به گزارش سینماسینما، دوبله به معنای آن است که دیالوگهای اصلی یک فیلم دوباره و در قالب دیالوگهایی به زبانی که دوبلورهای کشور واردکننده فیلم دوبله کردهاند، ضبط شوند آنهم در حالی که موسیقی اصلی فیلم و تاثیرات آوایی آن کماکان به جای خود باقی میماند.
از لحاظ تاریخی دوبله نخستین تکنیکی نبود که برای انتقال زبان به کار گرفته شد بلکه در ابتدا نسخه اصلی فیلم خارجی با زبان اصلی ترجیح داده میشد و فیلمها به همان روالی که بازیگران خارجی در آن صحبت میکردند پخش میشدند. بعدها فرآیند دوبله و زیرنویس کردن فیلمهای خارجی باب شد و با فرآیند دوبله درک فیلم توسط مخاطبان کشور واردکننده آن آسانتر میشد.
گفته میشود دوبله در اوایل دهه ۱۹۳۰ و با هدف غلبهکردن بر مشکلی پدید آمد که بسیاری از بازارهای اروپایی با آن مواجه بودند و آن معضلات موجود بر سر راه تجاریسازی فیلمهای صداداری بود که حاوی دیالوگ بودند.
در پایان سال ۱۹۳۲ یعنی زمانی که فیلمهای ناطق در حال شکستن بازارهای جهانی بودند، اروپا با معضلاتی چون تجربه کردن رژیمهای خودکامه و فاشیست دست و پنجه نرم میکرد. دولتهای خودکانه آدولف هیتلر و بنیتو موسولینی از دیالوگهای موجود در فیلمها وحشت داشتند چون چنین دیالوگهایی ایدهها و ایدئولوژیهایی را مطرح میکردند که مخالف رهبران این حکومتها بودند. این دیالوگها میتوانستند در اختیار توده کم سواد مردم قرار گیرند و چنین موضوعی خطرناک بود.
این امر مشکلاتی را برای صنعت فیلم آمریکا ایجاد کرد چون بسیاری از کشورهای اروپایی قوانینی علیه هر نوع مولفه خارجی وضع کرده بودند بنابراین با وجود رژیمهایی مانند هیتلر در آلمان فاشیستی، دوبله تنها راه حل ممکن برای دور زدن این قوانین بود.
با وجود این که دوبله فیلتری برای سانسور محسوب میشد ولی در مسیر خود بر مخاطبان تاثیر گذاشت و به سرعت به ابزاری سودمند برای گسترش فرهنگهای مختلف تبدیل شد به طوری که در کشوری مانند ایتالیا، دوبله تاثیر قابل توجهی بر گسترش زبان ایتالیایی استاندارد داشت.
هنر دوبله ابزاری کارآمد در انتقال زبان و فرهنگ بود و غولهای فیلمسازی در آمریکا به سرعت به پتانسیل بالای این ابزار انتقال فرهنگی پی بردند و شروع به بهرهبرداری از آن جهت صادرکردن فیلمهایشان به خارج از این کشور کردند. آنها همچنین از دوبله برای ممانعت کردن از ورود فیلمهای وارداتی به ایالات متحده استفاده کردند. بنابراین موفقیت فوق العاده فیلمهای آمریکایی در طول سالها صرفا به دلیل سرمایهگذاریهای پربازده در کیفیت و ویژگیهای زیباییشناختی آنها نبود بلکه تا حد زیادی به دلیل بهره بردن سازندگانشان از استراتژیهای دقیق بازاریابی و دوبله کردن تمامی فیلمهای آمریکایی بود که به سرعت به بازارهای خارجی هم صادر می شدند. همچنین همان طور که ذکر شد ممانعتکردن هوشمندانه آمریکاییها از دوبلهشدن فیلمهای وارداتی نقش مهمی را در این موفقیت ایفا میکرد.
در دوران اولیه صدا و پیش از باب شدن زیرنویس و هنر دوبله، یک فیلم به چند زبان پخش میشد تا مخاطبان بینالمللی را به سمت خود جلب کند. به طور مثال، پس از پخششدن نسخه انگلیسی «دراکولا» در سال ۱۹۳۱، این فیلم با نسخه اسپانیایی به همراه کارگردانی متفاوت و هنرپیشههای اسپانیایی هم پخش شد اما این کار هزینهبر بود. در این میان، شرکت آمریکایی «پارامونت پیکچرز» در سال ۱۹۳۰ استودیویی عظیم را در حومه بخشJoinville در شهر پاریس تاسیس کرد تا فیلمهای چندزبانه را در حجم انبوه تولید کند.
سایر استودیوهای عظیم آمریکایی نیز از این کار تبعیت و شروع به تولید فیلمهایی حتی به پانزده زبان جداگانه کردند. با این حال در سال ۱۹۳۱ تکنیک دوبله تا حد زیادی کامل شده بود و جایگزین تولید چندزبانه فیلم شد. به دنبال آن، بخش Joinville هم به یک مرکز دوبله برای سراسر اروپا تبدیل شد. در ابتدای ظهور دوبله در اروپا، مخاطبان احساس میکردند هنرپیشهها طبیعی نیستند و حرکات بدن آنها متفاوت از صداهایشان است اما این مشکل فروکش کرد و دوبله به صنعتی ارزشمند در سراسر این قاره تبدیل شد.
از سال ۱۹۳۲ دنیا به کشورهایی تقسیم شد که طرفدار دوبله بودند یا این که از آن تنفر داشتند و زیرنویس فیلمها را میپسندیدند و این ترجیحات عمیقا ریشه در عادات ملی داشتند. در این میان ژاپن زیرنویس کردن فیلم را ترجیح میداد گرچه دوبله برای این کشور پرجمعیت از لحاظ اقتصادی به صرفهتر بود. از طرف دیگر در تعدادی از کشورها علاقه به دوبله تحت ملاحظات ملیگرایانه قرار داشت. زیرنویس کردن نشانهای مداوم برای تماشاچی است که بین کشور تولیدکننده فیلم و کشور واردکننده آن گسست وجود دارد اما این نشانه در دوبله محو میشود. دوبله پذیرش فرهنگی را آسانتر میکند و این امر همراه با اشاعه بینالمللی فیلمها صورت میگیرد زیرا فرهنگ نه تنها از طریق صدا بلکه از طریق تصاویر نیز منتقل میشود.
در ایران، پیش از سال ۱۹۳۱ (۱۳۱۰) منابع اصلی فیلمهای بلند که در سینماهای کشورمان به نمایش گذاشته شدند، عموما فیلمهای صامت بودند که از ایالات متحده، فرانسه، آلمان، روسیه و دیگر کشورها وارد میشدند. فیلمهای صدادار فقط معدود سالهایی پس از اختراع آنها در دنیای غرب یعنی اواخر سال ۱۹۳۰ وارد ایران شدند.
در ابتدا سالنهای سینما در ایران از یک مترجم استفاده میکردند که هنگام نمایش قصه را با صدای بلند برای تماشاگران تعریف میکرد اما پس از آن رویه دیگری در پیش گرفته شد و پس از چند دقیقهای که از نمایش فیلم میگذشت، نوشتهای روی پرده ظاهر میشد و خلاصه آن چه گذشته بود، در چند جمله به زبان فارسی گفته میشد.
پس از سال ۱۹۳۰، واردات تمامی فیلمها به دلیل موقعیت اقتصادی عمومی جهانی (تا زمان جنگ جهانی دوم) کاهش یافت. با این حال، با کمبود فیلمهای جدید، علاقه به سینما نزد ایرانیان کاهش نیافت و رفتن به سینما و تماشای فیلم در سراسر کشور به صورت باثباتی افزایش یافت. چنانچه موقعیت اقتصادی آن زمان اجازه وارد کردن فیلمهای جدید را نمیداد، در عوض تعدادی از ایرانیها را ترغیب کرد که بین سالهای ۱۹۲۹ و ۱۹۳۷ علی رغم وجود امکانات ناکافی و محدودیتهای اجتماعی، شروع به ساختن فیلمهای بلند کنند.
با این حال، تعداد فیلمهای تولیدشده ایرانی در این برهه زمانی به اندازهای نبود که تغییر مهمی در واردات فیلمهای خارجی ایجاد کند. در این جا مالکان سینماها مجبور بودند برای پر کردن برنامههایشان به آن سوی مرزها چشم بدوزند. بین سالهای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ فیلمهای آمریکایی در ایران محبوبیتشان را حفظ کردند و فیلم های آلمانی وارداتی بیش از واردات فیلمهای فرانسوی بودند چون به دست آوردن آنها آسانتر بود.
نخستین کسی که پیشگام دوبله در ایرانی شد، اسماعیل کوشان بود که در سال ۱۹۴۶ (۱۳۲۵) فیلم فرانسوی «نخستین وعده دیدار» ساخته هانری دو کوئن را در استودیویی در ترکیه به زبان فارسی دوبله کرد و نام آن را برای پخش در ایران «دختر فراری» گذاشت. در آن سالها هنر دوبله در ترکیه متداول بود و این کشور استودیوهای دوبله تخصصی و مجهزی در اختیار داشت. همچنین به دلیل محدودیتهای فنی دوبله فارسی تعدادی از فیلمهای خارجی در کشورهای ایتالیا، ترکیه و آلمان انجام میشد. در ایران، دوبلهکردن فیلمهای خارجی تا حد زیادی کاتالیزوری برای ارتقای کیفیت هنری و تکنیکی تولید فیلم و در نتیجه انتظارات مخاطبان ایرانی بود.
در سال ۱۹۴۶ تعدادی از صاحبان فن و سرمایهگذاران نخستین استودیوی دوبله در تهران به نام «ایران نو فیلم» را تاسیس کردند. در ابتدا این استودیو به مشکلات مدیریتی و فنی زیادی دست به گریبان بود اما در سال ۱۹۴۷ به عنوان یک استودیوی تولیدی و دوبله سازمان دهی شده مطرح شد.
موفقیت کلی فیلمهای دوبلهشدن آغازین در ایران موجب شد استودیوهای دوبله جدیدی از علاقه عموم به فیلمهای خارجی دوبلهشده به زبان فارسی نهایت استفاده را ببرند. در نتیجه، استودیوی آریافیلم در سال ۱۹۴۹، استودیوی دیانافیلم در سال ۱۹۵۰، استودیوی عصر طلایی در سال ۱۹۵۱، استودیوی ایران فیلم در سال ۱۹۵۳، استودیوی داریوش فیلم در سال ۱۹۵۳ و استودیوی سانترال در سال ۱۹۵۴ تاسیس شدند. در این بین، استودیوی سانترال تحت مدیریت سیف الله کامرانی به یک مکان کلیدی برای دوبله فیلم تبدیل شد و این استودیو نیروی کاری ماهری را گرد هم آورد و فیلمهایی مانند «رویای شیرین» ساخت رنه کلر فرانسوی را به فارسی دوبله کرد.
به جز یک استثنا تمامی این استودیوها در تهران بودند و این استثنا استودیوی داریوش فیلم بود که در ایتالیا مستقر بود و رئیس آن یک ایرانی ارمنی به نام آلکس آقابابیان بود که در دوبله فیلمهای ایتالیایی به فارسی متخصص بود. در آن زمان دوبله در ایتالیا صنعت پیشرفتهای به شمار میآمد و آقابابیان در نخستین تلاشش در دوبله فیلم «سرگذشت فریدون بینوا»، نه تنها دیالوگهای ایتالیایی را به فارسی ترجمه کرد بلکه به اسامی شخصیتها مانند شخصیت عنوان فیلم رنگ و بوی ایرانی داد.
پخش این فیلم در اکتبر سال ۱۹۵۲ در سینما دیانای تهران آغاز شد و اکرانی بسیار موفق داشت. استودیوی داریوش فیلم و دیگر استودیوهای ایتالیایی جبهه دومی برای دوبله فیلم خلق کردند و نه تنها فیلمهای ایتالیایی بلکه فیلمهای خارجی دیگری را نیز دوبله کردند و در این زمینه از استعدادهای ایرانی بهره میبردند. این جبهه ایتالیایی با جبهه دوبله فیلم در تهران رقابت میکرد و اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ از احترام خاصی نزد اهالی سینما و مخاطبان برخوردار بود. طی سالهای بعد، افراد دیگری تلاش کردند فیلمهای منطقهای محبوب در ایران را دوبله کنند و فیلمهای هندی در هند و فیلمهای عربی در مصر دوبله شدند که این تلاشها توفیق چندانی حاصل نکردند.
از سال ۱۹۶۸ (۱۳۴۷) که تلویزیون ملی ایران راهاندازی شد، واحد دوبله سیما نیز افتتاح شد. معمولا توزیعکنندگان فیلمها درباره دوبله آنها با استودیوهای متخصص در امر دوبله قراردادی میبندند و یک مدیر دوبلاژ متن دوبله را به همراه یک مترجم آماده میکند و در یک استودیوی مجهز بر فرآیند کار دوبله فیلم نظارت میکند. در این جا چالش اصلی تهیه کردن متن دوبله و ضبط کردن دیالوگها به شیوهای است که بازی بصری و محتوای دیالوگهای اصلی به زبان مقصد منتقل شود. فرآیند دوبله میتواند مدت طولانی زمان ببرد اما به طور متوسط، دوبلهکردن یک فیلم بلند ۹۰ دقیقهای، یک هفته زمان می برد.
دوبله در ایران سابقهای طولانی دارد و این صنعت با دوبله کردن فیلمها و سریالهای خارجی به زبان فارسی شروع شد اما در حال حاضر بسیاری از فیلمها و سریالهای ایرانی برای جذب مخاطبان بینالمللی به زبانهای خارجی دوبله میشوند.
منبع: مهر