جولیا رابرتز و شان پن در سریال «شعله‌ور»/ رسوایی سیاسی و فروپاشی یک ازدواج

سینماسینما، ترجمه: علی افتخاری

برای جولیا رابرتز، «شعله‌ور» (Gaslit) داستان یک رسوایی سیاسی نبود، داستان یک ازدواج بود و این که چگونه ترجیح دادن وفاداری به یک رئیس‌جمهور و نه شریک زندگی، باعث به هم خوردن آن ازدواج شد.

بازیگر برنده اسکار، ستاره سریال کوتاه «شعله‌ور» است که از ۲۴ آوریل ۲۰۲۲ از استارز پخش می‌شود و نقش مارتا میچل را بازی می‌کند، زنی که ازدواج او با جان میچل، دادستان کل ایالات متحده آمریکا و مدیر کمپین انتخاباتی رئیس‌جمهور ریچارد نیکسون – ‌شان پن با یک گریم سنگین و چهره‌ای غیر قابل شناسایی – با افشای رسوایی واترگیت که به کناره‌گیری نیکسون منجر شد، فرو پاشید.

مارتا میچل واقعی در ۱۹۷۴ به نشریه پیپل گفت: «روزی، جان ناگهان از من پرسید لباس مناسبی برای حضور در محاکمه او در دادگاه دارم. من فقط به او نگاه کردم، از اتاق بیرون دویدم و گریه کردم و گریه کردم و گریه کردم. جان میچل، مردی که خودش اهل قانون و نظم بود!»

شعله ور جولیا رابرتز

جولیا رابرتز

رابرتز درباره مارتا می‌گوید: «بخش زیادی از کارهای او متأثر از رابطه‌اش با جان میچل است. من فکر می‌کنم آن‌ها بسیار عاشق هم بودند و یک رابطه عالی و پرشور را داشتند؛ و در پایان، این مارتا بود که سقوط کرد و بدون جان میچل دیگر خودش را نمی‌شناخت. من فکر می‌کنم جان میچل هم تا روز مرگ در ۱۹۸۸ عاشق مارتا بود.»

رابرتز خود را غرق در تحقیقات کرد تا نقش زنی را بازی کند که زمانی یک چهره اجتماعی معروف بود، زنی متولد آرکانزاس که به دلیل صراحت و رک‌گویی به «دهان جنوب» معروف بود. رابرتز می‌گوید: «یکی از نکات عالی درمورد به تصویر کشیدن این فرد، منابع زیاد، تصاویر آرشیوی زیاد و عکس‌های زیاد بود. می‌توانستم مصاحبه‌های او را ببینم و شکل حرف زدن، شکل راه رفتن و شکل لباس پوشیدن او را ببینم. چیزهای زیادی بود که می‌توانستم از همه آن منابع حفاری کنم تا به تفسیر خودم از او برسم.»

«شعله‌ور» به دنبال رستگاری برای مارتا میچل است. او اولین کسی بود که به‌طور علنی اعلام کرد باور دارد نیکسون با رسوایی واترگیت مرتبط است و خود را سوژه یک جوسازی شدید کرد که حتی پای شوهرش را نیز به میان کشید. مارتا در ۱۹۷۳ به‌عنوان بخشی از پرونده مدنی دموکرات‌ها در دادگاه شهادت داد: «من چهار سال است تحت سلطه کاخ سفید هستم، کسانی که با من وقیحانه رفتار می‌کنند، من را به صلیب می‌کشند، از طریق مطبوعات درباره من دروغ می‌گویند و شایعات زیادی می‌سازند.»

شان پن

رابرتز حقیقت را در تیترهایی می‌بیند که مارتا را «صریح، بلند، جسور، غیر متعارف» توصیف می‌کند. «او همه آن ویژگی‌ها را داشت، اما همچنین یک زن خانه‌دار بود که شوهرش را دوست داشت و ناخواسته وارد یک سناریوی بزرگ‌تر از حد خود ‌شد.»

رابرتز می‌گوید بین خودش و مارتا اشتراکاتی می‌بیند. «قطعاً می‌توانم با این ایده ارتباط برقرار کنم که مارتا زمانی زندگی می‌کرد که اغلب خود را در اتاق، کاملاً در احاطه مردان، مردان قدرتمند می‌دید. خیلی چیزها درباره مارتا هست که برای من قابل درک است. من از یک شهر کوچک (اسمیرنا، جورجیا) می‌آیم. بعضی وقت‌ها خودم را در شرایط بسیار شگفت‌انگیز، گیج‌کننده و خارق‌العاده می‌بینم و من مارتا را واقعاً، عمیقاً تأثرانگیز دیدم. وقتی نسخه پر زرق و برق مارتا در بیرون خانه را دیدم، متوجه شدم او یک شخصیت بسیار تأثرانگیز برای بازی کردن است.»

نگاه توأم با شیفتگی رابرتز حتی رابی پیکرینگ نویسنده و خالق سریال که او را «گزینه اصلی» خود برای نقش مارتا معرفی کرد، تحت تأثیر قرار داد. پیکرینگ می‌گوید: «جولیا آن‌قدر ستاره بزرگی است که دائماً نگران هستید واقعاً چقدر در عمق نقش فرو می‌رود؟ چون اگر نخواهد کاری را انجام دهد، مجبور نیست هیچ کاری کند. او می‌تواند آنجا بنشیند و کاری نکند و باز واقعاً خوش‌شانس هستید که جولیا را در سریال خود دارید.»

دن استیونز

پیکرینگ می‌گوید: «خوشبختانه جولیا عمیقاً در نقش مارتا فرو رفت. شما در این کار جولیا رابرتزِ کمدی‌های رمانتیک مانند «ناتینگ هیل»، «عروسی بهترین دوستم» و «زن زیبا» را دارید، جولیا رابرتزِ یک تریلر با موضوع «زن دچار دردسر» مثل «خوابیدن با دشمن» را دارید و در عین حال با چیزی روبرو می‌شوید که فکر نمی‌کنم مردم واقعاً از جولیا دیده باشند، یک ازدواج به‌هم‌ریخته و پیچیده که در پایان او را به مکانی بسیار تاریک و عریان می‌رساند.»

اما درحالی‌که پیکرینگ می‌گوید جلب رضایت رابرتز برای بازی در سریال، به‌طور شگفت‌آوری آسان بود (او اذعان می‌کند، «یک میلیون سال هم می‌گذشت هرگز فکر نمی‌کردم جولیا پاسخ مثبت بدهد.»)، او یک شرط داشت: رابرتز می‌خواست پن بازیگر نقش همسرش باشد. پیکرینگ توضیح می‌دهد: «آن‌ها دوستی عمیقی دارند و همیشه به دنبال آن بودند که نقشی را با هم بازی کنند.»

رابرتز می‌گوید داستان پشت پرده ملاقات «دو دوست بسیار قدیمی و عزیز»، خیلی خوب بود. وقتی پن سال گذشته با شوهر رابرتز، دنی مدر فیلمبردار «روز پرچم» کار کرد، رابرتز از خود پرسید: «خوب، حالا، شانس من کجاست؟»

رابرتز ۵۴ ساله که همچنین یکی از تهیه‌کنندگان اجرایی سریال هشت اپیزودی «شعله‌ور» است، می‌گوید: «شان پن در بازی، بهترین است و همان‌طور که قابل پیش‌بینی بود این کار را با قدرت و شور فراوان انجام داد. تماشای تحول و زندگی کامل او در قالب جان میچل و صحبت درمورد میچل‌ها و رابطه آن‌ها برای من هیجان‌انگیز بود.»

هرچند پیکرینگ در ابتدا درمورد پن ملاحظاتی داشت، پس از ملاقات با بازیگر برنده اسکار، دغدغه‌های او به‌سرعت ناپدید شد. او می‌گوید: «نگرانی من درباره شان این بود که من یک انتقاد شدید سیاسی ننوشته بودم. واقعاً می‌خواستم روی روابط و انسان‌های مرکز داستان تمرکز کنم.»

پیکرینگ که پادکست «آهسته سوختن: واترگیت» در ۲۰۱۷ را منبع الهام خود برای ساخت «شعله‌ور» معرفی می‌کند، به خاطر می‌آورد در ۱۱ سالگی «شیفته» نیکسون و فرهنگ اطراف رئیس‌جمهور بی‌آبرو شد که از ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴، دو سال پس از افشای ماجرای واترگیت رئیس‌جمهور آمریکا بود.

بتی گیپلین

از نظر پیکرینگ، «این سریال درمورد فرهنگ مشارکت در جرم و فساد و همه‌ چیزهایی است که همچنان به بازیافت ادامه می‌دهد و از اقدامات سی و هفتمین رئیس‌جمهور آمریکا ناشی شد.» به همین دلیل، او نگران بود هنگام ملاقات با پن، این بازیگر بخواهد تمام مدت درباره سیاست صحبت کند. او می‌گوید: «شان این کار را نکرد. او فقط درباره ازدواج این دو نفر صحبت کرد. او از ازدواج پدر و مادرش، از ازدواج خودش گفت و فقط نگران واقعیت جان میچل به‌عنوان یک فرد بود.»

رابرتز می‌گوید این جنبه کلیدی برای همکاری او و پن بود: «من و شان هر دو علاقه‌مند بودیم جزئیات کوچک رابطه مارتا و جان میچل را حفاری کنیم تا تماشاگر بتواند درک کند آن دو نفر واقعاً همدیگر را دوست داشتند. تقریباً مثل این بود که دو نفر از هر کدام ما آنجا بود: شخصیت‌های ما وقتی با هم بودند و بعد شخصیت‌های ما وقتی با دیگران بودند. کارهایی که شان انجام می‌داد بسیار جذاب بود. من واقعاً همیشه در حیرت بودم.»

دادستان کل سابق در زمان رسوایی ۵۸ ساله بود (پن ۶۱ ساله است)، اما میچل کچل و چاق بود. گروه چهره‌‎پردازی سریال در پروسه‌ای که هر روز حدود سه ساعت و نیم طول می‌کشید، ۱۱ پروتز را روی پن به کار می‌بردند تا به لحاظ ظاهری شبیه جان میچل شود، اما پن هرگز درمورد این فرآیند به رابرتز شکایت نکرد. او می‌گوید: «شان هرگز من را تحت فشار نگذاشت.»

پیکرینگ اضافه می‌کند: «من فکر می‌کنم دست کم گرفته‌شده‌ترین جنبه هر کدام از نقش‌آفرینی‌های عالی شان پن، آسیب‌پذیری و انسانیت اوست. من خوشبخت بودم که شان پن واقعاً می‌خواست گرمی و انسانیت این آدم و همچنین شرارت او را نشان دهد.»

البته آن «شرارت» درنهایت پیروز شد: پس‌ازآن که مشخص شد در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، تعدادی از مأموران وابسته به نیکسون در ساختمان هتل واترگیت در واشینگتن دی‌سی، محل استقرار ستاد انتخاباتی حزب دموکرات دستگاه‌های شنود کار گذاشتند و اسناد و مدارکی را به سرقت بردند، افشای نوارهایی که این اقدام غیرقانونی را ثابت می‌کرد نشان داد جان میچل، هم در برنامه‌ریزی و هم در سرپوش گذاشتن بر نفوذ به واترگیت دست داشت. او درنهایت ۱۹ ماه را در زندان گذراند. درنتیجه ازدواج میچل‌ها به هم خورد؛ آن‌ها در ۱۹۷۳ پس از ۱۶ سال از هم جدا شدند و دیگر هرگز همدیگر را ندیدند. مارتا در ۱۹۷۶ براثر نوعی سرطان نادر از دنیا رفت.

رابرتز می‌گوید: «درنهایت بسیار غم‌انگیز است که سیاست و فساد، واقعاً ازدواج آن‌ها را نابود کرد. فکر می‌کنم همه‌چیز به هم مرتبط بود. شاید اگر میچل به‌جای نیکسون، مارتا را انتخاب می‌کرد، زندگی این زن بسیار متفاوت می‌شد.»

درنهایت، پیکرینگ داستان مارتا را به داستان‌های بریتنی اسپیرز و جنت جکسون، سوژه‌های مستندهای اخیر تشبیه می‌کند. «زنان زیادی هستند که به حاشیه رانده شده‌اند و با آن‌ها بدرفتاری شده است. هدف این سریال ارزیابی مجدد تاریخ خودمان و کارهایی است که در مقاطع زمانی خاص با افراد خاص انجام می‌دهیم و این نه‌فقط برای زنان بلکه برای شخصیت‌های تاریخی متعلق به اقلیت‌ها اتفاق می‌افتد… معرفی مارتا به افرادی که او را نمی‌شناسند واقعاً هیجان‌انگیز است.»

منبع: مجله نماوا، اینترتینمنت ویکلی، یو‌اس‌ای تودی

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 174339 و در روز پنجشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت 14:01:28
2024 copyright.