سینماسینما، محمدحقیقت-کن
در سومین روز جشنواره، غیرمتعارفترین و جنونآمیزترین فیلم اثر یرژی کولیموفسکی ۸۴ ساله بنام EO، تماشاگر را ملتهب کرده و بیتفاوت نمیگذارد. اثری که به هیچ عنوان نمیتوان آنرا در ژانر مخصوصی قرار داد مگر ژانر سینما/جنون! در نخستین سکانس که با نوری قرمز بر صحنه تابیده شده و گاه تاریک و روشن میشود زن جوانی در حال لمس کردن و نوعی کشتی گرفتن و در عین حال نوازش کردن یک الاغ است که بعد معلوم میشود صحنهای از یک سیرک را مشاهده میکردهایم. رابطه عاطفی بین این دو آنچنان در هم ادغام شده که به حد ستایش از همدیگر میرسد. در مقابل محوطه این سیرک عدهای دست به تظاهرات زدهاند که نباید از حیوانات سوءاستفاده در نمایشها کرد. اعتراضاتشان به نتیجه میرسد لذا حیوانات را جمعآوری میکنند و قرار میشود این الاغ را به جای دیگری ببرند و این جدایی بین زن و الاغ، صحنههای دلخراشی پدید میآورد به ویژه برای حیوان که با عاطفهای بسیار درگیر است و از این لحظه به بعد سرگردان و آواره دشتها و کوهها میشود. دوربین فیلمساز نیز مثل عاشقی سرگردان، به دور او در پرواز و حرکت است و همواره او را همراهی میکند. فیلمساز تخیلات خود را رها و تماشاگر را با جنون دلپذیر خود همراه میکند. از دید خود این حیوان ماجراهای بسیاری دیده میشود و وی رنجهای بسیار هم تحمل میکند و حتی تا پایان و مرگ هم در این گریزها، پیش میرود.
فیلم اگر چه داستان ندارد اما صحنههای فوقالعادهای در آن هست که با موزیکهایی سحرانگیز به هم گره میخورند و غنای اثر را بیشتر میکند. فیلم در ضمن خالی از طنز نیست مثل صحنهای که الاغ به میدان فوتبال میرسد و با حیرت تماشاگر فوتبال میشود و از توپ آنها در حیرت است. شخصیت اصلی فیلم همین الاغ است که در سرتاسر فیلم حضور دارد و به درستی شایسته بردن جایزه بهترین بازیگری است! آیا داوران به او جایزه خواهند داد؟ کولیموفسکی از درخشانترین کارگردانان همدوره پولانسکی در لهستان است که در همان مدرسه سینمایی لودز با وی تحصیل کرده بود و فیلمهای درخشانی نیز در کارنامه خود دارد. این فیلم را از دست ندهید. از فیلمهای مسابقه جدا از این اثر باید از «همسر چایکوفسکی» در قسمت مسابقه و همچنین «زمان آرماگدون» ساخته بسیار خوب جمز گرای هم یاد کرد.