ها» را داریم که مایه افتخار است همچنین فیلم «روشنایی‌های شهر» اثری است که به فقر و عشق در کنار هم می‌پردازد و مخاطب را می خنداند؛ به نظرم وجود همه این‌ها در کنار یکدیگر هنر نامیده می‌شود.

نمایش اعتراضات با منطق درست

وی با بیان اینکه تماشاگر امروزی معتاد به فیلم‌های ملودرام شده است، گفت: من فیلم «اعتراض» ساخته مسعود کیمیایی را دوست دارم چراکه دارای شکل است. به نظرم موارد اعتراضی باید با منطق درست نمایش داده شوند. باید توجه داشت که فیلمساز زمان ساخت فیلم به تنها چیزی که فکر نمی‌کند سیاه نمایی است. او معادلاتی را مطرح می‌کند تا ببیند روی تماشاگر تاثیر می‌گذارد یا خیر. مشکل این است که امروز تماشاگری وجود ندارد که فیلم اجتماعی را ببیند و راضی برگردد.

مدیران فرهنگی راه را برای فیلمساز متفکر باز کنند

معصومی با بیان اینکه معمولا موضوعات روز جامعه را برای فیلم‌هایش انتخاب می کند، بیان داشت: تغییر مدیریت‌ها یکی از مهمترین معضلاتی است که به فیلمساز آسیب می‌رساند یعنی گاهی اتفاق‌های سینما با آمدن مدیر جدید مختل می‌شود و این موضوع برای خانواده سینما نگران کننده است. باید نگاه مدیر به سینماگران درست باشد ، اعتماد داشته باشد و از ابتدا نسبت به او پیش فرض نداشته باشند زیرا این اتفاق باعث خنثی شدن سینماگران می‌شود. زمانی که فضا محدود می‌شود، سینماگر به سراغ مسائلی می‌رود که درست نیست. یک مدیر فرهنگی باید راه را برای فیلمساز متفکر و دارای اندیشه باز کند و مانع او نشود.

وی ادامه داد: یک کارگردان مولف بر اساس موضوعاتی که مشاهده می‌کند کاری را می‌نویسد و یا از آثار نویسنده‌های بزرگ استفاده می‌کند. مهرجویی زمانی کتاب «آشغالدونی» اثر ساعدی را می‌خواند که موضوع آن از فقر در زمان شاه نشات می‌گیرد و ایده آن به نظرش جالب می‌آید. او این فیلم را به شکل زیبایی با نام «دایره مینا» می‌سازد و تاثیر سینمای اجتماعی اینگونه است که در پی آن اثر، سازمان انتقال خون شکل می‌گیرد.

رهایی از معضل قضاوت‌های بدون کارشناسی

بهروز شعیبی، دیگر فیلمساز فعال در حوزه سینمای اجتماعی نیز گفت: در ابتدا باید مشخص شود که آیا سینمای اجتماعی ژانر است یا خیر. من معتقدم سینمای اجتماعی ژانر نیست زیرا فیلم‌هایی در ژانر‌های کمدی، اکشن و… وجود دارند که دارای کدهای سینمای اجتماعی هستند. برای مثال، فیلم «آپارتمان» اثر بیلی وایلدر یک اثر اجتماعی است بنابراین می‌توانیم بگوییم مفاهیم اجتماعی در سینما قرار است چه کاری را انجام دهند. اگر با چنین دیدی به سینمای اجتماعی نگاه شود، بار بزرگی از دوش مدیران نگران برداشته می‌شود. سینمای اجتماعی ژانر نیست بلکه قرار است با مفاهیم و دغدغه‌های اجتماعی، ژانر و زبان خود را پیدا کند و به نمایش درآید.

وی افزود: مدیر سینمایی یک کارشناس اجتماعی نیست و نباید درباره برآیند و نتیجه یک فیلم سینمایی اجتماعی فکر کند بلکه باید از کارشناسان مختلف در این حوزه استفاده کند. در سینمای اجتماعی اولین اقدام این است که کارشناس مربوط به این حوزه و جنس تفکر مختص به آن وارد شود.

کارگردان «دهلیز» ادامه داد: سینما در کشور عمری بیش از صد سال را گذرانده است و سینمای جدی ایران از دهه ۳۰ فعال بوده است و اولین فیلم‌های جدی اجتماعی با ستاره‌های سینما ساخته شده‌اند. در فیلم «گرگ‌های گرسنه» زنده یاد فردین بازی کرده است و این اثر از اولین فیلم‌های اجتماعی ایران است. آن‌ها این دوره‌ها را طی کرده‌ و دریافته‌اند که بنا به رویکرد مخاطب این جنس از سینما جواب نمی‌دهد و در نتیجه فردین شکل خود را تغییر داده است. فردین به عنوان یک کارگردان، جنس سینمای خود را انتخاب می‌کند اما در هر صورت سینمای اجتماعی پس از یک دهه به سینمایی جدی تبدیل شده و فیلم‌هایی نظیر «قیصر» و «گاو» نتیجه آن هستند. در این مسیر حتی ممکن است آسیب‌هایی متوجه فیلم‌های فرخ غفاری شده باشد اما در نهایت دوران بلوغ سینما فرا می‌رسد.

شعیبی خاطرنشان کرد: در سینمای کمدی یک فیلم اجتماعی به نام «اجازه‌نشین‌ها» داریم که بهترین نوع آنالیز اجتماع در آن دوره محسوب می‌شود. طبیعی است زمانیکه فیلمسازان احساس امنیت می‌کنند، دغدغه‌های واقعی موجود در زیر پوست شهر مردم را نشان می‌دهند. گاهی فیلمی از یک کشور دیگر را می‌بینیم اما احساس نزدیکی بسیاری نسبت به آن داریم. علت این است که موضوع‌های انسانی در تمام دنیا امری مشترک هستند و زمانی که کد اجتماعی دریافت می‌کنند، آن را کاملا درک می‌کنیم.

وی با بیان اینکه ما به اندازه‌ای دارای دغدغه‌های اجتماعی هستیم که می‌توانیم در صورت وجود امنیت خاطر به آن‌ها بپردازیم، خاطرنشان کرد: یادم می‌آید سالی که «دهلیز» را ساختیم نشستی برای آن برگزار شد و مخاطبی در آن جلسه گفت در فیلم دهلیز درباره موضوعی حرف زده می‌شود که در بخش‌های مختلف هزینه زیادی بابت آن پرداخته شده است و من معتقدم حرف او کاملا درست بود. به لحاظ اجتماعی هزینه‌هایی پرداخت شده بود و ما توانستیم فیلم را بسازیم. پس این یک روال معمول در ساخت فیلم اجتماعی است که بعد از مدتی من درک و دریافت خود را در سینما تبدیل به فیلم «دارکوب» کردم.

شعیبی ادامه داد: حتی یک فیلم تاریخی مانند «سیانور» برای من یک فیلم اجتماعی محسوب می‌شود زیرا فکر می‌کنم اگر راوی تاریخ باشیم و به آن جهت ندهیم، جلوی بسیاری از تکرارها را می‌توان گرفت. در فیلم اجتماعی مهم‌ترین مسئله آموزش و رهنمود دادن به فیلمساز نیست، بلکه رهایی از معضل قضاوت‌های بدون کارشناسی است.

سینمای اجتماعی ایران شاخص است

شعیبی در بخش دیگر این نشست گفت: در کشور ما سینما عمری طولانی دارد اما دارای ساختار نظام مندی نیست‌. هنوز کمپانی در سینمای ایران وجود ندارد بنابراین مقایسه با هالیوود جایز نیست. در آنجا اگر تصمیم گرفته می‌شود که روی موضوع خانواده کار شود، به دلیل وجود کمپانی که کاربلد است، می‌تواند موضوع را به قصه‌ای درست تبدیل کرده و آن را به صورت جهانی اکران و از آن دفاع کند. در شکل کمپانی این جریان مدیریت می‌شود، یعنی قصه فیلم کمدی و اکشن بسته به نیاز مخاطب ساخته می‌شود. اما زمانی که صحبت از بسته فرهنگی می‌شود، باید فیلم هنری و برای آن جشنواره هم وجود داشته باشد. در طول سال‌های گذشته انرژی سینمای ایران همواره معطوف به سرمایه گذاری بخش دولتی بوده است و در چنین شرایطی مدیر فرهنگی محکوم می‌شود. به دلیل آنکه مثلا، در یک بازه دو ساله تمام فیلم‌هایی که مقابل دوربین می‌روند مرتبط با سینمای دفاع مقدس هستند یا در مقطعی دیگر فیلم های کمدی پررنگ می‌شود. فیلم کمدی، لوکال‌ترین فیلم است و تنها مربوط به یک منطقه است.

وی ادامه داد: یک بخش از شریان حیاتی سینما در ایران به دولت مربوط است زیرا اگر سینمای ایران حذف شود و یا پیشرفت کند، تصمیم گیر مدیران دولتی هستند. باید توجه داشت زمانی که با ملاحظات اجتماعی فیلم ساخته می‌شود ازهیجانات سینمایی کم شده و نگاهی علمی‌تر به آن حاکم می‌شود.

شعیبی بیان داشت: سینمای اجتماعی ما شاخص است و حرفی برای گفتن دارد و یکی از کارهای ما این است که به  سینمای اجتماعی کمک کنیم.

مهم‌ترین عامل برای رشد سینمای اجتماعی حمایت بدون مرز بندی است

کاوه سجادی حسینی دیگر فیلمساز حاضر در این نشست نیز گفت: برای ساخت فیلم اجتماعی در ابتدا باید شرایط کار برای فیلمساز مهیا باشد اما درحال حاضر اولین اتفاق برای او سانسور خود فیلمساز و مشکل بعدی سرمایه‌گذار است و متاسفانه ما به شکل ناخودآگاه به خود سانسوری روی می‌آوریم.

وی ادامه داد: زمانی که درباره سینمای اجتماعی صحبت می‌کنیم تا زمانی که مسئله به یک نقطه دید انتقادی نرسد، سینمای اجتماعی شکل نمی گیرد. وقتی قرار است نقطه دید انتقادی داشته باشیم باید کاملا بی‌پروا به آن بپردازیم در صورتی که این اتفاق رخ نمی‌دهد و به فیلم‌های آهسته و بی‌خطر سوق پیدا می‌کنیم تا اثر به اکران برسد و برای آن مشکلی ایجاد نشود.

سجادی حسینی افزود: سینمای اجتماعی از دل جریان موج نو در پیش از انقلاب شکل می‌گیرد و به سینمای بعد از انقلاب پیوند می‌خورد. زمانی که فیلم «آرامش در حضور دیگران» را می‌بینیم هر چیزی برای ما آشکار است اما زمانی که جلوتر می‌آییم دیگر شرایط اینگونه نیست .همه این اتفاق‌ها باعث می‌شود افراد محتاط شوند و بیشتر به سمت سینمای کمدی حرکت کنند.

وی با بیان اینکه دولت و فارابی باید برای جلوگیری از نابودی سینمای اجتماعی اقداماتی را صورت دهند، گفت: امروزه سینمای کمدی برهمه ژانرها احاطه دارد و به زودی شاهد فیلم‌های کمدی-اجتماعی، کمدی- سیاسی و… خواهیم بود. به نظرم مهم‌ترین عامل برای رشد سینمای اجتماعی، حمایت بی چون و چرا و بدون مرز بندی است تا اینگونه از سینما دوباره احیا و متولد شود.

فیلمساز قاضی نیست که حکم بدهد

سجادی حسینی با بیان اینکه دوربین فیلمساز مانند یک میکروسکوپ برای بزرگنمایی معضلات استفاده می‌شود تا یک بحران دیده شود، افزود: فیلمساز تنها وظیفه طرح مسئله را دارد چراکه تخصص رسیدگی به امور مختلف ممکن است در او وجود نداشته باشد. او معظلات موجود در سطح شهر را پیدا کرده و بدون اغراق آن‌ها را بیان می‌کند و زمانی که این اتفاق دارای نقطه دید انتقادی می‌شود، ارزش خود را پیدا می‌کند. کار فیلمساز امر واقع نیست و او با جهان خیال سر و کار دارد. فیلمساز قاضی نیست که حکم بدهد او تنها می‌تواند برملا کند و حقایق را نشان دهد.من معتقدم حکم دادن باعث شکل گیری یک پایان قطعی شده و فضایی را برای تفکر مخاطب باقی نمی‌گذارد.

کاوه سجادی حسینی با بیان اینکه در فیلمسازی مهمترین مسئله حمایت است، بیان کرد: فیلمنامه‌نویس باید بدون ترس از بی‌سرانجام بودن کارش، اثری را بنویسد. زمانی که ناامیدی ازهمان ابتدا با ما همراه می‌شود، ناچار هستیم دائم اثر خود را تغییر دهیم و به جای اثر اجتماعی فیلمی ملودرام بسازیم. مدیر فرهنگی زمانی که صاحب نظر می‌شود، نظراتی ارائه می‌کند که شاید طبق آن، یک فیلم خوب از دست برود اما اگر حمایت و اعتماد نسبت به فیلمساز وجود داشته باشد، سینمای اجتماعی رشد خواهد کرد اما زمانی که فیلمساز به سیاه نمایی متهم می‌شود این اتفاق باعث از بین رفتن سینمای اجتماعی می‌شود درحالیکه باید نوعی اعتماد متقابل میان مدیر فرهنگی، وزارت ارشاد و فیلمساز شکل بگیرد.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 197464 و در روز شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳ ساعت 13:32:50
2024 copyright.