مراسم رونمایی از رمان کتاب «ارکستر اقلیتها» نوشته چیگوزی اوبیوما ترجمه لیلی فرهادپور برگزار شد و اسدالله امرایی، شهابالدین ساداتی و کاوه فولادی نسب درباره شرح ویژگیهای این ترجمه صحبت کردند.
به گزارش سینماسینما، مراسم رونمایی از رمان کتاب «ارکستر اقلیتها» نوشته چیگوزی اوبیوما ترجمه لیلی فرهادپور با سخنرانی اسدالله امرایی، شهابالدین ساداتی و کاوه فولادی نسب در خانه بتهوون برگزار شد و هریک از سخنرانها درباره ویژگیهای این ترجمه صحبت کردند.
در ابتدای علیاصغر سیدآبادی مدیر نشر «اگر» و ناشر کتاب، ضمن خیرمقدمگویی توضیح کوتاهی درمورد اهمیت انتخاب این کتاب برای ترجمه ارائه کرد.
آچه جنبههای استعمار را در آثارش نشان داده است
اسداله امرایی مترجم پیشکسوت که آشنایی بسیاری با ادبیات معاصر جهان دارد با بیان این مطلب که رمان «ارکستر اقلیتها» را قبل از ترجمه فرهادپور خوانده است؛ گفت: آچهبه را برای اولین بار با ترجمه یک داستان کوتاه خودم معرفی کرده بودم.آچهبه نویسنده بسیار خوبی است که جنبههای استعمار را در آثارش نشان داده است ولی خب به نسل قدیمیتر تعلق دارد و نگاههای ضد استعماری ادبیات آن دوران با حال حاضر فرق میکند.
امرایی سپس به ویژگیهای ترجمه این اثر پرداخت و گفت: فرهادپور تلاش کرده تا مفاهیمی دقیق که درمتن موجود است را در ترجمه به مخاطب برسانند و اگر توضیحات و پانویسها وجود نداشت دریافت مفاهیم گنگ میماند بخصوص مفاهیمی که به کیهانشناسی ایبو مربوط میشد و نگاههایی که به زندگی و مرگ در این فرهنگ وجود دارد.
وی ادامه داد: مترجم به دلیل ذهن کنجکاوی که داشت هر چه را که نفهمیده رفته دنبالش و آن را حذف نکرده است. حتی سادهترین چیزهایی که درداستان حیاتی نبوده و میشد از آن گذشت را نیز به دنبالش رفته تا مفهوم دقیق آن را بیابد و در زیر نویس آورده است. در فرهنگ ایبو سه عنصر تعیین کننده وجود هستند که خیلی شبیه تثلیث در مسیحیت است. نیجریه ملغمهای است که در آن از فلسفه تناسخ، مسیحیت، اسلام و همه فرق دینی آفریقایی دیده میشود.
مترجم رمان «کوری» در ادامه با اشاره به مساله مهاجرت گفت: نویسندگانی که مهاجر هستند به زبان خود نمینویسند بلکه با زبان بیگانه درباره فرهنگ خود مینویسند. درآمریکا بعد از جنبش «زندگی سیاهان مهم است» تاکید بر ادبیات سیاهان بیشتر شده است و فرهنگ بومی آنها بیشتر مورد توجه قرار گرفت. این نوع جهانبینی فرهنگ ایبو برای جامعه آمریکا نوعی اگزوتیک است و انگار افراد دنیاهای تازهای را کشف میکنند. دنیاهایی که تا امروز شناخته شده نبود.
امرایی ادامه داد: یکی از بحثهایی که در ادبیات امروز مطرح میشود، مشابهتها و تکرار آنها در ادبیات مختلف است. اما جریان اصلی نشر و هنر کانال ورود به جهان است. اثر نویسنده تُرک زمانی ترجمه میشود که به انگلیسی ترجمه شده است و در بازار اروپا معرفی میشود.
امرایی در آخر تاکید کرد: ما در این فضا با داستانی روبرو میشویم که با آن همذات پنداری میکنیم. درواقع حرفهای خودمان را از زبان دیگران میشنویم. اهمیت این ترجمه و این مترجمها بیشتر به این دلیل هست که ما دنبال خود گمشدهمان می گردیم، به دنبال خودی که نمیتوانیم درموردش حرف بزنیم. وقتی نمیتوانیم در مورد خودمان حرف بزنیم میرویم میگردیم و خودمان را در این داستانها پیدا و بیان میکنیم .
شهاب الدین ساداتی: مهاجر همواره در حال ترجمه است
دکتر ساداتی استادیار زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی و مدیرگروه ادبیات جهان در مرکز تحقیقات زبانشناسی کاربردی صحبتهای خود را با شرح کوتاهی از زندگی اوبیوما آغاز کرد و ساختار رمان «ارکستر اقلیتها» را برگرفته از تراژدی یونانی و پست مدرن دانست.
وی درباره مهاجرت و تجربه پسااستعماری در رمان، گفت: «ارکستراقلیتها» رمانی درباره تنشهای پسا استعماری است. این رمان همچنین به اروپا به عنوان جایی ایدهال برای تحصیلات و با استاندرادهای بالاتر برای زندگی در ذهن افرادی مانند قهرمان داستان اشاره میکند و چیاناونسو به عنوان یک سوژهی استعمار شده و منزوی محو این تصویر ایدهال است.
«ارکستراقلیتها» شرحی درباره زجر کشیدن شخصیتهای به حاشیهرانده شده است
وی تاکید کرد: از همه مهمتر «ارکستراقلیتها» شرحی درباره زجر کشیدن شخصیتهای به حاشیهرانده شده به عنوان قربانیان ساختار قدرت است و ناله زاری پرندگان استعارهای برای تمام مردم به حاشیه رانده شده است.
استادیار زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه به نقد روانشناختی اثر پرداخت و با اشاره به مفهوم روانزخم یا تروما از فروید این اثر را پاسخ به یک روانزخم تاریخی دانست که آسیب عاطفی یک فرد یا نسل که ناشی از یک تجربه یا رویداد آسیبزا تروماتیک را در برمیگیرد و این پاسخ میتواند شامل رفتارهای خودتخریبی مانند خودکشی، افسردگی، اضطراب، عزت نفس پایین، خشم، خشونت و مشکل در تشخیص احساسات و غیره شود که همگی در شخصیت چیاناونسو مشاهده میشوند.
کاوه فولادی نسب نویسنده، مترجم و مدرس داستاننویسی گفت: در ایران متجدد یکی از مهمترین درگاههای آگاهی همیشه ترجمه بوده است. ما حوزه اندیشه را بیش از سایر حوزهها در مواجهه با ترجمه و متنهایی که در خارج از این مملکت ساخته شده داشتهایم اما واقعیت امر این است که در این انتخاب عموما سراغ جاهایی رفتیم که صدای غالب را در جهان داشتند. مهم است که آلبرکامو ترجمه شود و ما بخوانیم اما چه نسبتی میان جامعه ما و جامعه فرانسه وجود دارد؟ آیا ما داریم مواجهه درستی را با جهان برقرار میکنیم که ادبیات انگلیسی زبان – و نه آنهم ادبیات هند – بلکه ادبیات امریکای شمالی ادبیات انگلیس فرانسه و آلمان را انتخاب میکنیم درحالیکه ادبیات آفریقا یا آسیای جنوب شرقی کاملا محظوف است؟
آثاری مانند «ارکستر اقلیتها» به زیست ما نزدیکتر است
فولادی نسب ادامه داد: «اگر چه با ادبیات آمریکای لانتین به خاطر غولهای مانند مارکز و فونتس و بقیه به دلیل وسعت زبان اسپانیایی و ترجمه این آثار به انگلیسی آشنایی خوبی داریم اما شاید احساس قرابتی که ما با آنها میکنیم و به خاطر شباهتهای زیستی ما و آنهاست که این ادبیات در ایران جا افتاده است.»
این مترجم سپس به نویسنده رمان «ارکستر اقلیتها» پرداخت و گفت: «اوبیوما نویسنده نیجریهایی که در آمریکا زندگی میکند با اینکه سالهاست از نیجریه خارج شده اما از آن موقعیت چند مکانی که روشنفکر امروزی به آن نیاز دارد را به خوبی برخوردار است و مطالعه عمیقی در فرهنگ بومی و ایبویی دارد و در ساخت جهان این داستان نشان می دهد که با صدای امروز نیز آشناست.
وی تاکید کرد: این یک رمان پسااستعماری است و من فکر میکنم مهم است که ما با آثار روایی در این حوزه بیشتر آشنا بشویم . ما هیچ وقت مستعمره مستقیم یک کشور نبودیم اما همه ما به نسبت ایران و شوروی سابق و روسیه امروز آگاه هستیم لزومی ندارد قرارداد استعمار بسته شده باشد کافیست این چنین نسبتی برقرار باشد تا خودمان را ذیل این موضوع ببینیم و به تجربه سرزمینهای دیگر نگاه کنیم.ما نیاز داریم با آثاری مانند این رمان بیشتر آشنا شویم. زیرا به زیست ما نزدیکتر است.
این مترجم به مقوله روایت در این رمان ورود کرد و گفت: در لایه روایت این رمان بسیار جذاب است که با فرمول «مساله و راه حل» پیش میرود این یکی از کهنترین الگوهای روایت است که امروز سینمای هالیوود هم روی آن قرار دارد. این فرمول حتی در ساختار سریالسازی هم کاربرد فراوان دارد چون مدام خواننده را با خود همراه میکند.غنایی که در روایت وجود دارد هم بسیار مهم است. از یک طرف رمان در دوران معاصر میگذرد که همه موبایل و سایر مظاهر امروز را دارند و از طرف دیگر راوی یک چی است که در محضر خدایان ایبو حرف میزند و کاملا اساطیری است. درواقع در این رمان زمانها ترکیب میشود. به این ترتیب روایتی ساخته می شود که درعین حالی که با کیهانشناسی ایبو درآمیخته، بسیار مدرن هم هست و به نظرم میشود یک سریال جذاب از این رمان ساخته شود.
کاوه فولادی نسب خاطرنشان کرد: مترجم خیلی خوب کتاب را ترجمه کرده با توجه به پیچیدگیهای زبانی اجرای ان خیلی ارزشمند است.
منبع: خبرآنلاین