فیلم غیرمنتظرهی «جادوگر» در بین بهترین فیلمهای امسال منتقدان قرار گرفت. در این مطلب چندتا از بهترین فیلمهای ترسناکِ روانکاوانهی تاریخ سینما را آورده ایم که طرفداران جادوگر (The Witch)، باید آنها را تماشا کنند.
به گزارش سینماسینما ، در این مطلب چندتا از بهترین فیلمهای ترسناکِ روانکاوانهی تاریخ سینما را فهرست کردیم که طرفداران «جادوگر» (The Witch)، بهترین فیلم ترسناک ۲۰۱۶، باید آنها را تماشا کنند.
۱-عجیب الخلقه ها : Freaks
تاد برونینگ، کارگردان نسخهی ۱۹۳۱ «دراکولا»، کارش را با یک فیلم ترسناک کلاسیک دیگر ادامه داد که داستانش در پشت صحنهی یک کارناولِ نمایش انسانهای عجیب الخلقه جریان داشت. فیلم اگرچه محصولِ ۱۹۳۲ است، اما به قول منتقدان بعد از ۸۰ سال هنوز اتمسفرِ تکاندهنده و شوکهکنندهاش را از دست نداده است. این موضوع چند دلیل دارد. اول از همه، خودِ تاد برونینگ در جوانی خانوادهاش را رها کرده بود و به یک کارناول واقعی نمایشِ عجیب الخلقهها پیوسته بود. به همین دلیل از ساز و کار ماجرا خبر داشت و اینگونه احساس شخصیتری به فیلم تزریق کرده بود.
۲-معصومان: : Innocents
این عناصر آشنا را ممکن است بارها در یک سری از فیلمهای ترسناک دیده باشید: یک عمارت گوتیک بزرگ با اتاقهای بیشمار، زنی وحشتزدهای با لباس خواب که شمعدانی در دست دارد، سروصداهای غیرقابلتوضیح از طبقهی بالا و ارواح خبیث! «معصومان» یکی از کلاسیکهای این دسته از فیلمهای ترسناک است که این روزها به خاطر تصویربرداری زیبا و حالوهوای آزاردهندهاش شناخته میشود.
۳-بچهی رزمری : Rosemary’s Baby
نهایت یک فیلم ترسناک روانشناختی که روی دست آن نیامده. شاهکار کلاسیکی از یکی از بزرگترین کارگردانان سینما، رومن پولانسکی که این اولین و آخرین فیلم روانشناختیاش نیست، اما بدون شک بهترینشان است. فیلم دربارهی زن و شوهر جوانی به اسم رزمری و گای است که به ساختمان کهنه و مرموزی در نیویورک سیتی نقلمکان میکنند؛ آپارتمانی که دستکمی از آن عمارتهای گوتیک و کلبههای جنگلی فیلمهای ترسناک ندارد.
امکان ندارد حرف از فیلمهایی با فضاسازی مورمورکننده شود و خبری از ساختهی نیکولاس روگ نباشد. این فیلم بریتانیایی/ایتالیایی خیلی زود به یکی از فیلمهای موردعلاقهی این ژانر در بین منتقدان تبدیل شد. فیلمی که در آن دونالد ساترلند و جولی کریستی یکی از بهترین هنرنماییهای دوران کاریشان را ارائه میدهند. این دو نقش زوجی را بازی میکنند که یک روز دخترشان در حوضچهی نزدیک خانهشان غرق میشود. مدتی بعد جان (ساترلند) برای بازسازی یک کلیسای قدیمی مجبور میشود با همسرش به ونیزِ ایتالیا نقلمکان کنند.
۵-درخشش : The Shining
مگر میشود فهرستی از بهترین فیلمهای ترسناک روانشناختی باشد و اسمی از هزارتوی استنلی کوبریک در آن نباشد. واقعا چیزی نمانده که دربارهی این فیلم گفته نشده باشد. «درخشش» فیلمی است که تقریبا توسط تمام طرفداران ژانر به عنوان نه تنها یکی، بلکه بهترین فیلم ترسناکی که ساخته شده، شناخته میشود. اگرچه در اولین اکران فیلم، منتقدان فیلم کوبریک را به باد انتقاد گرفتند، اما به مرور زمان ویژگیهای منحصربهفرد و درجهیک «درخشش» کشف شدند.
۶-پروژهی جادوگر بلر : The Blair Witch Project
«پروژهی جادوگر بلر» یک فیلم ترسناک در زیرژانرِ «تصاویر یافتشده» است. اگر این فیلم از دستتان در رفته باشد، شاید با دیدن عبارت «تصاویر یافتشده» یاد مجموعهی «فعالیت فراطبیعی» و دیگر آثار زشت و خستهکنندهی این سبک بیافتید و از خودتان بپرسید این فیلم در این فهرست چکار میکند؟ اما «پروژهی جادوگر بلر» را دستکم نگیرید. علاوهبر اینکه از این فیلم به عنوان آغازکنندهی موج ساختههای مدرن این سبک یاد میکنند، بلکه خودش هم یکی از بهترینهای زیرژانر «تصاویر یافتشده» است که از عناصر آن به بهترین شکل ممکن استفاده میکند. فیلم به خاطر تبلیغاتِ اینترنتی فوقالعادهاش تبدیل به پرفروشترین فیلم مستقل تاریخ شد.
۷-آکیولس : Oculus
«آکیولس» اولین ساختهی مایک فلانیگان بود که اتفاقا فیلم دومش «هیس» را هم در زومجی بررسی کردیم. «آکیولس» برخلاف «هیس» که یک اسلشر آشناست، فیلم ترسناک خلاقانه و متفاوتی است. کیلی و تیم، خواهر و برادری هستند که پدرشان ۱۰ سال پیش مادرشان را کشته بود و سعی کرده بود تا آنها را نیز بکشد. کیلی فکر میکند آینهی بزرگ و آنتیکی که در انباری داشتند پدرشان را تسخیر کرده بود. اگرچه تیم این خزعبلات را قبول ندارد، اما وقتی کیلی او را راضی میکند تا در مراسم شکستن آینه شرکت کنند، این دو کمکم متوجه میشوند که آره، انگار با یک آینهی شیطانی طرف هستند.
انتظار نداشتید که «بچهی رزمری» آخری باری باشد که اسم رومن پولانسکی در این فهرست تکرار شود؟! «مستاجر» که قسمت دیگری از سهگانهی «آپارتمان» پولانسکی است، شاید در حد «بچهی رزمری» منسجم و بینقص نباشد، اما اگر دنبال یک تریلر روانکاوانهی دیوانهکنندهی کلاسیک هستید، کماکان یکی از بهترینهایی است که میتوانید پیدا کنید. داستان دربارهی مرد تنهایی به اسم ترلکووسکی (رومن پولانسکی) است که آپارتمانی در یک ساختمان قدیمی در پاریس اجاره میکند. وقتی او میفهمد که دختر زیبای جوانی که قبلا در این واحد ساکن بوده با پریدن از پنجره خودکشی کرده، ترلکووسکی در راههای عجیبوغریبی شروع به همذاتپنداری با دختر میکند و به این نتیجه میرسد که همسایهها قاتل دختر بودهاند و میخواهند او را هم بکشند.
«مستاجر» به معنای واقعی کلمه مثل یک کابوس غیرقابلفرار میماند که به مرور آزاردهندهتر از قبل میشود. پولانسکی با نمایش زاویهی بیروحی از شهر زیبا و جذابی مثل پاریس، کاری میکند تا حتی وقتی از آن ساختمان پوسیده هم قدم به بیرون میگذاریم، نتوانیم یک نفس راحت بکشیم. فیلم دوتا پایانبندی دارد؛ در اولی خشونت موهای تنتان را سیخ میکند و در دومی تنها کاری از دستتان برمیآید، تعجب کردن است!
۹-زیر پوست : Under the Skin
«زیر پوست» در نزد مخاطبان چندان مورد استقبال قرار نگرفت، اما تقریبا در تمام فهرستهای بهترین فیلمهای سالهای اخیر منتقدان اسمی از آن دیده میشود. جاناتان گلیزر برای ساخت این شاهکار از کتابِ مایکل فیبر نه به عنوان منبع اصلی فیلمش، بلکه فقط به عنوان نقطهی شروعی برای خلق این تجربهی هولناک و منحصربهفرد استفاده کرده است. در «زیر پوست» اسکارلت جوهانسون نقشِ بیگانهای را بازی میکند که در خیابانهای اسکاتلند چرخ میزند و مردها را برای فرستادن به سیارهی خودش سوار ماشینش میکند.
فیلم اتریشی «شببخیر مامان» یکی از عمیقترین و تلخترین فیلمهای ترسناک روانکاوانهای است که وجود دارد. داستان دربارهی دو برابر دوقلو است که هرکاری را با هم انجام میدهند، از جمع کردن سوسکهای باغچه تا غذا دادن به گربهها. بعد از اینکه مادر آنها از عمل جراحی صورتش فارغ شده و با صورت باندپیچیشده به خانه میآید، بچهها دربارهی هویت او شک میکنند و به مرور زمان به این نتیجه میرسند که نکند این مادر واقعیشان نباشد!
۱۱-جلسهی ۹ : Session 9
وقتی فیلم مستقل «جلسهی ۹» در سال ۲۰۰۱ اکران شد، توسط بسیاری به عنوان یک فیلم گیجکنندهی معمولی شناخته شد، اما طبق معمول چندین سال طول کشید تا طرفداران سرسخت ژانر وحشت آن را کشف کنند. اول از همه، «جلسهی ۹» مثال بارزی از خلق مکانی ترسناک است. اینجا با یک بیمارستان روانی متروکه سروکار داریم که تقریبا تنها لوکیشن فیلم است و کارگردان طوری این مکان را به جای خفقانآوری تبدیل میکند که اگرچه بیشتر زمان فیلم در روز جریان دارد، اما فضای فیلم کماکان در حد نیمهشب هولناک است.