سینماسینما، نویسنده: ایلیوت گروو*، مترجم: فریبا جمور؛
همیشه برایم جالب است که چگونه اخبار واکنشهای احساسی برمیانگیزند. هفته گذشته پر از چنین واکنشهای بزرگی بود. اوج آن در دیدار پرهیاهوی کاخ سفید بین ترامپ و زلنسکی رخ داد. در اینجا درسهایی را که نویسندگان میتوانند از برخورد ترامپ/ زلنسکی در کاخ سفید بیاموزند، مرور میکنیم.
۱. قدرت، فشار و برتری اخلاقی
آنچه اتفاق افتاد
یکی از مسائل اصلی در ماجرای ترامپ/ زلنسکی، استفاده از قدرت سیاسی برای اعمال فشار بر یک طرف ضعیفتر بود؛ در این مورد، اوکراین که به شدت به حمایت ایالات متحده متکی است. ناظران این پرسش را مطرح کردند که آیا برای یک شخصیت قدرتمند مناسب (یا اخلاقی) است که از نفوذ خود برای دریافت امتیازات شخصی یا سیاسی استفاده کند یا خیر.
درسهایی برای نویسندگان
• نابرابری در روابط قدرت را به تصویر بکشید و نشان دهید که چگونه این نابرابری میتواند افراد صاحب قدرت را به عبور از مرزهای اخلاقی وسوسه کند.
• مسئولیتی را که با قدرت بیشتر همراه است، بهویژه در عرصه عمومی، برجسته کنید.
• بررسی کنید که چگونه فشارهای بیرونی میتوانند قطبنمای اخلاقی فرد را دچار انحراف کنند—چگونه ناامیدی یا ترس میتواند به سازشهای اخلاقی منجر شود.
مثال: پدرخوانده
در شاهکار فرانسیس فورد کاپولا، موقعیت قدرت دون کورلئونه به او این امکان را میدهد که با اعمال فشارهای ظریف (و گاهی نهچندان ظریف) خواستههایش را محقق کند. فیلم نشان میدهد که افراد صاحب قدرت چگونه میتوانند مرزهای اخلاقی و اصولی را دستکاری کنند.
نویسندگان میتوانند از این رویکرد الگوبرداری کنند: نمایش دهند که چگونه حتی یک عدم تعادل جزئی در قدرت میتواند یک رابطه را از همکاری به اجبار سوق دهد.
۲٫ اخلاقیات دستورکارهای پنهان (یا متناقض)
آنچه اتفاق افتاد
اتهاماتی که پیرامون تماسهای تلفنی و کمکهای مالی متوقفشده مطرح شد، امکان وجود دستورکارهای پنهان را برجسته کرد—اولویتهایی که در بیانیههای رسمی ذکر نمیشوند اما بهشدت بر رفتار افراد درگیر تأثیر میگذارند.
درسهایی برای نویسندگان
• بر لایههای نیت تأکید کنید: توضیح سطحی یک شخصیت ممکن است منافع شخصی عمیقتری را پنهان کند.
• با استفاده از پیشآگاهی یا سرنخها، مخاطب را پیش از افشای انگیزههای پنهان با آنها آشنا کنید.
• نشان دهید که چگونه رازها و دستکاریها، در صورت برملا شدن، میتوانند روابط یا حتی نهادهای بزرگ را از هم بپاشند.
مثال سینمایی: محله چینیها
در محله چینیها، انگیزههای هر شخصیت پیچیدهتر از آن چیزی است که در نگاه اول به نظر میرسد و در نهایت به شبکهای از دروغها و دستکاریها منجر میشود.
مشابه ماجرای ترامپ/ زلنسکی، داستان واقعی در کنار هم قرار دادن سرنخها برای کشف این است که چه کسی واقعاً از یکسری اقدامات سود میبرد.
۳. اهمیت شفافیت و پاسخگویی
آنچه اتفاق افتاد
با افشای جزئیات تماس تلفنی، جنجال شدت گرفت و پرسشهایی درباره محتوای مکالمه، علت بیان آن و میزان مناسب بودن آن مطرح شد. این روند نشان داد که شفافیت تا چه اندازه برای حفظ اعتماد عمومی حیاتی است، بهویژه در سیاستهایی با ریسک بالا.
درسهایی برای نویسندگان
• نشان دهید که چگونه پنهانکاری یا تحریف اطلاعات، اعتماد را درون نهادها و میان شخصیتها از بین میبرد.
• از چارچوب «ردپای شواهد» —مانند اسناد فاششده، مکالمات شنودشده— برای افزایش درام در داستان استفاده کنید.
نشان دهید که حتی اگر فردی صاحب قدرت تصور کند که میتواند اسرار را پنهان نگه دارد، پاسخگویی در نهایت به سراغ او خواهد آمد.
مثال سینمایی: همه مردان رئیسجمهور
این فیلم به بررسی تحقیقات پیرامون رسوایی واترگیت میپردازد و تلاش مستمر خبرنگاران برای کشف حقیقت و خطرات اخلاقی کسانی را که سعی در پنهانکردن تخلفات دارند، به تصویر میکشد.
نویسندگان میتوانند این حس تنش و تعلیق را هنگام نمایش تحقیقات یا افشاگریها در داستانهای خود بازتاب دهند.
آنچه اتفاق افتاد
ماجرای ترامپ/ زلنسکی سوالاتی را درباره منافع سیاسی شخصی در مقابل مسئولیت گستردهتر برای عمل کردن به نفع عموم مردم یا متحدان بینالمللی مطرح کرد.
درسهایی برای نویسندگان
• تضاد را حول یک شخصیت در حال مبارزه بین بلندپروازی شخصی و وظیفه به دیگران بسازید.
• پیامدهایی را نشان دهید که زمانی رخ میدهند که دستورکارهای شخصی وظایف رسمی فرد را تضعیف میکنند: از دست دادن اعتبار، واکنش منفی عمومی، یا خیانت به متحدان.
• از شخصیتهای پشتیبانیکننده یا رویدادهای بیرونی برای آزمودن وفاداری قهرمان داستان و برجسته کردن دو راهی اخلاقی استفاده کنید.
مثال سینمایی: آقای اسمیت به واشنگتن میرود
جفرسون اسمیت بین آرمانهای خود و سیستم فاسد سیاسی که با آن روبرو میشود، در کشمکش است. اگرچه میزان ریسکها در مقایسه با ماجرای ترامپ/ زلنسکی تفاوت زیادی دارد، هر دو حول این سوال میچرخند که آیا یک مقام رسمی میتواند زمانی که فشارهای شخصی یا سیاسی افزایش مییابد، به یک اصول اخلاقی وفادار بماند یا خیر.
۵. نقش درک عمومی و روایتهای رسانهای
آنچه اتفاق افتاد
در طول فرآیند استیضاح و جنجالهای گستردهتر، یکی از اجزای کلیدی این بود که طرفهای مختلف چگونه رویدادها را در رسانههای سنتی و همچنین پلتفرمهای اجتماعی چارچوببندی (یا تحریف) کردند. این «نبرد روایتها» بر افکار عمومی و نتایج سیاسی تأثیر گذاشت.
درسهایی برای نویسندگان
• نشان دهید که چگونه روایتهای متعدد و رقابتی میتوانند باعث سردرگمی و درگیری شوند.
• تأکید کنید که چگونه پوشش رسانهای یا شایعه میتواند برخی از حقیقتها را بزرگ یا تحریف کند.
• تأکید کنید که برنده در نبرد درک عمومی اغلب کسی نیست که اخلاقیترین است، بلکه کسی است که روایت را به مؤثرترین شکل ممکن شکل میدهد.
مثال سینمایی: سگ را بجنبان
این کمدی سیاه بر جنگی ساختگی تمرکز دارد که برای منحرف کردن توجه عموم از یک رسوایی ریاستجمهوری به راه انداخته میشود، و نشان میدهد که چگونه یک داستان میتواند به سرعت و به طرز چشمگیری شکل گرفته و به عموم فروخته شود.
نویسندگان میتوانند شباهتهایی را ترسیم کنند: نشان دهند که چگونه روایتهای به سرعت تغییر یافته میتوانند حقیقتهای اساسی را تحتالشعاع قرار دهند و اخلاق عمومی گستردهتری را شکل دهند.
* بنیانگذار ریندنس و جوایز فیلم مستقل بریتانی