سینماسینما، محمد حقیقت، ونیز: آخرین فیلم بخش مسابقه جشنواره ونیز، فیلم «خاطره» از میشل فرانکو، متفاوت، معقول و جذاب بود.
این کارگردان مکزیکی در آمریکا آخرین اثر خود را که یک درام اجتماعی است به شیوه داستان گویی کلاسیک و با احساس ساخته است. در «خاطره» داستان زنی که از همسرش جدا شده و با دختر نوجوانش تنها در نیویورک زندگی میکند، باز گو میشود. این زن (سیلویا) شبی در یک شبنشینی به مردی برخورد میکند که او را همه جا دنبال میکند، اما سیلویا حاضر نیست با او هیچ تماسی داشته باشد. مرد در نهایت، مقابل خانه زن، زیر باران تا صبح میماند و به پنجره او خیره میشود. هر دو شخصیت با کاراکترهای متفاوت تماشاگر را با خود همراه میکنند، طوری که تماشاگر به یک اندازه جذب آنها و ماجراهایشان میشود.
تماشاگرانی که با فیلمهای این کارگردان آشنا هستند میدانند که حکایتهای میشل فرانکو میتواند چقدر بیرحم باشد، ولی با شیوه ارایه شده در این اثر، با حالت دوستانه با پرسوناژ ها همراه میشوند. در سکانس اول فیلم، پلانهای بسته و عمدتا از نزدیک از افرادی گرفته شده که در یک جلسه، هر کدام راجع به خاطرات خود صحبت میکنند و بیننده در این جا با سیلویا، شخصیت اصلی آشنا میشود. این زن در گردهمآیی تعدادی از آدمهای الکلی شرکت کرده که همگی گمنام هستند ، وی تنها کسی است که فرزندش (دختر نوجوان) را نیز با خود به این جلسه برده است. بعدا متوجه میشویم که سیلویا، در پرورش و آموزش دخترش چقدر تلاش خود را بکار میگیرد.
در «حافظه» جاهایی کارگردان به درامهای مکزیکی قبلی خود مثل «بعد از لوسیا» ساخته شده در ۲۰۱۶ نزدیک میشود. دیالوگها در اثر تازه کارگردان، گاه پراکنده اما تدوین فیلم به یک باره ما را درگیر میکند و با فاصله وسوسهانگیزی اسرار درونی فیلم را نگه میدارد. رفته رفته با یک صحنه مکاشفه مضامین نهفته، روبرو میشویم که خودنمایی میکند. داستان به شب تیره و تاری از حوادث نقب میزند و سپس رفته رفته دو پرسوناژ اصلی به یک رستگاری میرسند که برای تماشاگر لذتبخش است. در مجموع این اثر را میتوان از فیلمهای خوب امسال ونیز دانست.