سینماسینما، سام بهشتی- قصه ی تازه، از آن جا شروع شد که در آخرین قسمت از برنامه هفتِ افخمی، مسعود فراستی دوباره یکی از همان واژه های رکیکش را روکرد و این بار کمال تبریزی و فیلمش، دونده زمین را هدف گرفت. اما این نخستین بار نیست که فراستی با ادای کلمات غیر مودبانه روی آنتن، نام خود را تیتر خبرها و نقل محافل مجازی می کند.
فراستی همواره درباره همه فیلم ها با لحن تحقیرآمیز و برخورنده حرف می زند و بارها اعتراض منتقدان را که معتقد بودند فراستی تصویر نامناسب و نفرت انگیزی از منتقدان ارائه می دهد، برانگیخته است. او فضایی به وجود آورد که غالب فیلمسازان حاضر نمی شدند رو به روی او در برنامه بنشینند و این همصحبتی را در شان خود نمی دانستند. ولی استفاده از کلمات نامتعارف که معمولا نام ناسزا و دشنام فاحش به خود می گیرند از نقد فیلم جرم آغاز شد.
او در سری نخست هفت با اجرای فریدون جیرانی، در نقد فیلم جرم مسعود کیمیایی از یک کلمه عجیب و توهین آمیز استفاده کرد که ظاهرا با دستور عزت الله ضرغامی تا مرز اخراج پیش رفت ولی به گفته کمال تبریزی، فراستی به منزل کیمیایی رفت و با عذرخواهی و جلب رضایت او، مجوز حضور دوباره در برنامه را پیدا کرد.
در سری دوم هفت، باز هم فراستی به محمود گبرلو تحمیل شد. نقدگونه های تند و برخورنده اش همچنان ادامه یافت که با مشی صلح طلبانه و خنثای گبرلو زاویه داشت. پس گبرلو ابتدا با دعوت از سایر منتقدان در کنار او برنامه را ازانحصار فراستی در آورد و سپس در اولین فرصت عذر او را خواست.
فراستی نیز در کرج شغل کافه داری را برگزید و به سرعت از یادها رفت.
در دوره سوم با حضور افخمی در مقام همه کاره برنامه هفت، او بار دیگر سراغ فراستی رفت. فراستی بهترین گزینه ای بود که می توانست افخمی را رسیدن به هدف اصلی اش که جنجال سازی و تنش زایی در فضای سینما بود یاری کند.
حضور پررنگ چهره هایی چون وحید جلیلی، یامین پور و نظایر آنها در برنامه، نشانه هایی از پشت پرده برنامه به دست می داد.
برنامه هفت به سرعت با اهالی سینما درگیر شد و حاشیه ساخت. همایون اسعدیان، پرویز پرستویی، رضا میرکریمی و کمال تبریزی، هومن سیدی و … از جمله هنرمندانی بودند که هفت افخمی با آن ها درگیر شد و به حاشیه سازی پرداخت. کما اینکه همچنان فیلمسازان معتبر ترجیح می دادند به هفت نروند.
اضافه شدن رسول صدرعاملی هم نتوانست هفت رانجات دهد. افخمی سعی کرد از مقبولیت او برای جذب سینماگران به برنامه سود جوید اما به جایی نرسید. چرا که لحن و ادبیات و منش افخمی و فراستی بر برنامه غالب بود و تلاش صدرعاملی برای راضی کردن سینماگران برای حضور دربرنامه مدتی موثر افتاد ولی نهایتا ناکام ماند.
فراستی به همان روش پیشین خود که استفاده از توهین و تحقیر و نقدهای تند، سطحی وعاری از استدلال بود ادامه داد و بارها از کلمات نامناسب به لحاظ اخلاقی و نامتناسب با عرف آنتن تلویزیون استفاده کرد.
آخرین بار در نقد «دونده زمین» کمال تبریزی، که این روزها در گروه سینمایی هنر و تجربه در حال اکران است با بی غیرت و وطن فروش خواندن تبریزی، از کلمه توهین آمیز دیگری- دیاثت- استفاده کرد که جنجال های زیادی به دنبال داشت.
بعد از پخش این برنامه کمال تبریزی سکوت کرد ، تا چند روز بعد که به برنامه فریدون جیرانی در فضای مجازی رفت. درآن جا به تندی جواب مسعود فراستی را داد و او را یک بیمار روانی دانست و به شعبان بی مخ در ماجرای کودتای ۲۸ مرداد تشبیه کرد.
برای دومین بار بود که فراستی چنین فضای پرتنشی را در سینما ایجاد می کرد، اما رسانه های ایدئولوژیک و پرشمار اصولگرا به یکباره تمام قد پشت فراستی ایستادند و طرف مقابل را با انواع اتهامات ناروا خطاب قرار دادند.
حال با رفتن اصغر پورمحمدی پشتیبان اصلی افخمی و برنامه اش از سمت معاون سیما، طبعا جایگاه افخمی، فراستی و داماد آقای پور محمدی تهیه کننده برنامه متزلزل خواهد شد و باید منتظر بود و دید با توجه به وجود سایر پشتیبانان افخمی و فراستی که سویه و سابقه کاملا ایدئولوژیک دارند، این برنامه مخرب و پرحاشیه بعد از ماه مبارک رمضان ادامه خواهد یافت یا خیر. شاید هم، بازی افخمی که نقش دن کیشوت را خوب ایفا می کند به همراه فراستی که پانچو مناسبی برای اوست، همچنان ادامه خواهد یافت و سینما همچنان از کینه و خصومت این دو لطمه خواهد خورد یا خیر.
در گزارش اختصاصی سینما سینما که پیش رو دارید به سراغ چهره های معتبر و پیش کسوت حوزه نقد رفتیم و از آن ها درباره این اتفاق پرسیدیم :
دهقان: فراستی معتقد است بدنامی از گمنامی بهتر است/ ادبیات او به هیچ وجه به نقد ربطی ندارد/ امیدوارم عذرخواهی کنند
خسرو دهقان منتقد پیشکسوت سینمای ایران در گفتگو با سینماسینما درباره کارکرد برنامه سینمایی هفت به ویژه اتفاقات اخیر این برنامه و توهین مسعود فراستی به کمال تبریزی گفت: “به نظرم فراستی متهم ردیف دوم است و بار اصلی این اتفاق بر دوش بهروز افخمی است. افخمی فیلمساز کارکشته، همه فن حریف و کار بلدی است. افخمی قواعد بازی را به خوبی می داند و جای تعجب دارد که کسی همانند او چنین کاری را انجام می دهد.”
وی ادامه داد: “در زمان های قدیم به شوخی می گفتند که «بدنامی از گمنامی بهتر است» و ضرب المثل رایجی در میان مردم بود. امروز مسعود فراستی این ضرب المثل شوخی را جدی گرفته است.”
دهقان با اشاره به این نکته که نقد، نباید به فحاشی و هتاکی ختم شود، عنوان کرد: “فضای نقد نباید طوری باشد که ما هرچه از دهانمان بیرون میآید را به زبان بیاوریم. در دنیای نقد، زبان تند و تیز وجود دارد اما زبانی که در آن ما به خود اجازه دهیم که فحاشی کنیم وجود ندارد. من قرار است پشت تو را بِخارانم، قرار بر این نیست که پشت تو را زخمی کنم. تعجب میکنم که فراستی این چیزها را نمیداند. اگر بار اول بود میگفتیم، عیبی ندارد و از زبانش پریده است اما این ماجرا به یک عادت همیشگی برای او تبدیل شده است. این ادبیات او به هیچ وجه به نقد ربطی ندارد، نقد مقوله تند و محکمی است اما درعین این استواری نمی توانیم به خودمان اجازه دهیم که فحاشی کنیم. امیدوارم که بهروز افخمی و مسعود فراستی با یک عذرخواهی منطقی به این قائله پایان دهند.”
این منتقد پیش کسوت سینمای ایران با اشاره به این موضوع که به غیر از فراستی و افخمی، ماجراهای دیگری هم در این اتفاق دخیل است، یاد آور شد: “من فکر میکنم اتفاق هایی از این قبیل در یک سمت ماجرا است و ضلع سوم دیگری وجود دارد که این مثلث را تکمیل میکند و شاید بتوان گفت که آن ها متهم ردیف سوم هستند. اهالی سینما و برخی منتقدان با چرب زبانی و تعریف و تمجید های بیجا از یک اثر هنری توقع خالق آن را بالا می برند. احترام گذاشتن های بیهوده باعث می شود که وقتی سینماگران از گل نازکتر می شنوند و چهارستاره دریافت نمی کنند، و وقتی نمره نوزده و هفتاد پنج می گیرند، به آن قانع نباشند.”
دهقان در پایان گفت: “وقتی تعادلی وجود ندارد، به این نقطه می رسیم. کارشناسان و اهالی قلم علت این ماجرا را واکاوی نمیکنند تا به یک نتیجه مطلوب برسیم و مشکل ما دقیقا در همین جا است.”
طالبی نژاد: افخمی بی صلاحیت و ضد سینماست و مواضعش دائما در حال چرخش/ آن شبه منتقد چند بار به برنامه دعوتم کرد و من نرفتم
احمد طالبی نژاد یکی دیگر از منتقدان پیشکسوت سینمای ایران است در گفتگو با سینماسینما درباره برنامه هفت و حواشی اخیرش گفت: “به اعتقاد من برنامه هفت در سری جدید که بهروز افخمی بر صندلی آن نشسته است، ضد سینما عمل میکند. و این ضد سینما بودن هم از روحیه بهروز افخمی نشات میگیرد. افخمی یک سیاست باز است و می داند با موج هایی که بر میخیزد چطور همراهی کند. یادمان نرفته که چند سال پیش مسئول ستاد تبلیغاتی یکی از نامزدهای اتنخاباتی بود و چه حرف هایی می زد. تنها کسی که امروز صلاحیت این را ندارد که یک برنامه سینمایی بی طرف با موضوع سینما تولید کند همین آقای افخمی است.”
وی ادامه داد : “همین شبه منتقدی که در این برنامه نشسته است و به اصطلاح فیلم ها را نقد میکند، چند باری به من زنگ زد که بیا و در این برنامه شرکت کن و من هم گفتم جایی که شما باشید من در آن حضور پیدا نخواهم کرد. منتقد باید فارغ از سیاست زدگی وارد فضای نقد شود و نباید خود را در ماجراهایی از این قبیل وارد کند.”
منتقد با سابقه سینمای ایران در تکمیل حرف هایش، تصریح کرد: “به نظرم هرچه زودتر باید آنتن سیما از این برنامه گرفته شود، چون به نفع خود افخمی هم هست. او نباید یادش برود که کارگردان است و کسی که فیلمسازی می کند نباید این همه بی رحمانه با همکاران خود حرف بزند.”
طالبی نژاد در پایان حرف هایش عنوان کرد: “بهروز افخمی به شدت آدم بلاتکلیفی است، از زمان فیلم «کوچک جنگلی» که من او را شناختم و مصاحبه کردیم نزدیک به بیست، سی سال گذشته است و در این ایام هربار مواضع او تغییر کرده و چرخش های عجیب و غریبی از او دیدم.”
طوسی: فراستی می خواهد متفاوت بودن خود را به شکل بد و افراطی و تهاجمی نشان دهد/ او همان اشتباه تاریخی را تکرار کرد
جواد طوسی منتقد سینما و رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در گفت وگو با سینماسینما، نظرات خود را درباره حواشی اخیر برنامه هفت اینگونه ابراز کرد:
“من معتقدم قبل از این که بخواهیم اشخاصی را در این زمینه مقصر قلمداد کنیم، باید ببینیم که چه اراده ای در چرخه سیاست گذاری برنامه هفت وجود دارد، که استفاده از این الفاظ و ادبیات غیر فرهنگی و هتاکانه را موجه و بلا مانع می داند؟ قاعدتا این خود رسانه است که خط مشی برنامه ای را تعیین می کند وبا این نوع استفاده غیر متعارف و تحریک کننده از «ژورنالیسم» کنار می آید. در شرایطی که رسانه ای، با این برد گسترده ارتباطی جایگاه واقعی و پر مخاطب خود (در آن وجهه ملی) به دلایل عدیده از جمله قالب بودن نگاه سیاست زده از دست داده که آخرین پیامد و بازتابش تغییر ریاست این سازمان بود، اقتضا می کند در این جابه جایی مدیرتی مدبرانه تر عمل شود و در صدد جذب حداکثری مخاطب و ایجاد حس اعتماد در او ( بدون باج دادن بی منطق و یا دور شدن از یک نگاه تحلیلگر و نقادانه) بر آییم.
طوسی اضافه کرد: “در کنار اختصاص تولیداتی برای روایت پردازی و ایجاد موقعیت های جذاب نمایشی که نسبتی با جامعه معاصر و طبقه بندی اجتماعی آن و ریشه های فرهنگی- تاریخی این سرزمین داشته باشد، جا دارد در برنامه های آموزشی، فرهنگی، هنری و سیاسی نگاه نقادانه و تخصص را با آسیب شناسی به موقع تاریخی و تضارب آرا آمیخته کنیم.”
طوسی افزود: “آن تجربه های گرانقدر سال های اول انقلاب در یک فضای مسالمت آمیز و توام با تحمل پذیری و سعه صدر که شخصیت ها و تئوریسین ها و سیاستمدارانی با دیدگاه ها و جهانی بینی متفاوت در برابر هم قرار می گرفتند و مباحث و موضوعات کلیدی و بنیانی و همخوان با این جامعه ملتهب در حال گذار را مورد ارزیابی قرار می دادند، می تواند در این شرایط انفعالی و بی رونق تلویزیون دستور کار قرار گیرد تا شاهد تحولی دوباره در این رسانه باشیم. نمونه هوشمندانه و قابل تقدیر اخیرش، دعوت از آقای سید حسن خمینی نوه رهبر فقید انقلاب و فرصت دادن به ایشان برای طرح مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مبتلا به جامعه این دوران با بیانی صریح و بدون محافظه کاری بود که امید در این دوره جدید مدیریت سیما تداوم یابد و این تریبون در اختیار طیف های مختلف و شخصیت های مطرح و دلسوز جامعه قرار گیرد.”
رییس انجمن منتقدان اضافه کرد: تنها برنامه جدی و پرطرفدار سینمایی در تلویزیون طی سال های اخیر، تاکنون سه تجربه مدیریتی داشته و هربار با مسائل و حرف حدیث هایی روبرو شده است. طبیعتا برنامه های با این ویژگی ها موافقین و مخالفین خود را دارد، ولی در مورد چنین برنامه ای قبل از به کار بردن تمهیدات و روش های تاکتیکی برای جذب مخاطب و توی بورس بودن، می باید تعریفی سر راست و روشن بینانه از فرهنگ و نقد و مخاطب داشت تا در کنار نقد و آسیب شناسی سینما و تولیداتش و هم چنین گستره فرهنگ، بستر مناسبی برای تعامل و ایجاد حس اعتماد در جامعه سینمایی و حوزه های رسانه ای ایجاد شود. تحقق این امر می تواند با داشتن دیدگاه و نگاه مستقل و بدون محافظه کاری و نان قرض دادن صورت گیرد. ولی شکل یابی منطقی آن، قواعد بازی خودش را دارد. یک منتقد و مجری می تواند متفاوت بودن و دیدگاه مستقل داشتن را به شکل معقولانه تری نشان دهد که هم انصاف و عدالت در آن رعایت شده باشد و هم تخصص و از این طریق برای خود تشخص درست و واقعی کسب کند. آیا جذب مخاطب و توی زبان ها افتادن به هر قیمتی مجاز است؟ سیاست های اعمال شده در این دوره برنامه هفت به گونه ای است که مخاطبین قدیمی و کنجکاوش جلوتر می گویند این هفته قرار است چه کسی دراز شود؟ خب این تاکتیک در دراز مدت نمی تواند پوئن مثبت و فضیلتی در حوزه ژورنالیسم رسانه ای باشد.”
جواد طوسی با اشاره به ارتباط سخنان فراستی و ادبیات نقد گفت: “به هر حال، نقد اصول و قواعد خودش را دارد. این زیبنده نیست در پوشش نقد دست به موضع گیری های نا منعطف و افراطی بزنیم و واژگانی را به کار ببریم که به جای گسترش فضای فرهنگی، جو موجود مسموم تر و آلوده تر و شکاف ایجاد شده میان جامعه ی منتقدان و سینماگران بیشتر شود. برنامه هفت در دوره ای که بهروز افخمی مدیریت و و اجرای اش را عهده دار است، وجوه مثبت و منفی متعددی داشته و خود بنده نیز در چندین قسمت آن حضور داشته ام و نظریات مستقلم را در برابر دیدگاه متفاوت منتقد ثابت برنامه و دیگر افراد بیان داشته ام و این تحمل پذیری می تواند یکی از همان جنبه های مثبت این برنامه باشد. ولی اجازه می خواهم این نکته را یادآور شوم که منتقدی چون مسعود فراستی متفاوت بودن خود را گاه به شکل بد و افراطی و تهاجمی نشان می دهد.”
طوسی با اشاره به توهین فراستی به کیمیایی در دوره اول برنامه هفت گفت: “او همان اشتباه تاریخی چند سال قبل در مورد استفاده از واژه ای زشت در مورد فیلمسازی در جایگاه تاریخی مسعود کیمیایی که موجب عکس العمل های تندی نسبت به او شد را دوباره درباره کمال تبریزی و فیلم در حال اکرانش (دونده زمین) تکرار کرد. چون این فیلم تبریزی را ندیده ام نمی توانم در مورد برداشت فراستی از زاویه دید فیلمساز در این کارش اظهار نظر کنم. ولی با فرض درست بودن تلقی کلی فراستی از نگرش تبریزی در این فیلمش، آیا بهتر نبود به جای اطلاق کلمه «دیاثت فرهنگی» به این فیلم و سازنده اش، با لحن محترمانه تر و بی حاشیه تری مثلا گفته می شد: «تبریزی در این فیلمش تعصب و عِرق ملی ندارد» و از این همه هیاهو و یارکشی و صف آرایی جلوگیری می شد، مگر آن که اساسا هدفمان ایجاد چنین بلوا و جار و جنجالی باشد که در آن صورت حرفی باقی نمی ماند.” طوسی به سینماسینما گفت: “شما ببینید در یک رسانه ملی و در میزانسنی فرهنگی چه حرکت و بر خورد غلطی صورت گرفته که خروجی اش چنین شاخ و شانه کشیدن میان یک منتقد خلاف آمد عادت و یک فیلمساز شناخته شده این دوران شده است. منتقد فیلمساز را به بی غیرتی فرهنگی متهم می کند و فیلمساز نیز دست به عمل تلافی جویانه می زند و او را شعبان بی مخ می نامد؛ واقعا در ژورنالیستی ترین شکل ممکن. آیا سینمای ما در این وضعیت که با مشکلات ریز و درشت و ارتباط های از هم گسیخته دست به گریبان است، آمادگی این حال گیری ها و رو کم کنی ها و ادبیات تخطئه آمیز را دارد؟”
طوسی در پایان به سینماسینما گفت: “قصد نداشتم یک طرفه پای منبر بروم و برای کسی نسخه بپیچم، ولی از آنجا که بنده و مسعود فراستی و بهروز افخمی و کمال تبریزی تقریبا در یک محدوده سنی هستیم، بد نیست به اتکای تجارب و پوست انداختن هایمان از فرصت های به دست آمده و تریبون هایی که در اختیارمان گذاشته می شود طوری استفاده کنیم تا تصویر بد و دفرمه ای از نسل و صنف مان ارائه ندهیم و به این گسست فرهنگی موجود دامن نزنیم.”
دانش: برنامه هفت مروج فحاشی است/ رُک گویی با رکیک گویی بسیار متفاوت است
مهرزاد دانش، روزنامه نگار و منتقد سینما در گفتگو با سینماسینما، درباره رویکرد برنامه هفت و توهین فراستی به تبریزی گفت: “از زمان حضور بهروز افخمی در این برنامه ما چیزهای زیادی آموختیم و مهمترین آن این است که یک منتقد چگونه به جای استفاده از ابزار و زبان نقد، می تواند فحاشی کند و با فحش دادن در فضای نقد وارد شود. متاسفانه در آخرین قسمت این برنامه دیدیم که چگونه به آقای تبریزی بی احترامی شد و گویا افخمی و فراستی نمی خواهند این ماجرا تمام شود و اصرار دارند ادامه دهند. سبک نامه نگاری های بهروز افخمی و مصاحبه هایی که انجام می شود گواه بر این است که نمی خواهند عذر خواهی کنند.”
وی ادامه داد : “امیدوارم که آقای علی عسگری که به تازگی مدیریت سازمان صدا و سیما را برعهده گرفتند، دنبال راهکاری باشند که شاهد اتفاق های این چنینی نباشیم. صدا و سیما مخاطبانش را از دست داده و همین مسائل ریزش مخاطب و اعتماد زدایی را بیشتر از قبل می کند.”
دانش با اشاره به تلاش فراستی در واژه سازی های نامتعارف، گفت: “اگر بنا بر واژه ساختن باشد که ما هم می توانیم، پسوند فرهنگی را به هر لغت که بار معنایی بدی دارد اضافه کنیم و با آن فحاشی کنیم. اما نقد اصول و چارچوبی دارد و نمی توان به راحتی در فضای نقد هر واژه ای را به کار برد. من درباره آقای تبریزی بارها و بارها نقد نوشتم و ایشان را به چالش کشاندم، یک بار همدیگر را دیدیم و به صورت شفاهی با هم هم کلام شدیم و من بازهم نظراتم را گفتم و او هم از فیلمش دفاع کرد. هیچ دشنامی هم میان ما رد و بدل نشد. اتفاقا کمال تبریزی یکی از نقدپذیر کارگردانان سینمای ایران است و طاقت نقد منفی را دارد. من معتقدم که در فضای نقد رُک گویی با رکیک گویی بسیار متفاوت است، فراستی و افخمی فحاشی کردند تا این که رُک گویی کنند.”