سینماسینما، محمد حقیقت-کن
جشنواره کن تمام شد اما تفسیرها درباره جایزهها ادامه دارد. بحثهایی که بین اهالی سینما چندین بار پیش آمده بود درباره اینکه چرا سالهاست در بین هیات داوران این جشنواره یک منتقد مهم، یک موزیسین مهم، یک مدیر فیلمبرداری مهم، یک نویسنده مهم و غیره قرار نمیدهند؟! در زمان آقای ژیل ژاکوب خیلی به این مسایل توجه میشد.
یکی دیگر از انتقاداتی که به نحوه پخش جوایز امسال جشنواره کن وارد بود، اینکه هنگامی که به برخی بشکل «مشترک» جایزه داده میشود مثل اهدای جایزه بزرگ به «نزدیک»، ساخته درخشان لوکاس دونت و همچنین فیلم پیش پا افتاده و بینهایت ضعیف «ستارگان در ظهر» از کلر دنی، فیلم «نزدیک »خیلی کم ارزش میشود. و همچنین در مورد جایزه داوران که مشترک به «ایئو» ساخته بسیار خوب و اوریژینال اسکولیموفسکی و فیلم بسیار ابتدایی «هشت کوهستان از ایتالیا» دادهاند درواقع ارزش فیلم اسکولیموفسکی را خیلی پایین میآورد! جدا از این جایزه نخل طلا، «مثلث غم»، به جا داده شد اگرچه قسمتهای رو به پایانی فیلم سست و کمی کشدار و شعاری جلوه میکند، این فیلم از طنز تلخ و هوشمندانه برخوردار است و مسایل اجتماعی و انتقادی را در زیر بافت خود دارد.
جایزه بهترین سناریو به فیلم «پسری از بهشت» ساخته طارق صالح از مصر رسید که شایستگی خود را به اثبات رسانید. و جایزه بهترین بازیگر زن به زهرا امیرابراهیمی برای «عنکبوت مقدس» ساخته علی عباسی درواقع به حق داده شد و غیر مستقیم نیز از خود فیلم هم ستایش شد. در یک نگاه سریع میتوان گفت که اکثر فیلمها یک بار زیاد سیاسی و گاه پنهان در درون خود داشتند و سازندگان نمیتوانند وقایعی که در اطرافشان در کشورهایشان میگذرد نادیده بگیرند. این بود درسی که از جشنواره امسال گرفتیم.