سینماسینما، کیوان کثیریان- معمولا کمتر به افتتاحیه جشنواره فجر رفتهام. این از معدود مراسم افتتاحیهای بود که شرکت کردم و تلاش کردم نکات جالبتوجهی از آن را اینجا بنویسم.
* مهمترین نکته مثبت افتتاحیه، شروع رأس ساعت بود که از این بابت باید این برنامه را نخستین مراسم در ایران دانست که توانسته بدون یک دقیقه تأخیر شروع شود.
* مراسم فرش قرمز، منظم و قابلقبول اجرا شد. برگزاری چنین آیینی برای یک جشن سینمایی لازم است و بر جذابیتهای جشن میافزاید. سلبریتیها بخش جداییناپذیر صنعت سینما هستند و اگر بخواهیم صنعت سینما داشته باشیم، باید با این مراسم هم کنار بیاییم. البته برای اینکه به صنعت سینما برسیم، فاکتورهای بسیاری برای انجامدادن هست که فرش قرمز یکی از کوچکترین آنهاست.
* رد پای دوستان تئاتری محمد حیدری در جایجای جشنواره به چشم میخورد. بههرحال این نکته بهخودیخود منفی نیست. مهم خروجی کار است.
* یکی از هوشمندانهترین نکات افتتاحیه، تقدیر از همسران چهار سینماگری بود که از آنها تجلیل شد. حضور آنها روی سن و اهدای لوح به آنان از بخشهای جذاب مراسم بود، بهویژه یادکردن دادگو از همسر فاطمه معتمدآریا در این روزهای سخت. نکتهسنجی بینظیر دادگو و اشاره به صبوری احمد حامد نشان از آن داشت که اهانت به معتمدآریا فکر همه همکاران و سینمادوستان را به خود مشغول کرده است. این جملات دادگو اشک خانم معتمدآریا را درآورد.
* مسعود رایگان درباره همسرش رویا تیموریان بسیار ستایشآمیز سخن گفت و دست او را بوسید. دادگو، کیانیان، فخیمزاده و معتمدآریا نیز از همسرانشان تشکر کردند. اما جا داشت فرصت حرفزدن به همسران این سینماگران هم داده میشد.
* معتمدآریا سه بار روی سن آمد و اساسا حمایت تمامقد همه هنرمندان از اوبسیار معنادار و خوشایند بود. امید که این مراسم دل خانم معتمدآریا را گرم کرده باشد.
* بهترین خبر شب افتتاحیه را رضا کیانیان داد. اینکه محمدمهدی دادگو میخواهد فیلم تهیه کند. تهیهکنندگان فهیم و حرفهای چون او در سینمای امروز ایران زیاد نیستند.
* دادن جایزه بهترین آنونس به خواب تلخ امیریوسفی، بجا و درست بود اما سخنان امیریوسفی که در حضور وزیر ارشاد ایراد شد، تندتر از حد لازم بود. این درست که حقوق فیلم او پایمال شده ولی تکرار مکرر تمام آن حرفهای پیشین به گمان من دارد تأثیر حرفها را از بین میبرد. بهکاربردن تعبیر پادگان نظامی برای سازمان سینمایی، از دایره انصاف بیرون بود. امیریوسفی خودش هم میداند کمترمدیری حاضر خواهد شد هزینه نمایش فیلم او را بدهد، هزینهای که حتی اگر داده شود، به نمایش فیلم منجر نخواهد شد.
* «من معضل امیریوسفی هستم»، جذابترین نکتهای بود که در حرفهای او وجود داشت. کنایهای جالب به حرف محمد حیدری که هم فهمیده شد و هم به نظرم کافی بود.
* پیشنهاد وزیر مبنی بر تشکیل کمیته پسابرجام در سینما، جالبتوجه بود و به نظرم باید بهسرعت موردتوجه سازمان سینمایی قرار گیرد و اجرائی شود. وقتش رسیده سینمای ایران از حالت جزیرهای ۳۷ سال اخیر خارج شود.
* حذف نام و تصویر مرحوم فروزان از کلیپ درگذشتگان سال گذشته، خطا بود و ناشی از احتیاط بیشازاندازه و غیرلازم. بههرحال یکی از سینماگران فوت کرده و ذکر فاتحه، کمترین کاری است که برای یک سینماگر درگذشته که دستش از دنیا کوتاه است، میشود کرد. همین کوتاهی باعث شد نام او توسط یکی از حضار فریاد زده شود و تشویق حاضران را درپی داشته باشد.
* متن لوح ویژه همسران سینماگران ظاهرا یک غلط تایپی داشت که معتمدآریا و مریلا زارعی را هنگام خواندن آن با مشکل مواجه کرد. ظاهرا باغ پردرخت سینما به باغ درخت سینما تبدیل شده بود! البته کسی این نکته را اصلاح نکرد. اما متونی که احتمالا ایوب آقاخانی نوشته بود و متن مجری و لوحها را شامل میشد، هوشمندانه و مثبت بود.
* دکتر ایوبی متن سخنرانیاش را چند لحظه قبل از رفتن روی سن در کانال تلگرامش منتشر کرد.
* تقدیر از همسر شهید طاهری نیز از بخشهای خوب افتتاحیه بود. طراحی صحنه نیز قابلتوجه بود. موسیقی به اندازه و مناسب و سخنان دبیر نیز به قاعده و متفاوت بود. جز مانیتورهای اطراف سن که بهکرات قطع و وصل میشد، مراسم منظم، متفاوت و قابلقبول برگزار شد. امید که اصل جشنواره نیز – چه در برگزاری و چه در کیفیت فیلمها- قابلقبول و جذاب باشد.