سینماسینما، پاریس: ماهنامه معتبر «پزیتیف» شماره ۷۶۰ ماه ژوین منتشر شد.
در صفحه ۶۸ آن مطلبی به قلم محمد حقیقت منتشر شده که عنوان آن «ایران: بسوی سینمای اورژانس!» نام دارد. حقیقت در این مطلب ضمن بررسی فشرده فیلمهای ساخته شده در ایران طی سالهای اخیر، مقالهاش را با پذیرفته شدن درخت انجیر معابد ساخته محمد رسول اف آغاز کرده که هفته پیش در بخش مسابقه جشنواره کن موفق شد جایزه ویژه داوران و جایزه منتقدین بین المللی (فیپرسی) را بدست آورد. نویسنده مینویسد که حضور این اثر در مسابقه کن تاییدی بر سینمای چند سال اخیر است که به آن عنوان اورژانس یا زیر زمینی داده شده است.
این سینما با روی کار آمدن ابراهیم رئیسی که فشار بر سینماگران مترقی و اجتماعی ساز شدت گرفت، بیشتر از قبل خود را نمایان ساخت. از سال ۲۰۲۲ و با حضور عنکبوت مقدس (علی عباسی) و لیلا و برادران (سعید روستایی) در جشنواره کن قوانین برای شرکت کردن در جشنوارههای مهم خارجی بسیار سختتر شد و فیلمساران مورد غضب مسئولان قرار گرفتند.
برای ساخت یک فیلم سینماگران باید مراحل پیچیده برای بدست آوردن مجوز و غیره را پشت سر بگذارند و بعد هم علیرغم همه دردسرها هیج ضمانتی برای اکران شدن فیلمشان در ایران نیست، لذا شرایط، سینماگران بااستعداد و خلاق را به سوی سینمای ارزان، با امکانات دیجیتالی، بدون استفاده از هنرپیشههای مطرح که دستمزد بالایی دارند و درضمن وقتشان اجازه نمیدهد که فورا سر صحنه یک فیلم اورژانسی بروند، و همچنین یافتن تهیه کننده، سوق داد. لذا آنها دست و آستین را با دیدن سوژهای داغ بالا میزنند و بالاجبار دوربین برداشته و دست بکار می شوند.
اکثر فیلمهایی که در این دو سه سال اخیر ساخته شده و به نحوی به خارج فرستاده میشوند، حکایت التهاب غلیان زده در نقاط مختلف جامعه دارد. برخی از فیلمسازان معتقدند که وقت را نباید هدر داد، وظیفه داریم وقایع امروز را امروز ثبت کنیم تا برای آیندگان از دیدگاه بیطرفانه سند و مدرکی از اتفافات تاریخی وجود داشته باشد.
اگرچه یک فیلمساز هوشمند و مولف باید مراقب باشد که این مستندها را از صافی «زبان سینمایی» بگذراند. وضعیت موجود دو سه سال اخیر برخی از سینماگران را نیز مجبور به مهاجرت کرده که بنوعی باعث تاسف است، از جمله اصغر فرهادی، علی احمدزاده، آیت نجفی، کاوه مظاهری و غیره.
آخرین آنها محمد رسول اف، است که به تازگی مجبور به ترک کشور شده. او یکی از دهها سینماگر ایرانی است که در اروپا، کانادا، امریکا و غیره سکنی گزیدهاند و بنظر میآید که به همین تعداد ختم نخواهد شد. آیا آنها در خارج از کشور به همان اندازه سابق در خلق کارهای خوب موفق خواهند شد؟ جدا از این سینمای «بدنه» با ضوابط و روابط در ایران ادامه دارد.