سینماسینما، محمد حقیقت
هر چند سال یک بار مدیران بخش هفته منتقدین و ۱۵ روز سینماگران جای خود را به مدیران جدید میدهند. سال گذشته برای بخش ۱۵ روز کارگردانان آقای ژولین رجل جانشین پاپولو مورتی شد. در کنفرانس مطبوعاتی این بخش با وی از نزدیک آشنا شدم و سپس برای آشنایی بیشتر با او و سیاستهایش، چند روز بعد، قرار ملاقاتی گذاشتیم.
ساعت دو بعد از ظهر به دفترش در منطقه دهم پاریس رفتم. در آنجا همکارانش هم کار میکنند. به دلیل رفت و آمدهای در دفترش توافق میکند که برای گفتگو به کافهای همان نزدیکی برویم. گفتوگوی من با رجل را میخوانید:
برای بیشتر آشنا شدن خوانندگان نشریه ما با شما لطفا از معرفی خود شروع کنید.
من در سال ۱۹۸۲ بدنیا آمدم. ابتدا در رشته تجارت تحصیل کردم و بعدا در دانشگاه سوربن هم مدرک فلسفه گرفتم. بعدا شروع بکار کردم اما کار در سینما برایم جالبتر بود. بنابراین در کنکور ورودی فمیس – مدرسه مهم سینمایی – شرکت کردم و در رشته پخش فیلم در سال ۲۰۰۸ که رشته جدیدی بود، پذیرفته شدم؛ این دوره یک سال و نیم طول کشید. بدین ترتیب با افرادی که بطور حرفه در کار پخش فیلم بودند آشنا شدم. بعدا خیلی سریع وارد شرکت پخش کاپریچی که بیشتر فیلمهای هنر و تجربه و گاه فیلمهای قدیمی مرمت شده را پخش میکند، شروع به کار کردم.
در آن زمان علاقهای به فیلم ساختن در شما ایجاد نشد؟
نه. اما شاید بعدها به این موضوع فکر کنم و شروع به نوشتن سناریوهایی بکنم.
حالا که مدیر یکی از مهمترین بخشهای جشنواره کن شدهاید برایمان بگویید چه موقعی برای نخستین بار به کن رفتید؟
در سال ۲۰۰۳ بود که حدودا ۲۰ سال داشتم.
در آن سال آیا فیلم «دوفرشته» که من ساخته بودم و در بخش هفته منتقدین شرکت کرد را دیده بودید؟
نه. در آن موقع امکان این را نداشتم که به همه سالنها بروم. آن زمان فقط از طریق کمیته شرکت برق که تعداد محدودی بلیت در اختیار جوانان قرار داده بود فیلمهایی را دیدم. این موسسه حتی جای خواب هم به تعدادی از شیفتگان جوان سینما داده بود. بعدا در طول چند دوره از طریق مختلف به کن رفتم. همچنین از طرف مدرسه فمیش بلیتهایی در اختیارمان میگذاشتند.
آیا قبل از شروع به کار در ۱۵ روز سینماگران در جشنواره دیگری هم کار کرده بودید؟
در برنامهریزی جشنوارهای که از طرف مجله سوفیلم راهاندازی شده بود شرکت داشتم که در شهر نانت برپا میشد. امسال دومین سالی است که مدیر ۱۵ روز سینماگران شدهام.
سیاست انتخاب فیلمها چگونه است و امسال فیلمها را چگونه ارزیابی میکنید؟ کنترل بهتری نسبت به سال قبل در مسئولیت خود حس میکنید؟
طبیعتا سال اول یک آزمون و خطاست. فکر میکنم که امسال بر کارم اشراف بیشتری دارم. من افراد کمیته انتخاب را عوض کردم که دیدی متفاوت نسبت به قبلیها داشته باشند. اکثرا جوان هستند و گرایشهایی به ژانر های گوناگون دارند. امسال از آنجا که بیشتر با این کمیته انتخاب آشنا شدهام بهتر یکدیگر را درک میکردیم. باید یک خط و مشی مشخصی داشته باشیم و به هم اعتماد کنیم و یکدیگر را درک کنیم. نمیخواستم کسانی در کمیته باشند که قبلا کارشان همین بوده؛ میخواستم متفاوت باشد. ما برای کن از شش، هفت ماه قبل از کنفرانس بیش از ۲۰۰۰ فیلم دریافت میکنیم که اغلب در دقایق آخر میرسند. خیلی باید دقت کنیم. درضمن رقابت با بخش مسابقه نوعی نگاه و هفته منتقدین را هم روبهروی خود داریم.
آیا امسال فیلمهایی بودند که شما مایل بودید بگیرید اما بخش رسمی آنرا از چنگال شما در آورد؟
همواره قبلا و حالا هم این مورد وجود داشته و دارد. اگر فیلمی در اختیار کمپانی مهم یا فروشنده اسم و رسم داری باشد طبیعتا برای بالا بردن قیمیت فروش ترجیج میدهد آنرا در اختیار بخش رسمی بگذارد. اگر ما فیلمی را خیلی دوست داشته باشیم بنوعی خبرش به گوش نوعی نگاه و مسابقه میرسد و آنها تمام تلاش خود را میکنند تا آنرا ببینند. این گونه است که رقابت شدید میشود.
آیا امسال بین فیلمهایی که انتخاب کردهاید فیلمهایی هستند که بیشتر از بقیه دوست داشته باشید و آنها کدامند؟
بله وجود دارد اما فعلا درباره آنها حرفی نمیزنم. دو سه فیلمی هست که خیلی صدا خواهد کرد.
اگر فقط برای کنجکاوی خودم – بدون انکه از آن در مقالهام اسم ببرم یا جایی قبل از کن مطرح کنم- میتوانید اسم آنها را بگویید؟
نه. اما مثلا سال قبل فیلم ویتنامی «درخت پروانههای طلایی» که در ضمن برنده دوربین طلایی شد جزو آثاری بود که خیلی روی آن حساب میکردیم.
به نظرم میآید که اغلب فیلمهای خیلی سخت و رادیکالی برای این بخش انتخاب میکنید اینطور نیست؟
مثلا منظورتان کدام فیلمها هستند؟
سال گذشته چند تایی وجود داشت و امسال بر مبنای اسامی انتخاب شده و خواندن سوژههای فیلمها چنین احساسی به آدم دست میدهد. البته باید همه فیلمها را دید و قضاوت نهایی کرد.
پیدا کردن فیلم خیلی خوب که در ضمن تماشاگران را هم در سالن راضی کند، سخت است. ما بیشتر دنبال کشف هستیم.
آیا پیش آمده که به تنهایی علیرغم اینکه دیگر افراد کمیته چندان از فیلمی خوششان نیامده باشد، فیلمی را حتما انتخاب کنید؟
به ندرت پیش میآید. اینرا بگویم که راجع به هر فیلمی کلی بحث کردیم. اما درباره فیلم اختتامیه که کمدی است، به تنهایی تصمیم گرفتم.
درباره فیلمهای ایرانی که دیدهاید چه فکر میکنید چون حدود بیش از سی فیلم برای بخش شما فرستاده بودند. هیچ چیز چشمگیری وجود نداشت؟
اگر فیلمی از طرف بقیه افراد کمیته انتخاب بالا نیامده باشد آنها را ندیدهام. بنابراین در این باره نمیتوانم چندان چیزی بگویم؛ اما جدا از این از کشورهای آمریکای لاتین فیلمهای خوبی دیدیم. از چین خیلی فیلم دیدیم اما فیلمی انتخاب نشد. از سینمای فرانسه که حدود ۳۰۰ فیلم ساخته شده، فیلمهای بسیاری دیدیم. از آفریقا چندان چیز چشمگیری ندیدیم.
آیا میتوان توصیهای به سینماگران جوان کرد که مثلا چه تیپ فیلمی بسازند چه سوژههایی را مد نظر قرار دهند یا مثلا باید در کار آنها میزانسُ، سناریو سوژه و غیره کدامیک اهمیت بیشتری داشته باشند؟
پاسخی ندارم و سفارشی ندارم به آنها بکنم. خودشان باید پیدا کنند. سعی میکنم که خودم را محدود به این تیپ یا آن تیپ سینما نکنم. فیلم میرسد و اوست که خودش را به ما تحمیل میکند.
ممنون از شما و با آرزوی موفقیت برای این بخش.