منتقد و نویسنده سینما در بررسی فیلم «سامورایی» گفت: در سینمای ایران نزدیکترین فیلمساز به جهان فیلمسازی ژان پیر ملویل، فیلمساز فرانسوی بدون شک مسعود کیمیایی است.
به گزارش سینماسینما، دومین جلسه از برنامههای دیالوک با محور نقد فیلم «سامورایی» به کارگردانی ژان پیر ملویل برگزار شد.
احسان طهماسبی در این جلسه با اشاره به موج نوی سینمای فرانسه اظهار کرد: مسعود کیمیایی نزدیکترین فیلمساز ایرانی به جهان ملویل است. بخشی از سکانسهایی که در آثار ملویل میبینیم حتی در برخی آثار کیمیایی به شکلی تکرار شده است. در فیلم «حکم» در سکانس آخر زمانی که تفنگ سمت دختر گرفته میشود و عزتالله انتظامی به پولاد شلیک میکند، تفنگ خالی است. در فیلم «سلطان» میبینیم که قهرمان هم آدم یکه و تنهایی است، از معشوقه دل میکند و میگوید کوتاه بود اما بس بود.
این منتقد سینما درباره آلن دلون بازیگر اصلی فیلم سامورایی توضیح داد: این بازیگر پنج ساله بود که والدینش از هم جدا شدند، تا سن ۱۶ سالگی چندبار از مدرسه اخراج می شود و در هند و چین در جنگ حضور مییابد و وقتی برمیگردد یک فیلم معمولی بازی میکند.
طهماسبی ادامه داد: وی پس از رد پیشنهاد بازی در فیلم یک فیلمساز بزرگ، کم کم بازی در آثار را ادامه میدهد و بازی در فیلم «آفتاب سوزان» منتقدان را مجاب کرد که نسبت به او واکنش نشان دهند.
وی توضیح داد: پس از بازی آلن دلون در «آفتاب سوزان»، بازن یکی از مهمترین منتقدان جهان بازی او را ستود اما بسیاری منتقدان سینمای فرانسه همچنان با او موافق نبودند. دلون به سینمای آمریکا گرایش پیدا کرد و به سمت پیشنهادات بیشتری رفت. ویسکونتی و آنتونیونی به او پیشنهاد همکاری دادند و او در فیلم «یوزپلنگ» بازی کرد.
این منتقد و نویسنده سینما یادآور شد: ملویل در نهایت یکبار تلفنی از این بازیگر میخواهد در «سامورایی» بازی کند و دلون این پیشنهاد را رد میکند. ملویل این فیلمنامه را در کشو میگذارد و پس از چندسال در منزل دلون این فیلمنامه را به او پیشنهاد میدهد و در نهایت با خواندن فیلمنامه علاقهمند برای بازی در این اثر میشود. بعد از این فیلم یکی از منتقدان مطرح فرانسه نوشت بچه خوشگل بیاستعداد بعد از این همه نقد منفی مرا مجبور کرد کلاهم را به افتخارش از سر بردارم.
طهماسبی درباره کارگردان «سامورایی» نیز گفت: ژان پیر ملویل به دلیل علاقه به نویسنده کتاب موبیدیک این اسم را برای خود برگزید. او فیلمهای اولش را کم هزینه ساخت و گاه در چند مرحله فیلمی را میساخت. این اثر یازدهمین اثر ملویل است و پس از این فیلم آثار مهم ملویل ساخته شد. ملویل عاشق آمریکا و سینمای این کشور بوده اما در عین حال یک فرانسوی اصیل بوده است و روحیه فرانسوی او در آثارش دیده میشود. با وجود وامداری به ژن فرانسوی و روحیه آمریکایی اما اورجینال است، کپی دست چندمی نمیشود و صاحب تفکر بزرگی است.
وی ادامه داد: حرکت مهم ملویل در سینمای فرانسه این بود که به نوعی پدرخوانده موج نوی فرانسه است؛ هرچند بعدها اعلام میکند که وابستگی به این موج ندارد و آن را مزخرف میخواند. پاریس در سینمای ملویل مقابل گدار است. ملویل علاقهای به فرانسه بوتیکی ندارد و فضای سامورایی پاریس بعد از جنگ جهانی است و شانزلیزه جذاب گدار در آثار وی دیده نمیشود.
این منتقد و نویسنده سینما تاکید کرد: آداب و رسوم ساموراییها در کتاب بوشیدو بیان شده اما نکته آنکه سامورایی برای پول آدم نمیکشد اما «سامورایی» ملویل اینگونه نیست و تنهایی فصل مشترک آنها است. نکته عجیب دیگر آنکه در ابتدای فیلم جملهای را میبینیم که اشاره شده از بوشیدو برداشته شده اما این جمله ساختگی است و ملویل میگوید حتی در اکران ژاپن کسی آن را نفهمید.
طهماسبی عنوان کرد: این «سامورایی» خیلی شخصی است. روحیه و تنهایی جف اتفاق مهمی است و ملویل معتقد است جف کاستلو شیزوفرنی است.
وی تصریح کرد: دو سال بعد از این فیلم زندگی دلون بهم میریزد و با مرگ مشکوک بادیگارد او پس از شایعات ارتباط او با همسر دلون، به حاشیه میرود و در ادامه بهرغم ازدواج دوم و سوم و شرکت تبلیغاتی و ادکلن و… این وجه سامورایی در او باقی میماند تا جایی که درخواست مرگ خودخواسته میدهد.
این منتقد گفت: جف در «سامورایی» میگوید هیچ وقت نمیبازم و در موقعیتی گیر میکند که قاعدتا بازنده است، بنابراین دست به هاراگیری به سبک خود میزند و این یکی از جذابترین شیوههای مرگ است. ملویل میگوید مرگ بهترین انتخابی است که یک انسان میتواند داشته باشد و قهرمانش لب مرز بازندگی، از این اتفاق استفاده میکند.
وی با بیان اینکه مجموعه فضاهایی که در آن فیلم را میبینید در ارتباط شما با جهان فیلم اثرگذار است، گفت: «سامورایی» محبوبترین ضدقهرمان دنیا است. «سامورایی» در فاصله زمانی که بانی و کلاید اکران میشد، با این شیوه آرام موفق میشود و برخلاف پدرخوانده و صورت زخمی و… این فیلم مبارزه با مافیا نیست. «سامورایی» تنهایی انسان معاصر را در مواجهه با خودش به تصویر میکشد.
طهماسبی یادآور شد: فیلمسازان تلاش میکنند که آنچه در وجودشان هست، نمایان کنند. اینکه مخاطب چقدر با آثار آنان ارتباط برقرار میکنند به زیست افراد برمیگردد.
در ادامه این نشست امید گنجبخش کارشناس سینما توضیح داد: سینما سلیقه است و شاید «سامورایی» سلیقه برخی نباشد اما علاقهمندان به سینما به آثاری از این دست نگاه ویژهای دارند.
وی ادامه داد: سامورایی جزو گنجینههای سینمای دنیا و بهخصوص سینمای فرانسه است و بر بازیگر خود، سینمای فرانسه و سینمای دنیا تاثیر بسزایی داشته است.
این کارشناس سینما یادآور شد: آلن دلون شخصیتی کاریزماتیک و جذاب است اما رفتن کارگردانهای صاحب سبک همچون ویسکونتی و آنتونیونی و ملویل به سراغش، نشان میدهد آنان ورای این چهره جذاب و سنگی چیزی دیدند که من مخاطب ساده سینما آن را ندیدم.
گنجبخش تاکید کرد: ملویل وامدار اکسپرسینویسم آلمان است و فضاهایی را انتخاب میکند که پاریس اختصاصی ملویل است در این رویکرد مفاهیمی را به کار میبرد که اختصاصی خودش است. عنوان سامورایی نشان از نماد شرق است اما ملویل براساس جهانبینی خودش این اسم را انتخاب میکند.
وی عنوان کرد: ساموراییها افراد تنهایی بودند، منش خاص خود را دنبال میکردند و ملویل متفاوتترین نوع سامورایی را به ما نشان میدهد؛ مردی با کت و شلوار و بارانی و کلاه شاپو که قوانین خود را برای او دارد.
این کارشناس سینما ادامه داد: در بخش آغازین فیلم «سامورایی» دنیای ملویل برای ما مشخص میشود. این کارگردان نمادین کار میکند. پرنده در قفس نمونهای از این مهم محسوب میشود. پس از پایان تیتراژ کارگردان از تکنیک زوم این و زوم اوت استفاده کرده تا تنش را به مخاطب منتقل کند.
گنجبخش با بیان اینکه قابهای ملویل غالبا در حد مدیوم است و کمتر از لانگ استفاده میکند، گفت: در سکانسهای ابتدایی این فیلم در صحنهای که جف قرار است به سمت گاراژی برود مواجهه موازی با خانمی دارد و از کنار وی بیتفاوت رد میشود. چراکه او برای این دنیا ساخته نشده و جهان خودش را دارد. حتی کمتر کسی مانند او لباس میپوشد.
وی توضیح داد: در دایره سرخ از دیگر آثار ملویل که دلون هم حضور دارد نیز میبینیم که در کشاکشی مرگ از کاراکترها فاصله نمیگیرد و ناگزیر به سمت سرنوشت محتوم میروند. شخصیتپردازی سامورایی اثر، اصلا خام دستانه نیست و امیدوارم علاقهمندان سینما این دست فیلمها را دوباره با نگاهی دیگر ببینند.