سینماسینما، محمد حقیقت: اکران فیلم «آواتار: آتش و خاکستر» با فروش ۸۸ میلیون دلار در چند روز اول نمایش در آمریکا توانست یک شروع افتخارآمیز برای کارگردان و کمپانی تهیهکننده آن بهوجود آورد. این فیلم با فروش ۸۸ میلیون دلاری، با تبلیغات فراوان خود را به آب و آتش زد تا چنین فروشی داشته باشد و در صحنه بینالمللی، در فرانسه نیز توانست عنوان پرفروشترین اولین روزهای شروع نمایش را در سال ۲۰۲۵ از آن خود کند.
در ادامه فیلم قبلی، «آواتار: مسیر آب» که شماره ۲ این سری محسوب میشود، کامرون نشان داد همچنان از موفقترین کارگردانان امروز جهان است. وی که برای تبلیغات فیلم به فرانسه آمده بود، در گفتوگویی مفصل در پاریس با روزنامه پاریزین نظرات خود را درباره سینما و زندگی امروزی چنین بیان کرد: «از این به بعد جهان در حال زیستن در یک مجموعه علمیتخیلی است» و اضافه کرد که از اولین کارگردانانی است که با فیلم «ترمیناتور» در سال ۱۹۸۴ به خطر هوش مصنوعی اشاره کرده است!
وی اضافه کرد: «من در سینمای خودم سعی دارم از اینکه آن (هوش مصنوعی) بر سرِ ما سوار شود بگریزم. اگر هوش مصنوعی سوار سیستمها شود، نمیدانم به کجا خواهیم رفت!»
فیلم جدید جیمز کامرون که توسط دیزنی و کمپانی فاکس قرن بیستم مشترکاً تهیه شده، در همین چند روز اول نمایش جهانیاش ۲٫۳ میلیارد دلار فروش داشته است. مدیران این کمپانیها پیشبینی کرده بودند که در سه روز اول (جمعه، شنبه، یکشنبه) بین ۹۰ تا ۱۰۵ میلیون دلار فروش داشته باشد. در فرانسه این فیلم از روز چهارشنبه قبل اکران شد.
بر مبنای اطلاعات منتشرشده، هزینه تهیه این فیلم ۳۵۰ میلیون دلار بوده که باید هزینههای تبلیغات را هم به آن افزود. بهطور منطقی پیشبینی میشود که در نهایت فروش «آواتار: آتش و خاکستر» تبدیل به پدیدهای در باکسآفیس جهانی بشود. در فرانسه، در پنج روز اول نمایش آن، تعداد دو میلیون و دویست هزار نفر به دیدن آن در ۷۲۸ سالن رفتهاند و پیشبینی میشود که در پایان هفته اول (صبح چهارشنبه) به نزدیک سه میلیون تماشاگر برسد.
من شخصاً آن را در سانس اول چهارشنبه دیدم و برایم کمتر از دو اپیزود قبلی سحرانگیز بود. بهراحتی در طول این فیلم تأثیرات و رجعت به بسیاری ژانرها و فیلمهای تاریخ سینما را میتوان به شکل ظریف دید؛ مثلاً وسترن (حمله دشمنان به قهرمانان در این اثر، مثل صحنههایی که سرخپوستان با همان حالت صداها به قهرمانان وسترن میکنند؛ جنگ و جدالهای شخصیتهای وسترن را هم میتوان در آن دید).
از سوی دیگر، فرم فیلمهای تارزانی (در اینجا هم قهرمانها به راحتی در جنگلها از این شاخه به آن شاخه میپرند) و از سوی دیگر، کامرون از حیوانات عجیب پرنده که در خدمت قهرمانان هستند بسیار استفاده کرده که بهنوعی «جنگ ستارگان» را در فیلمهای اینچنینی به یاد میآورد. از طرفی دیگر، از اسبسواری در وسترنها الهام گرفته شده است.
جدا از این، رفرنسهایی از فیلمهای «بتمن»، «سوپرمن» و غیره هم الهام گرفته شده که در آن فیلمها ناگهان آدمها مثل دیوها تنوره میکشند و به آسمان و هر جا که بخواهند بهراحتی میروند؛ حتی بین کهکشانها به پرواز درمیآیند.
سناریست و کارگردان این فیلم هیچ مرزی برای تخیل کردن و به اجرا درآوردن ایدههای خود قائل نمیشوند. برخی صحنهها مثل فیلمهای «جنگ ستارگان» طراحی شدهاند. خلاصه اینکه از همه فیلمهای پرفروش تاریخ سینما در این فیلم میتوان نشانههایی یافت.
بهنظر من مدت زمان فیلم کمی بیهوده اضافی است و میشد قسمتهای نبردهای تکراری را که فقط صحنههای زیبا دارند کم کرد؛ اگرچه از لطف زیباییهای مسحورکننده فیلم کمی میکاهد. این اثر البته همچنان میتواند برای بسیاری از تماشاگران در طی ۳ ساعت و ۱۷ دقیقه سرگرمکننده باشد.
جیمز کامرون در «اواتار: آتش و خاکستر» به حماسهپردازی خود در پاندور ادامه میدهد و از شاهکارهای تکنولوژی، جهانی تصویری غنی و چالشی جدید را برای شخصیتها و جامعه آنها بررسی کرده و رقم میزند؛ در عین حال مضامین زیستمحیطی و اسطورهای این مجموعه را گسترش میدهد.