سریال «صد سال تنهایی»؛ شاهکار مارکز به اثری خیره‌کننده در تلویزیون تبدیل شده است

سینماسینما، نویسنده: جک سیل/ مترجم: مهگان فرهنگ

جک سیل یک روزنامه‌نگار مستقل است که در زمینه تلویزیون تخصص دارد. او به طور منظم برای گاردین و رادیو تایمز می‌نویسد. او در ۱۱ دسامبر ۲۰۲۴ مطلبی را در  نقد و بررسی سریال «صد سال تنهایی» نوشت که عنوانش این بود:

سریال «صد سال تنهایی» – شاهکار گابریل گارسیا مارکز به اثری خیره‌کننده در تلویزیون تبدیل شده

این مجموعه‌ی ۱۶ قسمتی ممکن است در مواجهه با سیاست‌های بحث‌برانگیز رمان درباره روابط دچار مشکل شود، اما در مجموع، اقتباسی بزرگ و باشکوه از کتابی بزرگ و باشکوه است

رمان گابریل گارسیا مارکز که در سال ۱۹۶۷ منتشر شد، اثری نیست که بتوان آن را دست‌کم گرفت. این کتاب نه تنها یک کلاسیک، بلکه نمادی از حداقل یک ژانر ادبی محسوب می‌شود. «صد سال تنهایی» به عنوان یکی از برترین آثار رئالیسم جادویی و ادبیات اسپانیایی‌زبان شناخته می‌شود. نتفلیکس به‌وضوح نمی‌خواهد اقتباس خود را ضعیف ارائه دهد؛ این سریال که در کشور زادگاه رمان، یعنی کلمبیا ساخته شده، در ۱۶ قسمت پخش می‌شود که نشان از یک پروژه بزرگ دارد.

شاهکار مارکز به هیچ‌وجه اثری غیرقابل‌فیلمبرداری نیست. این داستان عمدتاً در یک مکان اتفاق می‌افتد و روایت آن، که نسل‌های متوالی یک خانواده را دنبال می‌کند، به صورت اپیزودیک پیش می‌رود. اما مشکل در به تصویر کشیدن صحنه‌هایی است که خوانندگان آن را با تخیل خود و از طریق نثر شاعرانه‌ی مارکز ساخته‌اند. طرفداران سرسخت کتاب ممکن است معتقد باشند که تصاویر روی پرده هرگز نمی‌توانند با تخیلات آن‌ها برابری کنند، در حالی که بدبینان نسبت به رئالیسم جادویی – ژانری که به خاطر تأثیر گسترده‌ی این کتاب، اکنون توسط مقلدان بیش از حد استفاده شده است – شاید آن را اثری سطحی، کودکانه یا حتی ناخوشایند بدانند.

روایت داستان در سریال

داستان در اواسط قرن نوزدهم آغاز می‌شود، در مراسم ازدواج خوزه آرکادیو بوئندیا (با بازی مارکو گونزالس) و اورسولا ایگواران (با بازی سوسانا مورالس). این دو دخترعمو و پسرعمو هستند، به همین دلیل مادر اورسولا این ازدواج را محکوم می‌کند و پیش‌بینی می‌کند که فرزندانشان با دم خوک به دنیا خواهند آمد. خوزه آرکادیو که از این حرف رنجیده و همچنین به دلیل تعبیر شدن توسط روح مردی که در یک دعوای خروس‌بازی او را کشته است در شهر خود احساس ناامنی می‌کند، تصمیم می‌گیرد همراه با همسرش یک شهر جدید بنا کند: ماکوندو.

ماکوندو یک آرمان‌شهر منزوی است که در آن اتفاقات عجیب و جادویی رخ می‌دهد. کاهنان و نوزادان معلق در هوا دیده می‌شوند، مردگان از مرگ خود سر باز می‌زنند و گروهی از کولی‌ها سالی یک بار وارد شهر می‌شوند تا شگفتی‌هایی مانند کیمیاگری، آهن‌ربا، یخ و شربتی که انسان را نامرئی می‌کند را عرضه کنند. در این فضا، همه چیز به یک اندازه واقعی و قابل باور است. در همین حال، اهالی ماکوندو با نگاهی بی‌تفاوت و چهره‌ای آرام در میان این دیوانگی رنگارنگ قدم می‌زنند و همچون شخصیت‌های فیلم‌های وس اندرسون، با بی‌اعتنایی تمام، دنیای عجیب خود را می‌پذیرند. دوربین با حرکاتی نرم از اتاقی به اتاق دیگر و از خانه‌ای به خانه‌ی دیگر می‌رود، همیشه در جستجوی چیزی خارق‌العاده که در پس هر در نهفته است.

نفرین مربوط به ازدواج فامیلی برای مدتی به حقیقت نمی‌پیوندد، اما پسران و نوه‌های خوزه آرکادیو و اورسولا به شکلی دیگر محکوم به تکرار اشتباهات خود و اجدادشان هستند. این مسئله، که در کتاب باعث پیچیدگی داستان می‌شود، در سریال با نمایش چهره‌های بازیگران ساده‌تر شده است؛ دیگر نیازی نیست که خوانندگان صفحات را به عقب برگردانند تا نام‌های مشابه مانند آرکادیو و اورلیانو را به خاطر بیاورند.

مسئله‌ی روابط  در کتاب و سریال

مردان در ماکوندو معمولاً خیال‌پردازانی پرشور هستند، در حالی که زنان واقع‌گرایانی باهوش و قدرتمندند. اما انتخاب‌های برخی مردان فراتر از رفتارهای عجیب و غریب می‌رود و به همین دلیل سریال با چالش بزرگی روبروست.

در کتاب بسیاری از روابط  از نگاه امروزی بسیار ناخوشایند یا نگران‌کننده به نظر می‌رسند.

در نسخه‌ی سریالی، این مسائل تا حدودی تعدیل شده‌اند، اما این خود باعث یک بحث دیگر می‌شود: آیا نشان دادن این روابط به شکلی ملایم‌تر، آن‌ها را عادی‌تر و کمتر آسیب‌زننده جلوه می‌دهد؟

سریال در بخش‌های سیاسی قوی‌تر عمل می‌کند

زمانی که سیاست به ماکوندو نفوذ می‌کند و فساد، جنگ داخلی و خیانت را به همراه می‌آورد، سریال در روایت خود مستحکم‌تر و عمیق‌تر می‌شود. هنوز زمان آن نرسیده که ماکوندو به استعاره‌ای از استعمار و سرمایه‌داری تبدیل شود – این سریال در دو بخش پخش خواهد شد و هشت قسمت دوم سال آینده منتشر می‌شوند. اما در قسمت‌های پایانی نیمه‌ی اول، صحنه‌های جنگی با خشونت شدید خود، تغییر لحن به موقعی ایجاد می‌کنند، درست زمانی که درام خانوادگی در آستانه‌ی تکرار بیش از حد خود قرار دارد.

تصاویر رویایی کتاب به زیبایی در سریال بازسازی شده‌اند

در نهایت، صحنه‌هایی که بیش از نیم قرن در ذهن خوانندگان شکل گرفته‌اند، در این اقتباس سینمایی با دقت و شکوه بازآفرینی شده‌اند. بارش گل‌های زرد که مرگ خوزه آرکادیو را اعلام می‌کند و رگه‌ای از خون که به طرز غیرممکنی از سراسر شهر می‌گذرد تا به پای اورسولا برسد و خبر مرگ پسرش را بدهد، از جمله تصاویر خیره‌کننده و فراموش‌نشدنی این سریال هستند.

در مجموع، این سریال به اندازه‌ی کافی شگفتی و جادو دارد که ارزش سفر دوباره به ماکوندو را توجیه کند.

 

 

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 205961 و در روز چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ ساعت 16:57:18
2025 copyright.