سینماسینما، مترجم: امیر سلیمانی؛
سال ۲۰۲۴ شاهد پدیدهای بیسابقه در هالیوود است: تمام ۱۰ فیلم پرفروش سال، دنبالههایی از آثار قبلی هستند. این روند، اگرچه تضمینکننده سودآوری است، اما به نظر میرسد زنگ خطری برای خلاقیت و آینده سینما باشد.
دنبالهها؛ از بازسازی خاطرات تا تجارت مطمئن
دنبالهها همیشه بخشی از هالیوود بودهاند، اما اکنون به ستون اصلی صنعت تبدیل شدهاند. آثاری همچون «درون و بیرون ۲» و «ددپول و ولورین» نهتنها موفقیت تجاری داشتهاند، بلکه از نظر خلاقیت نیز با استقبال مواجه شدهاند. این آثار، با تکیه بر نوستالژی و تضمین حضور مخاطبان قدیمی، درآمدهای کلانی برای صنعت سینما به ارمغان میآورند. اما آیا این دستاوردها به قیمت از دست رفتن نوآوری تمام نمیشود؟
گذشته هالیوود؛ چگونه دنبالهها به هسته اصلی تبدیل شدند؟
از دهه ۱۹۸۰، دنبالهها بخش مهمی از صنعت سینما را تشکیل دادهاند. هرچند در آن زمان این آثار غالباً بهعنوان «بازسازیهای سطحی» شناخته میشدند، امروز وضعیت متفاوت است. دنبالههای مدرن، مانند «ددپول و ولورین» و «درون و بیرون ۲»، از نظر کیفیت بهاندازه آثار اصلی یا حتی فراتر از آنها هستند. این آثار نه تنها از لحاظ تجاری بلکه از نظر خلاقانه نیز موفقیتهایی را به ثبت رساندهاند.
فراتر از موفقیت اقتصادی؛ تهدید خلاقیت
هالیوود، به جای پرورش داستانهای تازه، به تکرار ایدههای گذشته روی آورده است. دنبالههایی مانند «بیتلجوس بیتلجوس» یا «گردبادها» شاید به لحاظ مالی موفق باشند، اما آیا میتوانند تأثیری مشابه فیلمهای اصلی بر جای گذارند؟ تعداد انگشتشماری از دنبالهها مانند «پدرخوانده: قسمت دوم» یا «امپراتوری ضربه میزند» توانستهاند از آثار اصلی پیشی بگیرند. اما این استثناها نمیتوانند بر کمبود خلاقیت و اصالت در میان انبوه آثار متوسط و تجاری سایه بیندازند.
چالشهای دنبالهسازی؛ گذشتهای که آینده را میبلعد؟
دنبالهها، همانطور که مخاطبان را به سالنهای سینما میکشانند، در عین حال خلاقیت را محدود میکنند. ساخت فیلمهایی مانند «فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» یا «گلادیاتور ۲» نشان میدهد که حتی جاهطلبانهترین دنبالهها نیز نمیتوانند همیشه موفق باشند. این آثار، به جای گسترش داستان، گاهی نسخهای ضعیفتر از فیلم اصلی به نظر میرسند.
اعتیاد به دنبالهها؛ لذت و خطر همزمان
اعتیاد هالیوود به دنبالهها همانند هر اعتیادی، دو روی متفاوت دارد. از یک سو، این آثار به بقای اقتصادی سینما کمک میکنند و سودآوری بالایی دارند. اما از سوی دیگر، تمرکز بیش از حد بر گذشته میتواند آینده سینما را تهدید کند. اگر این روند ادامه یابد، هالیوود ممکن است توانایی خلق داستانهای جدید و جذب نسلهای آینده را از دست بدهد.
چگونه سینما میتواند خلاقیت خود را بازیابد؟
صنعت فیلمسازی نیازمند تعادلی میان موفقیت تجاری و نوآوری است. دنبالهها میتوانند بخشی از این تعادل باشند، اما نمیتوانند تنها راهحل باشند. سینما برای بقا به داستانهای جدید و جسورانه نیاز دارد که فراتر از کلیشهها و تکرارها بروند. آثاری که نهتنها مخاطبان را جذب کنند، بلکه الهامبخش نسلهای آینده نیز باشند.
هالیوود به کدام سو میرود؟
هالیوود برای حفظ جایگاه خود به عنوان پیشتاز صنعت سرگرمی، باید به جای تکیه بر نوستالژی، به دنبال راههای جدید برای خلاقیت و نوآوری باشد. آینده سینما در گرو ایجاد داستانهایی است که به اندازه کافی اصیل و متفاوت باشند تا مخاطبان را شگفتزده کنند. شاید زمان آن رسیده است که هالیوود، به جای نگاه به آینه عقب، به جاده پیش رو تمرکز کند و میراثی تازه و الهامبخش برای آینده خلق کند.
منبع: Variety